خط روند اهرمی در فارکس

«ایجاد شکست صعودی میان خط اندیکاتور RSI و سطح ۳۰»
اهمیت تایم فریم در تحلیل تکنیکال
تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال به اندازه خود تحلیل اهمیت دارند ; مبتدی ها معمولا بدون در نظر گرفتن تایم فریمهای دیگر تنها به یک تایم فریم بسنده می کنند و اندیکاتورهای خود را روی آن اعمال می کنند ; در صورتیکه با در نظر داشتن تایم فریم های دیگر , دید بهتری نسبت به روند می توان داشت .
یکی از دلایلی که موجب می شود تریدرها به اندازه ای که باید موفق نباشند این است که معمولا تایم فریمی را برای معاملاتشان انتخاب کرده اند که مناسبشان نیست ; تریدرهای تازه کار زود می خواهند پولدار شوند به همین دلیل سراغ تایم فریم های کوچک مثل یک دقیقه یا پنج دقیقه می روند ; در نهایت سرخورده می شوند زیرا با تایم فریم نامناسبی کار خود را آغاز کرده اند ; ما در این مقاله سعی خواهیم کرد اهمیت تایم فریم ها را از ۴ جنبه اصلی برای شما بیان کنم .
شغل شما و انتخاب تایم فریم مناسب
وقتی می خواهید درباره تایم فریم معاملاتی خود تصمیم بگیرید زمان اختصاص داده شده به معاملات تان مهم است ; چه مقداری از روز یا هفته شما به انجام معاملات اختصاص دارد؟ اگر یک شغل تمام وقت دارید و امکان کنترل کردن معاملات تان را ندارید بهتر است روی نمودارهای ۴ ساعته یا ۱ ساعته تمرکز کنید و حتی نمودارهای روزانه هم برای شما کاربرد دارد .
اما اگر با وجود داشتن شفل تمام وقت , می توانید معاملات تان را رصد کنید بهتر است از نمودارهای ۳۰ دقیقه ای استفاده کنید ; از طرف دیگر , اگر یک معامله گر تمام وقت هستید و شغل دیگری ندارید می توانید از تایم فریم های کوتاه تر مثل ۵ یا ۱۵ دقیقه ای نیز استفاده کنید .
شخصیت شخصی شما با کدام تایم قاب سازگار است؟
شخصیت شخصی شما ارتباط بدون واسطه با گزینش تایم کادر شما دارااست , به عنوان مثال شما حس میکنید که تایم قاب یکساعته برای شما مطلوب است ; چون بیشتر است البته خیر به میزان ای که صبر مان راز برود و تعداد سیگنالها نیز کافی به لحاظ می رسند ; دراین تایم کادر مجال کافی برای آنالیز بازار را داریم و ابدا حس دستپاچگی نمیکنیم .
از سوی دیگر کسی نیز داریم کهاین تایم کادر در نظرش خیلی طولانی است و به پیمان خودش پیشین از این که بتواند خرید و فروش ای انجام دهد تبدیل به فسیل شده است! تایم قاب ۱۵ دقیقه برای وی مطلوب است و شم می نماید زمان کافی برای آنالیز را دارا است .
فرد دیگری نمی تواند در تایم قاب یک ساعته خرید و فروش نماید ; چون به نظرش خیلی پرسرعت میاید ; و صرفا با تایم فریمهای چهارساعته و روزمره فعالیت می نماید .
چه تایم فریمی برای شما مطلوب است؟
تایم فریمی که در آن میتوانید راحت فعالیت فرمائید ; در خرید و فروش کردن به مقدار کافی زیر فشار میباشید ( به خاطر اینکه پای پول حقیقی و واقعی در بین است ) , پس دست کم نباید اذن بدهید که چیزهای دیگر مانند تایم کادر غیرمناسب شمارا ذیل فشار بگذارند ; در هر تایم فریمی می بایست مجال کافی برای چک داشته باشید تا شم سردرگمی و گیجی نکنید و از طرفی صبر تان رمز نرود .
به صورت خلاصه , بایستی از تایم فریمی به کارگیری نمائید که متشخص شما و هنگامی که در اختیار دارید , در تناسب باشد ; شایسته ترین راه و روش نیز برای یافت کردن تایم قاب مطلوب شما این است که با هر تعداد تایم کادر که احتمالا خرید و فروش نمایید و آنگاه از در بین آنها تایم فریمی که با آن راحت خیس می باشید را تعیین نمائید .
میزان سرمایه شما و انتخاب تایم فریم
میزان پولی که می خواهید در این راه سرمایه گذاری کنید , ارتباط مستقیم با تایم فریم شما دارد , اگر حساب شما کوچک است پس نمی توانید حد ضرر های بزرگ برای آن قرار دهید پس لاجرم باید در تایم فریم های کوچکتر مثل پنج دقیقه و یک دقیقه فعالیت کنید که حد ضرر کوچکتری دارند و مارجین و استاپ لاس های کوچکتری را فراهم می کنند .
تایم فریم های بزرگ همانطور که تارگت و حد سودهای بزرگ دارند حد ضرر های بزرگ را نیز میطلبند که باید حساب شما تحمل این حد ضرر را داشته باشد و حساب شما نسوزد و بتواند در مقابل نوسانات بازار ایستادگی کند .
اهمیت تایم فریم های چند گانه در تحلیل تکنیکال
وقتی با توجه به مطالب بالا راجع به تایم
فریم کاری خود تصمیم گرفتید; می توانید سراغ تایم فریمهای چندگانه برای تحلیل بازار بروید.
با نگاه کردن به نمودارها در تایم فریم های مختلف; حتما متوجه شده اید که بازار به هر سمتی می تواند حرکت کند; یک میانگین متحرک ممکن است در نمودار هفتگی سیگنال خرید و در نمودار روزانه سیگنال فروش بدهد ; و ممکن است که در نمودار ساعتی سیگنال خرید و در نمودار ده دقیقه سیگنال فروش بدهد ; بالاخره چه باید کنیم ؟!
به مثال زیر توجه کنید تا مطلب کاملا برای شما روشن شود .
تایم فریم پنج دقیقه
شکل زیر نمودار پنج دقیقه ای EUR/USD را نشان می دهد ; حرکت بازار به نظر صعودی است و از آنجاییکه خط مقاومت قبلی خود را هم شکسته است ; به نظر می رسد که بهترین موقع برای خرید است .
اما ! اشتباه کردید ; ببینید که بعد از آن چه اتفاقی افتاده است ; قیمت بعد از کمی بالا رفتن به شدت سقوط کرده است ; خیلی بد شد .
تایم فریم یک ساعته
حال همان نمودار را و در همان موقعیت ولی در تایم فریم شصت دقیقه بررسی می کنیم; همانطور که می بینید قیمت کانال نزولی خود را شکسته که به مفهوم بازار صعودی است ; بالای میانگین متحرک قرار گرفته که این هم دلیلی برای صعودی بودن بازار است ; همه چیز حکایت از صعودی بودن بازار دارد ; پس می خریم .
این بار هم اشتباه کردید !
تایم فریم چهار ساعته
بسیار خب ; اکنون به تایم فریم بالاتر می رویم ; در شکل زیر همان موقعیت را در تایم فریم چهار ساعته مشاهده می کنید; در شکل یک کانال نزولی مشاهده میشود ; جفت ارز به خط بالایی کانال برخورد کرده ولی هنوز در کانال نزولی قرار دارد ; حرکت بالای میانگین متحرک است که البته گواهی از صعودی بودن بازار می دهد ولی کانال حکایت از نزولی بودن دارد هر چند که حرکت پیرامون خط بالایی کانال در حال انجام است .
نگاه کنید که چه اتفاقی می افتد ; قیمت بعد از برخورد به خط روند بالایی شروع به سقوط می کند .
نمودار روزانه
برای تفریح هم که شده بیایید نگاهی به نمودار روزانه بیندازیم ;حرکت بازار به وضوح نزولی است ; قیمت پایین میانگین متحرک خط روند اهرمی در فارکس و در یک کانال نزولی در حال پیشروی است ; در این نمودار روند به روشنی قابل تشخیص است ;آخرین شمع هم بعد از برخورد به خط بالایی کانال به پایین برگشته است ; بازار با تمام شواهد نزولی است ; حال ببینیم چه اتفاقی می افتد .
تبریک ! روند نزولی ادامه پیدا می کند .
نکته اصلی چیست ؟
تاریخ و ساعت نمودارها یکسان بود ; تنها تفاوت آنها در تایم فریمهای متفاوتشان بود ; حال می توانید اهمیت تایم فریمهای چندگانه را درک کنید ؟
وقتی ما فقط به نمودار پانزده دقیقه نگاه کنیم ; نمی توانیم دلیل ادامه روند یا بازگشت آن را بفهمیم ; به ذهنمان خطور نمی کند که نگاهی به تایم فریمهای بالاتر بیندازیم ; زمانیکه بازار به روند خود ادامه می دهد یا از آن برمی گردد ; معمولا به یک خط حمایت یا مقاومت در تایم فریم بزرگتر برخورد کرده است.
برای من بسیار هزینه داشته تا بفهمم خطوط حمایت و مقاومت در تایم فریمهای بزرگتر ; مهم تر هستند ; ترید کردن با استفاده از چندین تایم فریم ; موقعیت های بهتری را برای ما فراهم می کند; مبتدی ها معمولا بدون در نظر گرفتن تایم فریمهای دیگر تنها به یک تایم فریم بسنده می کنند و اندیکاتورهای خود را روی ان اعمال می کنند ; در صورتیکه با در نظر داشتن تایم فریم های دیگر ; دید بهتری نسبت به روند می توان داشت .
یک تایم فریم به عنوان تایم فریم مادر و اصلی انتخاب کنید مثلا ۴ ساعته; و کلیه تحلیل های خود از آینده قیمت را روی این تایم فریم انجام دهید; بعد برای ورود و خروج به تایم فریم های پاینن تر مثل ساعتی رجوع کنید.
شما عملا با این روش معاملات خود را اعتبار سنجی می کنید و بعد به معامله ورود می کنید; با این کار لبه محکم تری نسبت به کسانی که تنها از یک تایم فریم استفاده می کنند ; خواهید داشت .
فقط موقع تصمیم گیری در نظر داشته باشید بین تایم فریمها تفاوت کافی وجود داشته باشد; اگر تایم فریم ها خیلی نزدیک به هم انتخاب شوند ; قادر به تشخیص تفاوتها نیستید بنابراین کار کردن با آنها بیهوده خواهد بود .
راهنمای انتخاب لوریج (Leverage) یا اهرم معاملاتی در معاملات فیوچرز بایننس
در این مقاله نحوه انتخاب و تنظیم لوریج یا اهرم معاملاتی (Leverage) را در معاملات فیوچرز بایننس توضیح میدهیم. آنچه میخوانید گام سوم از مجموعه راهنمای گام به گام فیوچرز بایننس است و مناسبتر است که این مسیر را به ترتیب ارائه شده مطالعه کنید. هدف نهایی این سلسله مقاله، راهنمای کامل انجام معامله در فیوچرز بایننس میباشد.
لوریج در معاملات آتی صرافی بایننس
در صرافی بایننس بازه لوریج در معاملات از 1 تا 125 برابر میباشد. برای استفاده از لوریج یا همان اهرم معاملاتی در صرافی بایننس، ابتدا باید لوریج مورد نظر خود را انتخاب کنید سپس با توجه به لوریج انتخابی، بایننس مارجین اولیه مورد نیاز آن را اعلام کرده و در صورت داشتن مارجین اولیه شما مجاز به انجام معامله خواهید بود. در صورتی که برای معاملات خود لوریجی انتخاب نکنیم، به صورت پیشفرض، لوریج 20x توسط بایننس انتخاب میشود.
انتخاب لوریج در صرافی بایننس با محاسبات خاص خود انتخاب خواهد شد. در ادامه جدولی که توسط این صرافی منتشر شدهاست را آوردهایم. بهطور کلی، هرچه مقدار سفارش بیشتر باشد، عدد لوریج مجاز پایینتر خواهد بود. برای مثال اگر لوریج را 125 انتخاب کنیم، اندازه سفارش نباید از 50 هزار دلار بالاتر رود. همچنین مارجین اولیه یا مارجین مورد نیاز برای هر سفارش، در زمان انتخاب لوریج ، محاسبه خواهد شد.
جدول لوریجهای مجاز درمعاملات فیوچرز:
برای انجام معاملات فیوچرز بایستی سه مرحله را انجام دهیم. ابتدا باید لوریج موردنظر را انتخاب کنیم. پس از انتخاب آن، مارجین اولیه مورد نیاز برای این معامله توسط بایننس مشخص خواهد شد و در انتها سفارش خرید یا فروش را انتخاب کنیم. بر اساس لوریج انتخابی، ماکزیمم اندازه سفارش تعیین خواهد شد.
مثال
اجازه دهید تمامی مواردی که تا اینجا آموختیم را با یک مثال کامل کنیم.
برای هر معامله اولین کاری که باید انجام دهیم، انتخاب لوریج یا اهرم معاملاتی میباشد. برای مثال 50x را انتخاب میکنیم. انتخاب لوریح 50 به این معناست که میخواهیم سرمایه خود را 50 برابر کرده و سپس با آن معامله کنیم. به تصویر زیر توجه کنید:
با انتخاب لوریج 50، بیشینه سفارش مجاز را به ما نشان خواهد داد. همانطور که در تصویر بالا مشخص شده، بیشینه سفارش مجاز برای لوریج 50، 1میلیون دلار میباشد. یعنی اگر قیمت بیت کوین 10 هزار دلار باشد، شما با لوریج 50، شما میتوانید 100 قرارداد (یا کمتر) بیت کوین را لانگ یا شورت کنید. اجازه دهید مثال دیگری بیاوریم:
در تصویر بالا لوریج 125 انتخاب شده است. همانطور که مشاهده میشود، بیشترین اندازه سفارش مجاز، 50 هزار دلار میباشد. یعنی اگر قیمت بیت کوین را 10 هزار دلار در نظر بگیریم، با لوریج 125، در بیشترین حالت میتوانیم 5 قرارداد بیت کوین را لانگ یا شورت کنیم. همانطور که در دو مثال بالا مشخص است، با افزایش لوریج، اندازه بیشترین سفارش مجاز کاهش خواهد یافت.
مارجین اولیه و مارجین حداقل
مارجین اولیه مورد نیاز که به اختصار مارجین اولیه میگوییم، همان initial margin بوده و مارجین حداقل همان Maintenance Margin میباشد. مارجین اولیه، یعنی مقدار سرمایهای که باید توسط تریدر تامین شود. مارجین حداقل، مقدار سرمایهای است که توسط بایننس محاسبه شده که همان قیمت لیکوئید شدن میباشد. اگر زیان حاصل از یک معامله، کمتر از مارجین حداقل شود، سفارش به صورت خودکار کنسل خواهد شد و اصطلاحا تریدر لیکوئید یا کال مارجین خواهد شد. محاسبه این دو مورد بسیار ساده میباشد.
در بالاتر گفتیم که اولین کار انتخاب لوریح میباشد. از تقسیم عدد 1 به عدد لوریج، مارجین اولیه بدست خواهد آمد. مثلا اگر از لوریج 2 استفاده شود، مارجین اولیه از تقسیم عدد 1 به عدد 2 یعنی 0.5 بدست خواهد آمد. یعنی باید نصف اندازه سفارش توسط تریدر فراهم شود. اگر از لوریج 100 استفاده شود، مارجین اولیه 0.01 خواهد بود. یعنی 1 درصد اندازه سفارش بایستی توسط تریدر تامین شود. در صرافی بایننس مارجین حداقل، همواره کمتر از نصف مارجین اولیه میباشد. اجازه دهید با ذکر یک مثال این مقاله را به پایان برسانیم.
مثال
تمامی مراحل انجام یک سفارش را به صورت تصویری نشان میدهیم.
گام یک – انتخاب لوریج؛ برای مثال از لوریج 10 استفاده میکنیم.
با انتخاب لوریج 10، ما در بیشترین حالت میتوانیم سفارشی به میزان 20 میلیون دلار باز کنیم. طبیعی است که این مقدار بیشینه مقدار سفارش است.
با استفاده از ماشین حساب بایننس مابقی موارد را محاسبه خواهیم کرد.
تصویر بالا، ماشین حساب بایننس میباشد. ابتدا باید مشخص کنیم که قصد انجام معامله لانگ یا شورت داریم. پس از آن قیمت ورود را در Entry Price وارد خواهیم کرد. در این مثال قیمت هر بیت کوین 10 هزار دلار در نظر گرفتیم. قیمت خروج را هم 12 هزار دلار در نظر میگیریم.در قسمت Quantity مقدار بیت کوینی که میخواهیم بخریم را وارد میکنیم. برای مثال 10 بیت کوین. در انتها بر روی Calculate کلیلک میکنیم.
مارجین اولیه برای این ترید، 10 هزار دلار میباشد.یعنی موجودی حساب شما باید حداقل 10 هزار دلار باشد. اندازه سفارش شما در این معامله برابر است با: 10000*10=100000 (خرید 10 بیت کوین به قیمت 10 هزار دلار). اندازه این سفارش 100 هزار دلار میباشد. که با انتخاب لوریج 10، شما باید 10 درصد این مقدار را تامین کنید و 90 درصد دیگر توسط بایننس تامین خواهد شد.
خب تا اینجا مقدار لوریج و مارجین اولیه را بدست آوردهایم. برای محاسبه قیمت لیکوئید شدن از تب Liquidation Price این ماشین حساب استفاده میکنیم.
همانطور که در تصویر بالا مشخص است، برای محاسبه قیمت لیکوئید شدن، قیمت ورود و مقدار خرید را وارد کرده و مقدار سرمایه موجود در حساب خود را نیز وارد خواهیم کرد. در سمت راست، قیمت لیکوئید شدن معامله نشان داده شده است. اگر به اندازه مارجین اولیه حساب خود را شارژ کنید، اگر قیمت بیت کوین به 9040 دلار برسد، معامله شما به صورت خودکار کنسل شده و حساب شما لیکوئید خواهد شد. (10 هزار دلار شما که همان مارجین موردنیاز این ترید بود را به کل از دست خواهید داد و موجودی شما صفر خواهد شد.)
تریگر چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
یکی از دلایل رواج تحلیل تکنیکال در میان فعالان بازارهای مالی، امکان تعیین قوانین ورود و خروج از معامله با دقت بالا است. در واقع یافتن بهترین روش برای ورود و خروج دغدغه اصلی اغلب معاملهگران بوده و برای آنها به مثابه جام مقدس سرمایهگذاری میباشد. در بسیاری از مواقع مشاهده کردهایم، که یک معاملهگر پس از سالها فعالیت در بازار سهام هنوز بازدهی مناسبی ندارد.
با بررسی ژورنال (دفترچه یادداشت جزئیات معاملات) و استراتژی معاملاتی این فرد مشخص میشود، که مشکل اصلی او نداشتن قانون یا ابزار مشخصی برای تعیین شرایط ورود یا خروج از معامله است. علیرغم اینکه هر کدام از روشهای تحلیل بازار بورس مزایا و معایبی دارند، اما به اذعان اکثریت کارایی روشهای تکنیکالی در تعیین نقاط ورود و خروج بهینه اثبات شده است.
در مطلب حاضر به شرح یکی از مفاهیم معاملهگری تکنیکالی تحت عنوان تریگر میپردازیم، تا اهمیت تعیین قوانین و جزئیات دقیق در فرآیند اتخاذ هر کدام از تصمیمات معاملاتی برای شما مشخص شود.
فهرست این مقاله
مفهوم تریگر در معاملهگری چیست؟
قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره کنیم، که برخی تحلیلگران تریگر را مختص ابزار نموداری خاصی پنداشته و حتی اسامی مرکب جدید برای آن در نظر میگیرند؛ اما اصولاً تریگر محدود به یک ابزار تحلیلی خاص نبوده و به عنوان یک مفهوم جامع در تمام روشهای تحلیل تکنیکال استفاده میشود.
واژه تریگر از لحاظ لغوی به معنای ماشه است. تریگر در تحلیل تکنیکال و معاملهگری به نقاط، نواحی یا سطوحی اطلاق میشود؛ که ما بر اساس روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی خود در آن محدودهها اقدام به ورود یا خروج از معامله میکنیم.
در این فرآیند نوع موقعیت معاملاتی (خرید یا فروش)، نماد و بازار مالی تفاوتی ایجاد نمیکند، زیرا هر اقدامی باید بر اساس تریگر مورد نظر معاملهگر صورت گیرد.
در واقع شما باید تریگر را به عنوان نشانه یا مجموعه نشانههایی برای معاملهگری در محدودههای نموداری مشخصی درنظر بگیرید، که آنها را بر اساس ابزار تحلیل خود تدوین نموده و در استراتژی معاملاتی شخصیتان گنجاندهاید.
مثلاً معاملهگر الف بر اساس وقوع شرایط زیر به عنوان تریگر ورود اقدام به خرید میکند:
«ایجاد شکست صعودی میان خط اندیکاتور RSI و سطح ۳۰»
آیا تریگر صرفاً مختص ورود به معامله است؟
دومین تفکر اشتباه در مورد مفهوم تریگر این است، که تعدادی از معاملهگران تکنیکالی آن را منحصر به فرآیند ورود درنظر میگیرند! اما همانگونه که اشاره نمودیم، تریگر در ورود و خروج از معامله کاربردی است.
در واقع شما به عنوان یک معاملهگر حرفهای باید مجموعه قوانین مشخصی برای تمام اقدامات خود داشته باشید. چه بسا پس از ورود به معامله در بهترین سطوح ممکن و حرکت بازار در جهت مورد نظر شما، روند قیمت پس از مدتی معکوس شده و یک معامله سودآور به موقعیتی زیانده تبدیل شود!
لذا به این نتیجه میرسیم، که شما برای خروج موفق از معاملات نیز حتماً باید تریگرهای مشخصی داشته باشید.
تریگر بخش جدایی ناپذیر هر استراتژی معاملاتی است!
بارها و در منابع آموزشی مختلف بر لزوم تدوین یک استراتژی معاملاتی شخصی برای هر معاملهگر بازار مالی تأکید شده است. اجزای اصلی یک استراتژی معاملاتی کامل نقاط (تریگر) ورود، خروج و سیستم مدیریت سرمایه میباشند.
به عبارت دیگر تدوین یک استراتژی معاملاتی بدون وجود تریگرهای دقیق ورود و خروج بی معنی بوده و در این شرایط اساساً استراتژی معاملاتی وجود ندارد. بنابراین اگر شما به مرحله ساخت یک استراتژی معاملاتی شخصی رسیدهاید، به ناخودآگاه با مفهوم تریگر سروکار دارید.
تریگرهای مبتنی بر ابزار تکنیکالی مرسوم
امروزه با توسعه بازارهای مالی تحلیل تکنیکال به دنیایی از ابزار نموداری متنوع و گوناگون تبدیل شده است. معاملهگران از روشهای مختلفی برای تحلیل نمودار قیمت استفاده نموده و بالطبع تریگرهای آنها نیز با یکدگر متفاوت میباشد.
ذکر این نکته در مورد تریگرهای ورود و خروج ضروری است، که به دلیل تفاوت ابزار تحلیل احتمالاً برخی معاملهگران در آن واحد تریگرهای مختلفی و معکوسی داشته باشند. در واقع شاید تریگر ورود شما معادل تریگر خروج دیگری باشد.
همچنین اگر به صورت مولتی تایم فریم (تحلیل چندزمانی) اقدام به تحلیل و معامله میکنید، تایمفریم کوچکتر به عنوان تایم تریگر خواهد بود؛ زیرا شما در نمودار با چهارچوب زمانی بزرگتر اقدام به تحلیل نموده و تریگرهای معاملاتی را در نمودار با تایمفریم کوچکتر پیدا میکنید.
در این بخش به ذکر مثالهایی از تریگرهای ورود و خروج بر اساس ابزار مختلف و نمودارهای بازار سهام تهران میپردازیم:
۱- اندیکاتور
یکی از متنوعترین ابزارهای تحلیل نموداری بازار سهام اندیکاتورها هستند. شما میتوانید از اندیکاتور به عنوان بخشی از رویکرد تحلیلی استراتژی معاملاتی خود برای تعیین شرایط ورود یا خروج از معامله استفاده کنید.
در این بخش ما از اندیکاتور میانگین متحرک ساده ۹ روزه به عنوان ابزار تحلیل نمودار برای دریافت تریگرهای ورود و خروج از معامله استفاده کردهایم.
در نمودار فوق که مربوط به شرکت فولاد مبارکه اصفهان است، شکست صعودی قیمت و اندیکاتور تریگر ورود میباشد. در طرف مقابل شکست نزولی قیمت و اندیکاتور نیز شرایط یا تریگر خروج از معامله است.
۲- پولبک
به اذعان بسیاری از متخصصان کار با نمودارهای قیمتی، این تکنیک معاملاتی تکنیکالی جزء کم ریسکترین روشهای ورود به معامله محسوب میشود. در واقع هدف معاملهگری بر اساس پولبکها این است، که در بهترین شرایط ممکن از لحاظ ریسک و بازده وارد موقعیتهای معاملاتی شوید.
کیفیت استفاده از پولبکهای قیمتی به عنوان تریگر معاملاتی در نمودار شرکت ملی صنایع مس ایران نیز کاملاً مشهود میباشد. با استفاده از دو فرصت پولبکی موجود امکان ورود به معامله با کمترین حد زیان و بیشترین پتانسیل سوددهی وجود داشته است.
۳- شکست
در مورد مفاهیم شکست و پولبک قیمت مباحث بسیاری وجود دارد. حقیقت این است، که پولبکها همیشه ایجاد نشده و در این مواقع قیمت به محض شکست با سرعت بالایی به حرکت در مسیر خود ادامه میدهد. البته وجود الگوهای شکست جعلی نیز غیرقابل انکار است. به هر جهت بسیاری از معاملهگران ترجیح میدهند، که حین شکستهای قیمتی وارد معامله شده و منتظر بازگشت قیمت نباشند.
نمودار فوق مربوط به نماد شپنا (پالایش نفت اصفهان) است. پس از شکست خط روند سقف نسبتاً طولانیمدت یک شکست صعودی ایجاد شده و تریگر ورود برای معاملهگران مبتنی بر شکست فعال میشود. جالب این است که در جریان این شکست نیز یک پولبک دیده میشود!
۴- الگوی قیمت
الگوهای قیمتی نیز تقریباً همانند اندیکاتورها تنوع زیاد و طرفداران بسیاری دارند. از مزایای اصلی این الگوها میتوان به قدرت پیشبینی بالا، امکان معاملهگری مولتی تایمفریم، تعیین حد سود و زیان اشاره نمود.
در نمودار شرکت خدمات انفورماتیک (نماد: رانفور) یک الگوی پرچم صعودی را مشخص نمودهایم. تریگر ورود مورد نظر بر اساس شکست صعودی میان قیمت و لبه بالایی پرچم ایجاد شده است. هر چند این نوع تریگر نیز بر مبنای شکست قیمت ایجاد میشود، اما وجود یک الگوی قیمتی معتبر دلیل اصلی ورود به موقعیت خرید میباشد.
۵- کندل استیک
این ابزار ساده نموداری که سابقه پیدایش آن به کشور ژاپن باز میگردد، به جرئت یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. دلیل این محبوبیت نیز به سادگی فهم ماهیت کندلاستیکها، الگوها و سایر جزئیات مرتبط با آنها میباشد. بنابراین روشهای معاملاتی زیادی بر مبنای کندلاستیکها ایجاد شدهاند.
در نمودار زیر از یک الگوی پوشای صعودی به عنوان تریگر ورود استفاده شده است. معاملهگران پیرو این الگوی کندلی پس از بسته شدن شمع پوشاننده تریگر ورود خود را مشاهده نموده و اقدام به خرید میکنند.
چکیده مطالب
- تریگر به معنی مجموعه شرایط یا قوانین ورود یا خروج از معامله است.
- مفهوم تریگر محدود به ابزار نموداری خاصی نبوده و در تمام روشهای معاملاتی استفاده میشود.
- تریگر جزء اساسی هر استراتژی معاملاتی است، زیرا برای تدوین هر رویکرد معاملاتی لزوماً باید قوانین ورود و خروج دقیقی داشته باشید.
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
نام صرافی | تخفیف کارمزد | IP خارج از ایران | لینک ثبت نام |
---|---|---|---|
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
بیت ۲۴ | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
آبان تتر | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
رایج ترین اشتباهات معامله گران فارکس را بدانید
اشتباهات معامله گران فارکس با اینکه یک موضوع تکراری محسوب می شود اما همچنان بسیاری از تریدرها ، (اگر نگوییم همه) از آن ها رنج می برند،پس تصمیم گرفتیم در این مقاله به طور عمیق این اشتباهات را که اشاره ای به روانشناسی معامله گری دارد، مورد بررسی و بحث قرار دهیم. رایج ترین اشتباهات معاملاتی، و مهمتر از آن، ما سعی خواهیم کرد ابزارهایی را در اختیار شما قرار دهیم تا آن چالش ها را ساده تر برطرف کنید.
اگر میخواهید یک معامله گر موفق در بازار فارکس باشید، یک لیوان قهوه یا چای برای خودتان بریزید و در ادامه مقاله همراهمان باشید 🙂
رایج ترین اشتباهات معامله گران فارکس چه مواردی هستند؟
دو چیز وجود دارد که معاملهگران فکر میکنند بیشتر از همه از آن رنج میبرند :
1- انجام معامله بیش از حد مجاز ( Over trading )
2- اهرم یا لوریج بالا
اما اینها فقط قسمت کوچکی از یک مشکل بسیار بزرگتر هستند،در واقع اینها فقط اقدامات هستند، آنها مانند علامت بیماری می مانند که باید آن را درست شناسایی کنیم.
چیزی در پشت این رفتار وجود دارد که باعث می شود معامله گران در نهایت وارد معامله یا اهرم بیش از حد شوند.دقیقا همان چیزی است که ما می خواهیم بفهمیم.
در ادامه چند نمونه از نمودارها را برایتان قرار دادیم که هر نمودار داستانی را بیان می کند:
اهرم یا لوریج بالا
این یک حساب 80 هزار دلاری است، ما میتوانیم برای مدتی سودهای بسیار کمی را ببینیم، و ناگهان با ضرر بزرگی به پایان میرسد و حساب را صفر میکند. بنابراین، این یک معامله اهرمی یا انتقامی یا معامله بیش از اندازه است که باعث این امر شده است.
این می تواند نتیجه عدم صبر باشد، معامله گر احساس بی حوصلگی می کرد و می خواست به سرعت سود کند اما در نهایت ضرر زیادی متحمل شد.
عدم صبر
چیزی مشابه در اینجا، (یک حساب 10 هزار دلاری) خط نقطه چین، خط حقوق صاحبان سهام است و خط آبی خط تعادل است، بنابراین می توانید با توجه به سودهای اندک، کاهش شدیدی را در سهام مشاهده کنید،
این معامله گر برای به دست آوردن سودهای ناچیز، مقدار زیادی ضرر را متحمل می شود. .
نظم و انضباط کافی برای حفظ یک استراتژی که ممکن است خیلی طول بکشد تا به شما نتیجه دهد ممکن است ناامید کننده باشد و احساساتی را برانگیزد که باعث شود معامله گر آرزوی بازدهی بیشتری در مدت زمان کمتری را داشته باشد، سپس معاملاتی را باز کند که در نهایت ضرر شود و آرزوی بزرگ سود زیاد از دست بدهد .
برای سوددهی سریعتر، معامله گر حساب را منفجر می کند !
اعتماد به نفس بیش از حد
اینجا نیز ما میتوانیم تعادل خوبی را ببینیم، اما همچنین سهامی را که مدت زیادی در حال کاهش است،
ببینیم. این معاملهگر چقدر به هدف نزدیک بود؟ فقط چند صد دلار فاصله داشت؟ اعتماد بنفس بیش از اندازه ای که این معامله گر در طول این مدت بخاطر سودهای بیشتر داشت و میخواست سریعتر به هدف خود برسد که باعث شد حسابش دچار ضرر بزرگی شود و حسابش را از دست بدهد و هر چه به دست آورده بود به بازار پس بدهد.
حجم بیش از اندازه
چیزی مشابه در اینجا، معاملهگری که در اوایل کارش با رعایت حجم شاهد رشد و ضرر حسابش است، کارش خوب است و ولی زمانی خط روند اهرمی در فارکس که میخواهد سریع به هدف برسد، بنابراین اندازه لات یا حجم را افزایش میدهد که در نهایت منجر به یک ضرر بزرگ میشود.
نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward) یا سود به ضرر منفی
در اینجا معامله گر در ابتدا با رعایت این نسبت توانسته است حساب خودش را به آهستگی رشد دهد هر چند گاهی حساب ضررهایی را داشته است، اما وقتی که معاملهگر میخواهد به سرعت به هدف برسد – معامله بزرگتری انجام میدهد، ضرر بزرگی دریافت میکند و سپس به نقطه پایان میرسد.
هر نموداری داستانی پشت خود دارد و ما میتوانیم علل یا محرکهای متفاوتی را در هر کدام ببینیم. برخی از این محرک ها می تواند شامل یک احساس باشد، ممکن است یک انتظار باشد، ممکن است فقدان نظم و انضباط، عدم ثبات، عدم اعتماد به سیستم، حرص و آز و شاید اعتماد بنفس بیش از حدی باشد که در نهایت با استفاده از اهرم بالاتر یا معاملات بیش از حد مجاز منجر به از دست دادن حساب خواهد شد.
انتظارات غیرواقعی
بیایید در مورد دلایل احتمالی اشتباهات رایج معامله گری در معاملات بیش از حد و اهرم بالا که در واقع همان انتظارات غیر واقعی هستند صحبت کنیم:
اگر کمی بیشتر آن را بررسی کنیم، انتظارات غیر واقعی را می توانیم در سه جنبه متفاوت دسته بندی کنیم :
- انتظارات غیر واقعی در مورد موفقیت
- انتظارات غیر واقعی در مورد نتایج
- انتظارات غیرواقع بینانه در مورد زمان
داشتن انتظارات غیر واقعی از موفقیت
به عنوان یک انسان، ممکن است زمانی که شروع به انجام هر کاری می کنیم، گمان کنیم مسیر پیشرفت و موفقیت ما یک مسیر خطی و ساده است و به راحتی به هدف خود خواهیم رسید.
اما در تجارت و معامله گری، مسیر موفقیت واقعاً اینگونه به نظر می رسد:
این یک راه طولانی بسیار سخت است، تا حدی به این دلیل که ما، به عنوان انسان، به انجام برخی اقدامات و گرفتن نتیجه ای از آن عمل عادت کرده ایم. در ریاضیات 2+2 همیشه 4 است. اگر یک ساز بزنیم، هر بار که یک نت خاص را می نوازیم همیشه یکسان می شود. اما اینجا در معاملات گاهی اوقات فکر میکنیم که داریم همان عمل را انجام میدهیم، سیستم یا استراتژی خود را دنبال میکنیم، سیگنالی در استراتژی خود داریم و نتایج یکسانی دریافت نمیکنیم، گاهی اوقات این معاملات منجر به برد میشوند، گاهی اوقات زمانی که بازخورد مثبتی از بازار نداریم، اندازه گیری موفقیت یا پیشرفت بسیار سخت است.
انتظارات ما در مورد موفقیت در بازار با آنچه در زندگی تجربه می کنیم بسیار متفاوت است. در شرایط سخت بازار اینکه بتوانیم موفقیت مداوم بدست آوریم کاری سخت است و باعث می شود احساس عدم موفقیت و پیشرفت به ما دست دهد. برای همین در اینجا به مواردی بپردازیم که برای پیشرفت مداوم شما و بودن همیشگی در بازار نیاز هست بپردازیم:
معیار خود باشید
چگونه می توانیم تعریف کنیم که موفقیت برای هر یک از ما چیست؟ باید بدانید موفقیت یعنی که هر بار چه میزان نسبت به قبل و به طور مداوم پیشرفت کنیم. این واقعیت که همه ما پیشینههای مختلف، اندازه حسابهای مختلف، مهارتهای مختلف، زمان در دسترس متفاوت داریم، این مسیر بسیار متفاوتی است که هر معاملهگری باید از آن عبور کند و شما باید شروع به اندازهگیری خودتان با خودتان کنید، باید شروع به مقایسه خودتان با خودتان کنید و سپس ببینید آیا پیشرفتی داشته اید یا خیر.
معیار خود باشید، از مقایسه خود با دیگران دست بردارید و شروع به مقایسه خود با نتایج 100 معامله قبل یا یک ماه قبل یا یک سال قبل کنید. آیا شما یک معامله گر بهتر هستید یا یک معامله گر بدتر؟ این پیشرفت را تصدیق کنید. موفقیت در تجارت بسیار نسبی است. اگر یک معامله گر بازنده بودید و اکنون یک معامله گر سربه سر هستید، این یک نوع موفقیت است. اگر شما یک معامله گر سربه سر هستید و سپس تبدیل به یک معامله گر ثابت می شوید، بهتر است، و از ثبات تا سودآوری شروع می کنید به بهتر شدن، اما این کار زمان می برد.
اکنون وقتی به نتایج فکر می کنیم، البته پول نتیجه نهایی معامله است ، باید به این فکر کنیم که چه چیزی واقع بینانه است؟ اندازه حساب ما چقدر است؟ و چه چیزی می توانیم از آن به دست آوریم؟ ما نمی توانیم از یک حساب بسیار کوچک انتظار داشته باشیم که پول زیادی به دست آورد، این چیزی است که واقع بینانه نیست. شما این را از قبل می دانید، بنابراین ما باید در مورد نتایج خود به روشی واقع خط روند اهرمی در فارکس بینانه فکر کنیم و تجارت را به عنوان حرفه ای در نظر نگیریم که می تواند میلیون ها دلار را خیلی سریع یا با یک حساب کوچک به شما بدهد زیرا این واقع بینانه نیست.
همین امر در مورد زمان نیز صدق می کند. به مدرک دانشگاهی فکر کنید، ما سال ها از زندگی خود را سرمایه گذاری می کنیم تا در کاری حرفه ای شویم و بنا به دلایلی می خواهیم بازدهی و موفقیت فوری داشته باشیم و باید به یاد داشته باشیم که تجارت به سال ها تمرین و تجربه نیاز دارد، بنابراین شما باید به زمان متعهد باشید. ممکن است در مورد 10000 ساعت مورد نیاز برای تسلط بر برخی مهارت ها شنیده باشید( هر نوع مهارتی که کاربردی و عملی است)، بنابراین شاید برای حرفه ای شدن در معامله گری هم نیاز به 10000 معامله در بازار داشته باشید و باید زمان در دسترس و آزاد خود را جهت انجام این تعداد معامله را در نظر بگیرید.
شما ممکن است شغل دیگری داشته باشید، بنابراین مجبور به معامله در تایم فریم های بزرگتر هستید و در نتیجه ستاپ های کمتر و زمان کمتری خواهید داشت و اگر زمان آزاد بیشتری برای تمرین داشته باشید، شاید مسیرتان کوتاهتر شود، اما این نکته را فراموش نکنید که ما باید درک کنیم واقعیت ما چیست و زمان در دسترس ما برای تمرین چقدر است و نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که در کمتر از شش ماه، یک سال یا دو سال به موفقیت های بزرگ در معاملات دست پیدا کنیم. کمتر از این مدت زمان در واقع بسیار نامعقول و غیر منطقی است!
رالی یا روند چیست؟
رالی یا روند یکی از حرکت های تکنیکالی بازار می باشد که تشخیص آن میتواند در تعیین میزان بازدهی سرمایه گذاران کمک فراوانی کند. یکی از بزرگ ترین مشکلات فعالان در بازار سرمایه این است که از سود های خوب در بازار جا می مانند و به هنگام بررسی نمودار قادر به تشخیص درست روندها نمی باشند. چرا که ممکن است در شروع یک روند صعودی در بازار به راحتی و با سود حداقلی 15 درصدی در بازار سیو سود کنند و از رشد کل سهم جا بمانند. این نشان میدهد که سرمایه گذار به درستی قادر به تشخیص وضعیت نموداری سهم نمی باشد. آنچه در این بخش قصد داریم در خصوص آن صحبت کنیم رالی و یا روند می باشد.
در تعریف روند گفتیم که روندها به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم می شوند. در روند صعودی هم ذکر کردیم هر گاه در نموداری سقف ها و کف ها هر بار بالاتر از سقف و کف قبلی باشند روند صعودی تشکیل می شود. مانند شکل زیر:
در روندهای صعودی مانند شکل بالا بازار بعد از هر بار رشد یک دوره اصلاح محسوس در خود دارد و به همین دلیل سرمایه گذار می تواند از تکنیک نوسان گیری استفاده کند یعنی در سقف ها فروشنده سهم باشد و در برگشت های قمتی و نقاط حمایت خریدار سهم باشد. اما گاهی اوقات برخلاف رونذدهای صعودی برگشت های محسوسی در سهم نداریم و اگر اصلاح قیمتی داشته باشیم آن اصلاح به صورت جزیی می باشد. این حالت را رالی می گویند.
شکل زیر یک رالی را نشان میدهد.
در ساختار رالی صعودی به هیچ وجه توصیه به نوسان نمی شود و باید به سهم تا جایی که ممکن است فرصت رشد و افزایش قیمت داد.
این وب سایت بهترین مجموعه از آموزشهای بنیادی و تکنیکال بازار سرمایه را دارا میباشد: