اشباع بازار چیست؟

اسیلاتور چیست؟ چه تفاوتی با اندیکاتور دارد؟
معاملهگران در بازار بورس از روشهای متفاوتی برای تحلیل سهام شرکتهای بورسی استفاده میکنند. تسلط به این مهارتها و داشتن سواد بورسی برای انجام معاملات، دو مولفه بسیار مهم برای کسب بازدهی در این بازار است. تحلیل تکنیکال هم یکی از بازوان قدرتمند تحلیل در بازار بورس است. تحلیل تکنیکال ابزارهای متنوعی دارد که با استفاده از آنها میتوان بهترین موقعیتهای معاملاتی را تشخیص داد. یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال، اسیلاتورها هستند که با نامهای نوسانگر یا نوسان ساز نیز شناخته میشوند. در این مقاله به صورت کامل به اسیلاتورها و تفاوت آن با اندیکاتورها میپردازیم.
ویدئو اسیلاتور چیست؟
اسیلاتور چیست؟
برای آشنایی با اسیلاتورها بهتر است ابتدا با اندیکاتور آشنا شویم. اندیکاتورها یکی از ابزارهای محبوب و پرطرفدار هستند که معاملهگران با استفاده از آنها روند آینده یا سطوح حساس سهم را بری ورود و خروج از آن، شناسایی میکنند. به عبارت دیگر، اندیکاتور یک تابع ریاضی محسوب میشود که با استفاده از دادههای قیمت و حجم معاملات سهم، خروجی مورد نظر را در قالب یک نمودار به تحلیلگر نمایش میدهد. از این ابزار بیشتر برای نوسانگیری و دریافت سیگنال خرید و فروش در بازههای زمانی کوتاهمدت و بلندمدت استفاده میشود.
حال گفتنی است که اسیلاتور ( oscillator ) یک نوع اندیکاتور است ولی تفاوتهایی با خود اندیکاتور دارد. بسیاری از معاملهگران تفاوت میان اسیلاتورها و اندیکاتورها را متوجه نمیشوند و از این ابزارها به اشتباه به جای یکدیگر استفاده میکنند.
فرق اندیکاتور و اسیلاتور چیست؟
برای درک تفاوت یا فرق اندیکاتور و اسیلاتور لازم است به سه مولفه مهم اسیلاتورها اشاره کنیم:
اندیکاتور اغلب به صورت پس زمینه به نمودار قیمتی سهم افزوده میشود. اسیلاتورها به شکل یک صفحه یا پنجره مجزا در بخش پایین نمودار قیمتی نمایش داده میشوند. به عبارت دیگر، اندیکاتورها در نمودار اصلی سهم ترسیم میشوند در صورتی که اسیلاتور خود دارای یک پنجره مجزا است.
در اکثر اسیلاتورها، نواحی بالا و پایین آن به عنوان نواحی اشباع خرید و فروش در نظر گرفته میشود. منظور از اشباع خرید و فروش در روند معاملات سهم، بیش از اندازه گران یا ارزان بودن قیمت سهم است که در یک بازه زمانی معامله میشود؛ در صورتی که این فرایند در اندیکاتورها کمتر مشاهده میشود.
واگرایی یکی از معتبرترین روشهای دریافت سیگنال خرید و فروش سهام در بازار بورس است تا جایی که بعضی از معاملهگران، واگرایی را به استراتژی معاملاتی خود تبدیل میکنند. منظور از واگرایی اختلاف رفتار قیمت و اسیلاتور در روند حرکت سهم است. واگرایی قیمت در اسیلاتورهای معروف مانند macd و rsi از اعتبار بیشتری نسبت به سایر اندیکاتورها، برخوردار است.
انواع اسیلاتورها در بورس
در حال حاضر اسیلاتورهای متنوعی وجود دارد که تحلیلگران با استفاده از آنها موقعیتهای مناسب معاملاتی را در اشباع بازار چیست؟ بازار بورس پیشبینی میکنند. مکدی، آر اس آی و استوکاستیک از اسیلاتورهای معروف و پرکاربرد هستند که معاملهگران حرفهای از مزایای آنها بهرهمند میشوند. در ادامه به معرفی هر یک از این اسیلاتورها میپردازیم:
مکدی (MACD)
اندیکاتور macd مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence است. تحلیلگران با استفاده از این اندیکاتور میتوانند مولفههای مهمی نظیر میانگین متحرک، قدرت، جهت و شتاب یک سهم را از طریق نمودار آن، بررسی کنند. اندیکاتور مکدی از نوع اسیلاتورها هستند و با استفاده از آن به راحتی میتوانید سیگنال خرید و فروش دریافت کنید.
اندیکاتور مکدی از دو بخش تشکیل شده است. مطابق با تصویر زیر، بخش اول «میلهها» هستند و بخش بعدی شامل خط سیگنال قرمزرنگ و خط مکدی آبیرنگ است. به صورت کلی زمانی که میلهها از بخش بالایی به سطح صفر نزدیک میشوند، شاهد یک «حمایت» در سهم خواهیم بود و اگر این میلهها از پایین به سطح صفر نزدیک شوند، یک «مقاومت» در روند معاملات سهم به وجود خواهد آمد. به زبان ساده سطح صفر در این اندیکاتور، تشخیص دهنده سطوح حمایتی و مقاومتی در سهم است.
نکته مهم: در بعضی موارد، ممکن است شاهد یک واگرایی در اندیکاتور مکدی باشیم. این واگرایی به این شکل است که در نمودار اصلی سهم، یک قله بلندتر از قله قبلی وجود دارد و در نمودار اندیکاتور، قلهای پایینتر از قله قبلی را مشاهده میکنیم. به زبان ساده اگر با استفاده از خطوط روند دو قله نمودار اصلی را به هم وصل کنیم و در قسمت اندیکاتور دو قله متناظر را هم به هم وصل کنیم شاهد یک واگرایی منفی خواهیم بود. واگرایی منفی به معنی سیگنال فروش است. در نقطه مقابل، واگرایی مثبت بین نمودار اصلی سهم با اندیکاتور مکدی، نشاندهنده سیگنال خرید است.
آر اس آی (RSI)
RSIیا شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength Index به منظور کشف نقاط بازگشتی سهم، نمایش قدرت بازار و قدرت خریدارها و فروشندهها نسبت به هم استفاده میشود. از نظر بازه زمانی برای تحلیل سهام از طریق RSI، بازه ۱۴ روزه در نظر گرفته میشود.
در نمودار RSI، دو سطح مهم ۳۰ و ۷۰ وجود دارد که بین بازه ۰ تا ۱۰۰ قرار گرفته است. سهمها در بازار بورس، به طور معمول بین بازه ۳۰ تا ۷۰ در حال نوسان هستند. سطح افقی ۳۰ به عنوان سطح حمایتی و سطح افقی ۷۰ به عنوان سطح مقاومت روند سهام، محسوب میشود. معاملهگران با استفاده از پیشبینی نقاط حمایت و مقاومتی سهم در بازار بورس، سیگنال خرید و فروش دریافت میکنند. علاوه بر این، با استفاده از ترکیب خطوط روند و RSI میتوان نقاط مناسب برای ورود و خروج از سهم را تشخیص داد.
نکته مهم: در بعضی مواقع بین نمودار اصلی سهم و RSI، یک واگرایی به وجود میآید. تشکیل واگرایی به این شکل است که در نمودار اصلی سهم یک قله بلندتر از قله قبلی وجود دارد و در نمودار اسلاتور عکس این قضیه مشاهده میشود. به زبان ساده خطی که قلههای نمودار اصلی را به هم متصل میکند حالت صعودی داشته و خطی که قلههای متناظر را در اندیکاتور به هم متصل میکند روند نزولی دارد. این واگرایی به عنوان سیگنال بورسی معتبر شناخته میشود.
استوکاستیک (stochastic)
نام دیگر stochastic نوسانگر تصادفی است. استوکاستیک به عنوان یک شاخص مومنتوم محسوب می شود که قیمت بسته شدن یک سهم را در بازهای از زمان معین شده مقایسه میکند. به زبان ساده، استوکاستیک یک اسیلاتور پرطرفدار برای ایجاد تشخیص نقاطی است که سهم، در منطقه اشباع خرید و فروش قرار دارد. همیشه در نظر داشته باشید که نوسانگرهای تصادفی بیشتر نسبت به اندازه حرکت حساس هستند تا به قیمت مطلق سهم. همینطور بازه زمانی مناسب در اسیلاتور استوکاستیک، ۱۴ روزه است. با این حال معاملهگر میتواند این بازه را متناسب با نیازهای خود تنظیم کند. در تصویر زیر نمونهای از استوکاستیک در نمودار سهام ایران خودرو مشخص شده است.
نکته مهم: درمواقعی که بازار نوسانهای زیادی دارد، پیشنهاد میکنیم از این اسیلاتور استفاده نکنید چراکه ممکن است نتایج نهایی اشتباه باشند. این اتفاق هنگامی رخ میدهد که یک سیگنال معاملاتی توسط این شاخص تولید شده اما قیمت روند خود را ادامه نمیدهد و معامله با شکست روبرو میشود.
کلام آخر
معاملهگرانی که با استفاده از سواد بورسی و مهارت تحلیلی خود در بازار بورس فعالیت میکنند، بازدهی بهتر و بیشتری دارند. این موفقیت تا حد زیادی به آشنایی معاملهگر با ترفندهای تحلیلی و ابزارهای متنوع در این بستر وابسته است. در این مقاله به صورت کامل به تعریف یکی از ابزارهای پرکاربرد به نام اسیلاتور در بازار بورس پرداختیم. اسیلاتورها از خانواده اندیکاتورها هستند ولی چند تفاوت با یکدیگر دارند. بسیاری از معاملهگران متوجه تفاوت میان آن دو نمیشوند، برای همین در این مقاله به مولفههای مهم اسیلاتورها اشاره کردیم. با استفاده از اسیلاتورها میتوانید روند آینده سهم را به راحتی پیشبینی کنید، در موقعیت مناسب وارد سهم مورد نظر شوید و سودهای قابل توجهی به دست آورید.
چطور با اندیکاتور RSI سیگنال خرید و فروش دریافت کنیم؟
RSI یکی از متداولترین ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است. اندیکاتور RSI مخفف "Relative Strength Index" و به معنی شاخص قدرت نسبی است. فردی به نام J. Welles Wilder Jr برای اولین بار چنین شاخصی را ابداع کرد. این اندیکاتور درباره گرایش فروشندگان و خریداران به فروش یا خرید سهم، در بازه زمانی 14 (روز، هفته و ماه) اطلاعاتی میدهد و به معاملهگران در شناسایی سهم های دارای خرید و فروش بیش از حد (به اصطلاح Overbought and oversold) کمک میکند.
شاید در نگاه اول، درک مفهوم و استفاده از اندیکاتور RSI به نظر مشکل باشد. اگر تا به حال مفهوم و کاربرد RSI برایتان زیاد جا نیفتاده و یا موفق به کسب سود با استفاده از این اندیکاتور نشدهاید، این مطلب به شدت به شما پیشنهاد میشود. ما در این مطلب آن را معرفی کرده و آموزش استفاده از این اندیکاتور را به سادهترین شکل شرح خواهیم داد. همچنین سعی میکنیم با ذکر الگوهای واقعی و تمرینها، در استفاده از RSI ماهر شوید.
اندیکاتور RSI چیست؟
اندیکاتورها به طور کل به 2 دسته اندیکاتورهای معمولی و اُسیلاتورها تقسیم میشوند. اسیلاتورها اندیکاتورهایی هستند که دامنه نوسان دارند یعنی بین یک بازه خاصی نوسان میکنند. RSI هم از انواع اندیکاتورهای اسیلاتور است و بین 0 تا 100 نوسان میکند. در بازه 0 تا 100 دو ناحیه 30 و 70 نقاط کلیدی و حساس اندیکاتور شناخته میشوند. مقادیر بالای 70 اشباع خرید و مقادیر پایین 30 اشباع فروش را نشان میدهند.
هر زمان مقادیر اندیکاتور پایینتر از 30 باشد یعنی شاهد فروش در بازار هستیم، بنابراین امکان کاهش فروش و رشد قیمت وجود دارد. هنگامی که RSI مقادیر بالای 70 را نشان دهد، یعنی بازار در وضعیت خریدهای افراطی قرار گرفته و امکان کاهش جو خرید و افت قیمت وجود دارد.
RSI از معادلات پیچیده ریاضی بدست میآید. اینکه این روابط چی هستند مسئله اصلی ما نیست. ما فقط قصد داریم از آن در معاملات خود کمک بگیریم.
وزیر اندیکاتورها RSI
اندیکاتور RSI یکی از قدیمیترین و معروفترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال است. در واقع، این شاخص نسبی کندلهای مثبت و منفی در بازه زمانی خود را مورد مقایسه قرار میدهد و پس از خروج از فرمول، عددی بین 0 تا 100 بدست میآید.
نکاتی در مورد اندیکاتور RSI
بهترین دوره برای اندیکاتور RSI دوره 14 روزه میباشد. اندیکاتور RSI چون بین محدوده 0 تا 100 نوسان می کند، یک اسیلاتور محسوب میشود. در واقع، اسیلاتور به اندیکاتورهایی گفته میشود که دامنه نوسان دارند. اندیکاتور RSI بسیار اندیکاتور قدرتمند و سودمندی است. دو نکته اصلی در مورد اندیکاتور RSI مطرح است، که در ادامه به آن میپردازیم.
- منطقه پیش فروش و پیش خرید
- خط روند، همانگونه که روی نمودار خط روند رسم میکنیم، میتوانیم روی RSI هم خط روند رسم کنیم و نتیجه بگیریم.
وقتی اندیکاتور بالای عدد 70 قرار میگیرد، در اصطلاح در منطقه پیش خرید یا خریدهای افراطی قرار دارد و اینگونه تعبیر میشود که معاملهگران به منطقه اشباع خرید رسیدهاند و ممکن است روند تغییر کند و زمانیکه اندیکاتور زیر محدوده 30 قرار بگیرد وارد منطقه پیش فروش یا فروش احساسی میشویم که امکان تغییر روند وجود دارد.
اما نکته قابل توجه اینکه؛ وقتی اندیکاتور به عدد 70 رسید همیشه اینطور نیست که خیلی خطرناک باشد و ممکن است تا چندین روز در این محدوده باقی بماند و اگر همیشه به محض رسیدن به این محدوده آن را خطرناک تلقی کنیم، ممکن است از سودهای خوب بازار جا بمانیم؛ بهترین راهکار این است که، کنار سایر ابزار تحلیل تکنیکال از اندیکاتورها به عنوان تاییدکننده استفاده کنیم که همواره بتوانیم در راستای بازار سودهای مناسبی کسب کنیم.
در نمودار فوق که مربوط به سهم تکشا است، همانگونه که میبینید با فلشهای نارنجی مناطق اشباع فروش مشخص شده است. همانطور که انتظار داشتیم تغییر روند را روی چارت مشاهده میکنیم. اما؛ فلشهای آبی بیانگر منطقه اشباع خرید میباشند و ما شاهد برگشت قیمت سهم و روند سهم میباشیم.
خطوط روند، برای نشان دادن مسیر حرکت قیمت کشیده میشوند. این خطوط میتوانند حمایت یا مقاومت در بازار بورس و همینطور، مسیر و سرعت حرکت قیمت را نشان دهند و همچنین در دورههای کاهش قیمت الگوها رو توصیف میکنند. خطوط روند از ابزارهای کلیدی تحلیل تکنیکال هستند و اگر به درستی استفاده شوند میتوانند بسیار مفید باشند؛ اما، استفاده نادرست از آنها ممکن است بیفایده یا حتی خطرناک باشد. یادگیری و آموزش اندیکاتور خط روند در بورس ساده است؛ اما، استفاده نادرست از خطوط روند ممکن است این باور اشتباه را ایجاد کند که قیمت تغییر روند داده است. در حالیکه، پرایس اکشن خلاف این را نشان میدهد.
در کل، ترسیم خط روند بر روی اندیکاتور میتواند به عنوان بخشی از استراتژی معامله در تحلیل تکنیکال به شمار رود. در نمودار زیر، به تحلیل سهم کساپا با ترسیم خط روند میپردازیم.
در نمودار فوق، خطوط روند ترسیم شده به رنگ سبز را مشاهده میکنید. همانطور که میبینید، قیمت سهم پس از شکست خط روند صعودی، حرکت رو به پایینی داشته است. اگر به خط روند ترسیم شده در اندیکاتور توجه کنید؛ پس از شکستن خط روند، دقیقا همانند قیمت روی نمودار، نوسانات اندیکاتور رو به پایین است.
نکته قابل توجه اینکه؛ زمان شکسته شدن خط روند صعودی اندیکاتور (که با شکل بیضی بنفش رنگی روی اندیکاتور نشان داده شده است) اگر با دقت بیشتری نگاه کنید خواهید دید که، زودتر از شکست خط روند، قیمت سیگنال خروج را داده است، که خود مزیتی بسیار مناسب است. چرا که احتمال گیر افتادن در صف فروش را کمتر میکند.
در نمودار RSI مانند خط روند قیمت، نیاز به 3 سطح تماس داریم و هر چه خط روند نزولی اشباع بازار چیست؟ RSI در سطوح پایینتر یعنی مناطقی که اشباع فروش است بشکند، فضای بیشتری برای حرکت کردن و رشد قیمت دارد.
نواحی اشباع خرید و اشباع فروش / سیگنال گیری از RSI
همان طور که در بالا نیز اشاره کردیم ناحیه بین 70 تا 100 در نمودار اندیکاتور RSI معرف ناحیه اشباع خرید است و مفهومش این است که خریداران به صورت افراطی در حال خرید هستند. از نظر RSI خرید در این نقطه توصیه نمیشود.
به یک نمونه دریافت سیگنال از اندیکاتور RSI در نمودار EURUSD توجه کنید:
همان طور که در تصویر به طور واضح مشاهده میشود، حدوداً در مقدار 80 و اشباع خرید و سیگنال خروج داشتیم. بلافاصله بعد از این سیگنال خروج، روند نزولی شده است. مجدداً در مقدار زیر ناحیه 30، اشباع فروش داشتیم و اندیکاتور سیگنال خرید داده، بعد از آن نیز روند صعودی شده است.
ناحیه بین 0 تا 30 نیز معرف ناحیه اشباع فروش است و مفهومش این است که فروشندگان به صورت افراطی در حال فروش هستند. RSI در این ناحیه سیگنال خرید (Buy) صادر کرده و خرید را مناسب میداند. به بیانی هرگاه نمودار اندیکاتور سطح تراز 70 را رو به پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر شده و باید منتظر افت نمودار قیمتی سهم باشیم. هرگاه نمودار این اندیکاتور سطح تراز 30 را رو به بالا قطع کند، سیگنال خرید صادر شده و باید منتظر رشد نمودار قیمتی سهم باشیم.
بهترین تنظیمات برای معاملات روزانه اندیکاتور RSI
برای سرمایهگذاری در بورس، علاوه بر کسب دانش و اطلاعات در این زمینه و همینطور یادگیری تحلیل، استفاده از اندیکاتور RSI برای انجام معاملات روزانه، بسیار کاربردی و سودمند است. همانطور که پیشتر گفتیم، تنظیمات پیشفرض دوره 14 روزه برای سرمایهگذاران بسیار مناسب است. اما ممکن است برخی از سرمایهگذاران و یا تاجران به دلایل مختلفی از تنظیمات متفاوتی در این زمینه استفاده کنند که امری بدیهی است.
به این دلیل که، آنها با این تفکر که اگر تنظیمات دوره RSI کمتری را در نظر بگیرند، حساسیت نوسانساز را افزایش میدهند. به این منظور که، یک نوسانساز حساس را دریافت کنند. با این حال، سرمایهگذاران در امر تنظیمات دوره RSI به 3 دسته تقسیم میشوند:
- سرمایهگذاران کوتاه مدت؛ این سرمایهگذاران، از تنظیمات دوره کوتاه تر 9 تا 11 روز را استفاده میکنند.
- سرمایهگذاران میان مدت؛ این سرمایهگذاران، معمولا از همان دوره 14 روزه که به طور پیشفرض انتخاب شده است استفاده میکنند.
- سرمایهگذاران بلند مدت؛ این نوع سرمایهگذاران، تنظیمات را روی دورههای بلندتر در بازه 20 تا 30 روزه قرار میدهند.
جمعبندی
در این مقاله سعی کردیم، با زبانی ساده و روان شما را به درک صحیحی از RSI برسانیم. نکتهای که وجود دارد این است که؛ وقتی اندیکاتور بالای منطقه 70 بود به این معنا نیست که بفروشیم، چون احتمال بالا رفتن آن وجود دارد. به هنگام خرید باید دقت داشته باشیم، چون احتمال اصلاح هست و اگر این دیدگاه را داشته باشیم که در منطقه اشباع خرید، اقدام به فروش سهام کنیم، ممکن است سودهای خوب را از دست دهیم.
توصیه نویسنده به شما این است که؛ همواره هر سهم را به طور جداگانه تحلیل نمایید و از اندیکاتورها فقط و فقط در جهت تحلیل (نه سیگنال) استفاده کنید. این دلیل انقراض اکثر معاملهگرانی است که در بازارهای مالی فعالیت میکنند.
نکته آخر اینکه؛ دوستان عزیز، همواره آموزش ببینید و با آنالیز دادههای فراگرفته برای معاملات خود، مناسبترین استراتژی سازگار با روحیات خود را انتخاب کنید تا لذت بودن در بازار های مالی را به طور مکرر تجربه کنید.
بازار در زمستان اشباع میشود
دنیایاقتصاد: مردم هر روز با موج جدیدی از گرانی ها در بازار کالاهای اساسی و مایحتاج روزمره خود روبهرو میشوند و این بار نوبت به تخممرغ رسیده تا در حالی که نرخ واقعی هر شانه تخممرغ دو کیلوگرمی ۳۴هزار تومان است، حدود ۵۰هزار تومان برای خرید آن پرداخت شود. قیمت تخم مرغ که طی هفتههای اخیر روند صعودی گرفته و به شانهای ۴۳هزار تومان رسیده بود، در حال حاضر از ۵۰هزار تومان نیز عبور کرده است. این در حالی است که بر اساس مصوبه ستاد تنظیم بازار، قیمت هر کیلوگرم تخم مرغ در واحدهای مرغداری باید ۱۴هزار تومان، در عمدهفروشیها ۱۵هزار و ۳۰۰ تومان و با در نظر گرفتن کرایه حمل به میادین میوه و ترهبار، قیمت آن برای مصرفکننده نهایی باید ۱۷ هزار تومان باشد. ضمن اینکه قیمت هر شانه تخممرغ ۲ کیلوگرمی نباید از ۳۴ هزار تومان تجاوز کند.
مسوولان اتحادیه مرغ تخمگذار استان تهران دلیل این گرانی تخممرغ را ناشی از سیاستهای غلط گذشته میدانند. به طوری که ناصر نبیپور، رئیس هیاتمدیره اتحادیه مرغ تخمگذار استان تهران در این رابطه معتقد است: از اواخر مرداد سال گذشته تا خرداد سال جاری، تخم مرغ ۴ هزار تومان زیر قیمت مصوب دولت فروش میرفت و مرغداران برای جلوگیری از ضرر و زیان، مرغ را به کشتارگاه میفرستادند. در نتیجه تولید جوجه و جوجهریزی کمتر شد و متعاقب آن تولید تخممرغ کاهش یافت.
در چنین شرایطی گفته میشود با توجه به گرانی گوشت، رشد تقاضا برای خرید تخممرغ در بازار، بیتاثیر در افزایش قیمت آن نبوده است. با این حال به عقیده تولیدکنندگان تخم مرغ با وجود افزایش قابل توجه هزینههای تولید، قیمت تخممرغ بالا نیست.در این میان انتقاداتی هم از سوی کارشناس صنعت طیور نسبت به قیمتگذاری دستوری تخم مرغ از سوی وزارت جهاد کشاورزی وجود دارد و عنوان میشود که نرخ مصوب ۱۴هزار تومانی تخم مرغ معقول و منطقی نیست، چرا که وقتی قیمت تمام شده هر کیلو تخم مرغ ۱۷هزار تومان است، مرغدار امکان فروش هر کیلو محصول به نرخ ۱۴هزار تومان را ندارد و در راستای تنظیم بازار، نرخ مصوب باید اصلاح شود. از سوی دیگر، برخی پیشبینی ها نیز حاکی از آن است که با حذف ارز دولتی و آزاد شدن نهادههای دام و طیور، قیمت هر شانه تخم مرغ به ۸۰هزار تومان برسد. با این حال مسوولان اتحادیه مرغ تخمگذار استان تهران این نوید را دادهاند که در بهمن و اسفند سیلی از تخممرغ به بازار روانه و آن را اشباع خواهد کرد.
اصلاح قیمت در تحلیل تکنیکال چیست؟
در سرمایهگذاری، اصلاح قیمت (Correction) برابر است با کاهش 10 درصدی در قیمت که از بالاترین سطح پیشین محاسبه میگردد. اصلاح قیمت همچنین میتواند برای داراییهای منفرد، مانند یک سهام تک (Individual Stock) و یا یک اوراق قرضه (Bonds) و حتی برای یک شاخص که عملکرد گروهی از داراییها را میسنجد (Index) نیز اتفاق بیافتد.
یک دارایی، شاخص، و یا یک بازار ممکن است برای مدت زمان متفاوتی مانند چند روز، چند هفته، چند ماه، و یا حتی طولانیتر وارد فاز اصلاحی شود. هرچند، اکثر اصلاحهای انجامشده در بازارها کوتاهمدت بوده و در بازهٔ زمانی بین سه تا چهار ماه اتفاق میافتند.
سرمایهگذاران، معاملهگران، و تحلیلگران بازار از ابزارهای تکنیکالی برای پیشبینی و پیگیری اصلاحات در بازار استفاده میکنند. فاکتورهای بسیاری میتوانند منجر به انجام یک اصلاح در قیمت سهام، شاخصها و یا بازار شود. از این عوامل میتوان به اتفاقات بزرگ در سطح اقتصاد کلان (Macroeconomics) تا مشکلات کوچک در مدیریت یک شرکت ساده، اشاره کرد. باید بگوییم که تعداد عواملی که موجب ایجاد اصلاح در بازار میشوند، به تعداد سهامها، شاخصها و یا حتی بازارهای موجود میباشند.
اصلاح قیمت (Correction) چگونه کار میکند؟
ماجرای وجود اصلاحات در بازار مانند وجود یک عنکبوت در اتاق شما میباشد. با وجود اینکه شما میدانید که این عنکبوت در اتاق شما حضور دارد، و به شما زُل زده است، اما دقیقاً نمیدانید که دفعهٔ بعد در چه زمانی آن را خواهید دید. با وجود اینکه میتوانید شب را در اتاقتان با حضور عنکبوت سپری کنید، اما نمیتوانید از حضور اصلاح و احتمال وقوع آن در بازار چشمپوشی کنید.
با استناد به گزارشی در سال 2018 در شبکه CNBC، میانگین اصلاح قیمت صورت گرفته در شاخص S&P 500 تنها به مدت 4 ماه طول کشیده و ارزشهای بازار درحدود 13 درصد کاهش یافتهاند. هرچند میتوان درک کرد که چرا سرمایهگذاران و معاملهگران تازهکار ممکن است بهخاطر اصلاحی که از 10 درصد فراتر میرود نگران شوند، زیرا آنها داراییهای سبد سهام (پورتفوی – Portfolio) خود را برای اصلاح قیمتی آماده نکردهاند. آنها منتظر وقوع اصلاح نبودند و هیچ ایدهای دربارهٔ اینکه اصلاح به چه مدت بهطول میانجامد را نداشتند. برای بیشتر سرمایهگذاران بازار که با هدف بلندمدت وارد میشوند، اصلاح تنها یک دستانداز کوچک در مسیر راه سرمایهشان به سمت اهداف قیمتی بالا میباشد. آنها میدانند که بازار در نهایت خود را ترمیم میکند بنابراین، دچار ترس و وحشت نخواهند شد.
اصلاح بسیار بزرگ قیمت در تحلیل تکنیکال چه عوارضی دارد؟
البته یک اصلاح بسیار بزرگ میتواند برای معاملهگران کوتاهمدت و یا معاملهگران روزانه یک فاجعه باشد. همچنین میتوان از معاملهگرانی که از ضریب اهرمی بالا برای معاملاتشان استفاده میکنند نیز، بهعنوان افرادی که در این حالات خسارتهای شدیدی میبینند، نام برد.
هیچکس نمیتواند دقیقاً پیشبینی کند که یک اصلاح قیمت در چه زمانی شروع میشود، و یا پایان مییابد، و یا هیچکسی نمیتواند بهدرستی میزان و حجم اصلاحی صورت گرفته در بازار را پیشبینی نماید. آنچه که سرمایهگذاران و معاملهگران در واقع میتوانند انجام دهند، تنها استناد به مدارک تاریخی اصلاح در بازار و استناد به آنها و برنامهریزی طبق آنها میباشد.
نکات کلیدی:
- یک اصلاح قیمت برابر با کاهشی 10 درصدی از بالاترین سطح قیمتی سابق میباشد. اصلاح هم برای سهام، داراییها، و بازارهای مالی اتفاق میافتد.
- اصلاحات میتوانند مدت زمانهایی متفاوت طول بکشد. از چند روز گرفته تا چند ماه، و یا حتی طولانیتر.
- با وجود اینکه اصلاح قیمت میتواند در کوتاهمدت تخریبکننده باشد، اما برای قیمت یک سهام در طولانیمدت، میتواند بسیار مفید بوده و برای خرید در بازار فرصت ایجاد نماید.
بررسی یک اصلاح قیمت در نمودار
اصلاحات گاهی اوقات میتوانند در تحلیلهای مارکت، و یا با مقایسه کردن دو شاخص بازار با یکدیگر مورد شناسایی قرار گیرند. با استفاده از این روش، یک تحلیلگر میتواند یک شاخص با عملکرد کمتر از حد انتظار را کشف نماید که توسط یک شاخص دیگر با عملکرد کمتر از حد انتظار دنبال شده است. یک روند متعادل از نزدیک بودن و شبیه بودن این دو شاخص در بازارها میتوانند به ما این سیگنال را بدهند که انجام یک اصلاح و یا وقوع آن، نزدیک است.
تحلیل تکنیکال سطوح حمایتی و مقاومتی قیمت (Support and resistance levels) اشباع بازار چیست؟ را برای کمک به تخمین زمان رخ دادن بازگشت قیمتی و یا ایجاد یک اصلاح در روند قیمتی بررسی میکند. اصلاحهای تکنیکالی زمانی اتفاق میافتد که یک دارایی و یا ارزش کل بازار به سطح اشباع میرسد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد سطوح حمایت و مقاومت میتوانید از مطلب آموزشی «سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
تحلیلگران از نمودارها برای بررسی تغییرات رخ داده در طول زمان در قیمت داراییها، شاخصها، و یا بازار استفاده مینمایند. برخی از این ابزارها شامل باندهای بولینجر ( Bollinger Bands)، کانالها ( Envelope Channels)، و خطوط روند (Trend Lines) میباشد که به ما نواحی مورد انتظار برای مقاومت و حمایت قیمت را نشان میدهند.
آماده کردن سرمایهگذاری برای اصلاح قیمت احتمالی
قبل از رخ دادن یک اصلاح قیمت در بازار، سهامهای منفرد ممکن است قوی عمل کرده و یا حتی بیش از حد انتظار خود ظاهر شوند. در دوران اصلاح بازار، داراییهای منفرد بهصورت ضعیف عمل کرده و از حالت بازار تأثیر فراوانی میگیرند. اصلاحات میتوانند برای یک معاملهگر، زمان ایدهآل برای خرید داراییهای با ارزش باشند زیرا که قیمت تمامی داراییها در این دوران کاهش مییابد. هرچند، سرمایهگذاران باید به نسبت ریسکی که میکنند توجه داشته باشند و به مبلغی که میپردازند نیز دقت کنند زیرا که ممکن است بازار در ادامهٔ مسیرش، صعودی نبوده و به حرکت نزولی ادامه دهد.
حفاظت از ارزش سرمایهگذاریها در دوران اصلاحات ممکن است عملی سخت باشد، اما کاملاً انجامپذیر است. برای دستوپنجه نرم کردن با کاهش قیمتها، سرمایهگذاران میتوانند از یک دستور استاپ حفاظتی (Stop – Loss Order) و یا دستورهای استاپ محدودکننده (Stop – Limit Orders) استفاده کنند. دستور استاپ حفاظتی بهصورت خودکار زمانی که قیمت بهحدی مشخص که معاملهگر تعیین کرده است میرسد اعمال میگردد. هرچند، این تراکنشها ممکن است صورت نگیرند، و این زمانی اتفاق میافتد که قیمتها با سرعتی زیاد سقوط نمایند. دستور استاپ دوم (دستور استاپ محدودکننده) دو مورد را در نظر میگیرد، اول یک قیمت بهخصوص و یک محدودهٔ فراتر از آن برای معامله. دستور استاپ حفاظتی، اعمال شدنش را تضمین میکند در حالی که دستور استاپ محدودکننده، قیمت مورد نظر را تضمین مینمایند. دستورهای استاپ باید بهصورت مداوم تحت نظر باشند و بررسی گردند تا از نحوهٔ بازتاب آنها در مورد شرایط کنونی بازار و ارزش واقعی داراییها اطمینان حاصل شود. همچنین، بسیاری از کارگزاریها به شما اجازه میدهند تا دستورهای استاپ خود را پس از یک دورهٔ زمانی منقضی نمایید.
سرمایهگذاری در دوران وقوع اصلاح
در حالی که در دوران اصلاح، قیمت در تمامی اجزای بازار مورد تغییر قرار میگیرد، اما به هر حال این اصلاح قیمت تأثیرات بیشتری را در گروهی از این داراییها میگذارد. شرکتهایی با داراییهای کم و سهامهایی با رشد زیاد که پُرنوسان نیز حرکت میکنند، مانند شرکتهای حوزه تکنولوژی، بیشترین تمایل را برای انجام شدیدترین واکنشها در برابر اصلاحات دارند. بخشهای دیگر بازار در برابر اصلاحات بهتر عمل میکنند و به مانند شرکتهای حوزه تکنولوژی، هیجانی رفتار نمیکنند. برای مثال، شرکتهای تولیدکنندهٔ کالاهای اساسی در برابر این اصلاحات مقاومت زیادی از خود نشان میدهند زیرا آنها به اصطلاح در برابر دورههای اقتصادی مصون میباشند (Business cycle proof) و در برابر تمامی شرایط سخت اقتصادی دوام میآورند زیرا این کالاها از ضروریاتِ زندگی اکثریت افراد جامعه میباشند. بنابراین اگر اصلاحی در بازار صورت گیرد، و یا حتی اوضاع را بحرانی نماید و مدت زیادی بهطول بیانجامد، سهام این شرکتها به کار خود ادامه میدهند و افت کمتری در آنها ملاحظه خواهد شد.
تنوع در سبد سهام چطوری انجام میشود؟
تنوع در سبد سهام همچنین از داراییهایتان در برابر اصلاحات محافظت میکند. البته باید در نظر داشته باشید که این تنوع، بدین معنی است که شما باید در سبد سهامی خود، داراییها و یا سهامهایی داشته باشید که در شرایط متفاوت اقتصادی برعکس یکدیگر عمل میکنند. برای مثال، اوراق قرضه به صورت سنتی در مسیری خلاف دیگر داراییها رفتار کرده است. داراییهای واقعی یا در دسترس، مانند کالاها و یا املاک، از دیگر گزینههای شما برای محافظت از داراییهای مالیتان در برابر اصلاحات بازار میباشند.
با وجود اینکه اصلاحات در بازار شرایطی چالشبرانگیز را ایجاد مینمایند، و حتی یک افت 10 درصدی ممکن است سبد سهام بسیاری از سهامداران را تحت تأثیرات زیادی قرار دهد، با این وجود اصلاحات در بسیاری از مواقع با عنوان موردی ضروری برای سلامت بازار و همچنین معاملهگران در نظر گرفته میشود. برای بازار، اصلاحات میتوانند به سنجش دوباره و بهتر ارزش داراییها کمک کند زیرا که در طی روندهای صعودی طولانیمدت ممکن است بسیاری از داراییها و سهمها بیش از حد واقع خود ارزشگذاری شوند. اما اصلاحات برای سرمایهگذاران، یک فرصت عالی و ایدهآل برای خرید سهامهای مدنظرشان میباشد. در این حالت سرمایهگذاران از قیمتهای کاهشیافته استفاده کرده، و درسهای مهمی نیز از طبیعت بازار و رفتارهای محیط بازار بهدست میآورند.
نقاط قوت:
- اصلاحات فرصتی عالی برای خرید سهامهای باارزش بالا بهوجود میآورند.
- اثر اصلاحات میتواند توسط دستورهای حد ضرر و یا دستورهای استاپ محدودکننده کاهش یابد.
- اصلاح، بازارهایی که بیش از حد گران شدهاند و قیمت سهام در آنها بیش از اندازه واقعیشان است را تسکین میدهد.
نقاط ضعف:
- اصلاح قیمت میتواند منجر به ترس و یا فروش بیش از حد در بازارها شود.
- اصلاحات صورت گرفته در بازار میتواند برای سرمایهگذاران کوتاهمدت و یا معاملهگرانی که از ضریب اهرمی در معاملاتشان استفاده میکنند بسیار مضر باشد.
- این اصلاحات ممکن است تبدیل به روند نزولی طولانیمدت شوند.
مثالهای واقعی از انجام اصلاحات در بازار
رخ دادن اصلاحات در بازار اتفاقی معمول است. در بین سالهای 1980 تا 2018، بازارهای ایالات متحده آمریکا 37 اصلاح را تجربه نموده است. در طی این مدت، شاخص S&P 500 بهطور میانگین حدود 6/15 درصد افت کرد. تعداد 10 عدد از این اصلاحات در نهایت منجر به یک بازار خرسی شدهاند (Bearish Market)، که این بازارها خود نشاندهندهٔ افت اقتصادی میباشند. بقیهٔ اصلاحات در همان حدود باقی مانده، و یا تبدیل به یک بازار صعودی (Bullish Market) شدند. بازارهایی که نشان از رشد و ثبات اقتصادی میدهند.
برای مثال، در سال 2018 را در نظر بگیریم. در ماه فوریه سال 2018، 2 عدد از مهمترین شاخصهای بازار، شاخص میانگین صنعتی داو جونز ( Dow Jones Industrial Average – DJIA) و شاخص ( Standard and Poor’s 500 – S&P 500) هر دویشان اصلاحاتی را تجربه نمودند که باعث شد بیش از 10 درصد افت نمایند. بازار نزدک (NASDAQ) و شاخص S&P 500 شاهد رخ دادن اصلاحاتی را در اواخر ماه اکتبر سال 2018 بودند.
اما هر بار، بازار توانست دوباره خود را جبران نماید. اصلاح قیمت بعدی در روز 17ام ماه دسامبر 2018 رخ داد، و هر دو شاخص میانگین صنعتی داو جونز و شاخص S&P 500 حدود 10 درصد افت نمودند – و شاخص S&P 500 حدود 15 درصد از بالاترین سطح قیمتیاش در تاریخ افت را تجربه نمود. این افتهای قیمتی تا اوایل ماه ژانویه سال 2019 ادامه داشتند و این پیشبینیها را بهوجود آوردند که در نهایت قرار است بازار روبهبالا در ایالات متحده آمریکا پس از 10 سال به اتمام برسد.
اصلاح بازار در شرایط بحرانی
درادامه بازارها شروع به رالی قیمتی کردند، و تمامی ضررهای سال گذشتهشان را تا آخر ماه ژانویه سال 2019 جبران کردند. تا میانهٔ ماه آوریل سال 2019، شاخص S&P 500 حدود 20 درصد از روزهای تیره و تاریک خود در ماه دسامبر سال 2018 بالاتر قرار گرفته بود. تحلیلگران خوشبین بر این باور بودند که بازار گاوی همچنان ادامه خواهد داشت، هرچند تعدادی از تحلیلگران بدبین نیز عقیده داشتند که ممکن است این روند صعودی در بازار (Market Rally) تنها شروعی بر یک روند نزولی تاریخی باشد. بهبیان دیگر، آنها اعتقاد داشتند که ممکن است الگوی جهش گربه مرده (Dead Cat Bounce) رخ داده باشد.
به انتهای مقاله «اصلاح قیمت در تحلیل تکنیکال چیست؟» رسیدیم، برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی جهش گربه مرده میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی جهش گربه مرده در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
اشباع فروش (Oversold) چیست؟
اصطلاح اشباع فروش (Oversold) به شرایطی اشاره دارد که در آن دارایی با قیمت پایین تری معامله شده است و پتانسیل جهش قیمت را دارد. اشباع فروش ممکن است برای مدت زیادی ادامه داشته باشد، بنابراین اشباع فروش به این معنی نیست که افزایش قیمت حتما اتفاق خواهد افتاد. بسیاری از شاخص های تکنیکال سطوح اشباع فروش و اشباع خرید را مشخص می کنند. این شاخصها ارزیابی خود را بر مبنای جایی که قیمت فعلی نسبت به قیمتهای قبلی معامله میشود، قرار میدهند. همچنین می توان از شاخص های بنیادی برای ارزیابی احتمال اشباع فروش یک دارایی و انحراف آن از معیارهای ارزش معمولی استفاده کرد.
نکات مهم
- اشباع فروش یک اصطلاح ذهنی است. از آنجایی که معامله گران و تحلیلگران همه از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند، برخی ممکن است یک دارایی را اشباع فروش شده ارزیابی کنند در حالی که برخی دیگر ارزیابی می کنند که سقوط آن دارایی هنوز ادامه دارد.
- شرایط اشباع فروش ممکن است برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، بنابراین معامله گران محتاط قبل از خرید منتظر می مانند تا قیمت اولیه کاهش یابد و حرکت صعودی خود را آغاز کند.
- شرایط اشباع فروش توسط شاخصهای تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، نوسانگر تصادفی (stochastic oscillator) و همچنین سایر شاخصها شناسایی میشود.
- شاخص های بنیادی همچنین می توانند یک دارایی اشباع فروش شده را با مقایسه مقادیر فعلی و قبلی از نظر P/E و P/E شناسایی کنند.
اشباع فروش به شما چه می گوید؟
اشباع فروش برای یک معامله گر فاندامنتال به معنای آن است که یک دارایی بسیار کمتر از ارزش واقعی خود معامله میشود. تحلیلگران تکنیکال معمولا زمانی که یک سهم اشباع فروش را شناسایی کنند به تفسیر شاخص مراجعه می کنند. هر دو روش معتبر هستند، اگرچه هر دو گروه از ابزارهای مختلفی برای تعیین یک دارایی اشباع فروش شده استفاده می کنند.
اشباع فروش فاندامنتال
سهامی که از لحاظ فاندامنتالی در شرایط اشباع فروش قرار گرفته (یا هر دارایی) از نظر سرمایه گذاران کمتر از ارزش واقعی خود معامله می شود. اشباع فروش می تواند ناشی از اخبار بد در مورد شرکت مورد نظر، چشم انداز ضعیف شرکت در آینده، وضعیت نامطلوب صنعت، یا افت کلی بازار باشد.
معمولا، نسبت P/E یک شاخص رایج برای ارزش سهام است. تحلیلگران و معامله گران از نتایج مالی گزارش شده عمومی یا برآوردهای سود برای شناسایی قیمت مناسب یک سهم خاص استفاده می کنند. اگر P/E سهام به پایین محدوده تاریخی آن سقوط کند یا کمتر از میانگین P/E آن بخش باشد، سرمایهگذاران ممکن است سهام را کم ارزشگذاری شده در نظر بگیرند. این امر ممکن است یک فرصت خرید برای سرمایه گذاری بلند مدت باشد.
به عنوان مثال، سهامی که در طول تاریخ دارای P/E بین 10 تا 15 بوده و اکنون با P/E پنج معامله میشود، ممکن است سیگنال دهند که نگاه دقیقتری به شرکت داشته باشند. اگر شرکت همچنان قوی باشد، ممکن است سهام اشباع فروش شده و کاندیدای خرید خوبی باشد. با این حال، تحلیل دقیق تری لازم است، زیرا ممکن است دلایل خوبی وجود داشته باشد که چرا سرمایه گذاران دیگر مانند گذشته آن شرکت را دوست ندارند.
اشباع فروش تکنیکال
معامله گران همچنین می توانند از شاخص های تکنیکال برای تعیین سطح اشباع فروش استفاده کنند. یک شاخص تکنیکال فقط قیمت فعلی را نسبت به قیمت های قبلی مقایسه می کند و داده های بنیادین را در نظر نمی گیرد.
نوسانگر تصادفی جورج لین (George Lane)، حرکت های اخیر قیمت را برای شناسایی تغییرات در حرکت و جهت قیمت سهام بررسی می کند. شاخص قدرت نسبی قدرت پشت حرکت قیمت را در دوره اخیر، معمولاً 14 روز، اندازه گیری می کند.
شاخص قدرت نسبی زیر 30، به معامله گران سیگنال می دهد که احتمالا سهام اشباع فروش شده است. اساساً این شاخص می گوید که قیمت در یک سوم پایین تر از محدوده قیمت اخیر خود معامله می شود اما نمی گوید که قیمت فوراً افزایش می یابد. بسیاری از معامله گران قبل از خرید منتظر می مانند تا شاخص حرکت صعودی خود را اغاز کند زیرا اشباع فروش ممکن است مدت طولانی ادامه داشته باشد. به عنوان مثال، یک معامله گر ممکن است قبل از خرید سهام منتظر بماند تا شاخص قدرت نسبی اشباع فروش به بالای 30 برود. این موضوع نشان می دهد که قیمت اشباع فروش شده بود اما اکنون در حال افزایش است.
برخی از معاملهگران از کانالهای قیمتگذاری مانند باندهای بولینگر (Bollinger Bands) برای شناسایی مناطق اشباع فروش استفاده میکنند. در نمودار، باندهای بولینگر در مضربی از انحراف استاندارد سهام در بالا و پایین یک میانگین متحرک نمایی قرار دارند. وقتی قیمت به باند پایین می رسد، ممکن است اشباع فروش شود. یک بار دیگر، معامله گران معمولاً قبل از خرید منتظر می مانند تا قیمت دوباره افزایش یابد.
نمونه هایی از شاخص های اشباع فروش و شاخض های فاندامنتال
مثال نمودار قیمت را با دو شاخص در زیر آن نشان می دهد. شاخص بالا یک شاخص قدرت نسبی است و شاخص زیر آن P/E است.
در شاخص قدرت نسبی، فلش هایی قرار داده شده است که شاخص قدرت نسبی به زیر 30 کاهش یافته و سپس به بالای آن برمی گردد. اینها امتیاز خرید بر اساس بازیابی از شرایط اشباع فروش ممکن است. برخی از این سیگنالها منجر به افزایش قیمت شدند، در حالی که برخی دیگر موجب ادامه کاهش قیمت برای مدتی بودند.
سطح اشباع فروش P/E بر اساس سهام متفاوت خواهد بود، زیرا هر سهم دارای محدوده P/E خاص خود است که تمایل دارد آن را طی کند. برای این سهام، خرید نزدیک به P/E 10 معمولاً فرصت خرید خوبی را فراهم میکند زیرا قیمت بالاتر میرود.
تفاوت بین اشباع فروش و اشباع خرید
اشباع فروش زمانی رخ دهد که یک دارایی در قسمت پایینتری از محدوده قیمت اخیر خود معامله شود یا بر اساس دادههای بنیادی نزدیک به پایینترین قیمت معامله شود. بدین ترتیب، اشباع خرید برعکس شرایط اشباع فروش اتفاق می افتد. زمانی که قیمت یک دارایی در قسمت بالایی محدوده قیمت اخیر خود معامله می شود، تفسیر شاخص تکنیکال اشباع خرید رخ می دهد. به همین ترتیب، تفسیر شاخص بنیادی اشباع خرید زمانی ظاهر میشود که دارایی در سطح بالای نسبتهای بنیادی خود معامله شود. این موضوع به این معنی نیست که دارایی باید فروخته شود، بلکه فقط هشداری برای بررسی اتفاقات است.
محدودیت های استفاده از تفسیر اشباع فروش
اشباع فروش به اشتباه توسط برخی از معامله گران به عنوان یک سیگنال خرید در نظر گرفته می شود. اما، بیشتر یک هشدار است. این موضوع معامله گران را آگاه میکند که یک دارایی در بخش پایین تر از محدوده قیمتی اخیر خود معامله می شود یا با نسبت بنیادی پایین تر از حد معمول معامله می شود. این موضوع به این معنی نیست که دارایی باید خریداری شود. بسیاری از سهامی که به ریزش خود ادامه می دهند، تا آخر عمر ارزان به نظر می رسند. این موضوع می تواند اتفاق بیفتد زیرا اکثر تفسیر های اشباع فروش بر اساس عملکرد گذشته است. اگر سرمایه گذاران، آینده ناخوشایندی را برای یک سهام پیش بینی کنند، ممکن است به فروش آن ادامه دهند، حتی اگر بر اساس استانداردهای تاریخی ارزان به نظر برسد.
حتی اگر سهام خرید مناسبی بنظر برسد، ممکن است قبل از اینکه قیمت صعودی شود، برای مدت طولانی در حالت اشباع فروش باقی بماند. به همین دلیل است که بسیاری از معامله گران مراقب تفسیر اشباع فروش هستند، اما سپس منتظر می مانند تا قبل از خرید بر اساس سیگنال اشباع فروش، قیمت افزایش یابد.