استراتژی روند

تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟
معامله گران برای پیشرفت در بازار فارکس مثل هر مارکت دیگری، نیاز به یک سری ابزار دارند. شما در فارکس با ابزارهای قدرتمندی چون تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و تحلیل احساسات بازار سروکار دارید.
هر کدام از این تحلیل ها به شما کمک می کنند تا دارایی خاص خود را بررسی و در صورت امکان، آن را معامله کنید. به عنوان مثال، تحلیل تکنیکال مطالعه رفتار قیمت ها است. شما با مطالعه گذشته رفتار قیمت، می توانید آینده آن را تا حدود زیادی پیش بینی کنید.
یکی از ابزارهای بسیار کارا و موثر تحلیل تکنیکال، تحلیل روند است. فراموش نکنید که بازار هیچ وقت در یک جهت حرکت نمی کند. تغییرات مارکت معمولا به صورت یک سری خطوط بالا و پایین و یا صاف انجام می شود.
شاید بارها اصطلاحاتی چون "روند دوست شما است" یا "همیشه در جهت روند معامله کنید" و یا "با روند نجنگید" را شنیده اید. اگر سری به قانون دوم تئوری داو بزنید با جمله "قیمت ها بر اساس روند حرکت می کنند" روبرو خواهید شد. پس قطعا باید معانی و مفاهیم آنها را بهتر بدانید. ما در این مقاله تا جایی که بشود، شما را با مفاهیم روند آشنا خواهیم کرد.
موضوعاتی که قصد داریم در این مقاله آموزشی برای شما توضیح دهیم، به شرح زیر است.
مقدمه، تحلیل روند چیست؟ روند چیست و چند نوع است؟ چگونه اعتبار یک خط روند را بسنجیم؟ تحلیل روند به زبان ساده، استراتژی های تحلیل روند، نمونه های استراتژی ترید روند چیست؟ چند انتقاد نسبت به تحلیل روند، نتیجه گیری.
تحلیل روند چیست؟
تحلیل روند، تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد و تلاش می کند حرکت های آینده قیمت سهام را بر اساس داده های اخیر روند موجود پیش بینی کند.
نکات مهم
- تحلیل روند سعی در پیش بینی روند دارد به طور مثال یک حرکت صعودی. سپس تا زمانی که داده های روی چارت حاکی از بازگشت روند نباشند مثلا تغییر روند از صعودی به نزولی، با آن روند حرکت می کند.
- تحلیل روند بر اساس این ایده شکل گرفته است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده به تریدرها این ایده را القا می کند که در آینده هم تکرار خواهد استراتژی روند شد.
- تحلیل روند به سه بازه زمانی تقسیم می شود: کوتاه مدت- میان مدت و بلند مدت.
روند چیست و چند نوع است؟
به گرایش حرکت قیمت در یک جهت خاص برای یک دوره را، روند گویند. روندها به سه دسته تقسیم می شوند: روند صعودی، نزولی و روند خنثی. روندها همچنین از لحاظ زمانی به کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می شوند.
بازارها هیچ وقت در یک خط راست حرکت نمی کنند. آنها به طور زیگزاگ بالا می روند، پایین می آیند و یا خنثی هستند. ماحصل حرکات قیمت یک دارایی، جهت روند مارکت را مشخص می کند.
خیلی ها فکر می کنند بازارها یا صعودی اند و یا نزولی. ولی یادتان باشد ما نوع سومی هم داریم که به آن بازار بدون روند یا خنثی گفته می شود. تمام تلاش سرمایه گذاران و معامله گران بازارهای مالی، تشخیص جهت و مسیر روندها است.
یک تریدر سعی دارد تا از تمام ابزارهای موجود برای شناسایی و پیش بینی جهت روند استفاده کند.
چگونه اعتبار یک خط روند را بسنجیم؟
یکی از نکاتی که به عنوان یک تریدر باید از آن آگاه باشید، اعتبار خط روندی است که می کشید. زمانی که شما قصد ورود به بازار فارکس و انتخاب یک کارگزار خوب را دارید، یکی از مهمترین فاکتورهای شما اعتبار آن کارگزاری است.
این مسئله در مورد خط روند نیز، صدق می کند. به صرف کشیدن فقط یک خط روند، نمی توان ادعا کرد که مسیر بازار مشخص خواهد شد. بر اساس کتاب بسیار خوب و کلاسیک تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه اثر جان جی مورفی، اعتبار یک خط روند، ویژگی های خاص خود را دارد.
اول از همه شما باید بدانید که چه چیزی به خط روند شما اعتبار می بخشد. پاسخ به این سوال شما را با دو فاکتور مهم آشنا می کند: 1- هر چه خط روند شما طولانی تر باشد، اعتبار آن نیز بیشتر است. 2- تعداد دفعاتی که قیمت با این خط برخورد کرده نیز مهم است.
به زبان ساده، خط روندی که 6 مرتبه قیمت را لمس کرده و کماکان محکم ایستادگی کرده نسبت به خط روندی که فقط 2 بار با قیمت برخورد کرده، معتبرتر است. نکته دیگر اینکه خط روندی که 7 ماه تاثیر خود را حفظ کرده در مقایسه با خط روندی که عمر چند هفته ای دارد، معتبر تر می باشد.
تحلیل روند به زبان ساده
ما در تحلیل روند سعی داریم حرکت روند را پیش بینی کنیم و با توجه به داده های چارت پیش رو، با آن روند تا جاییکه سیگنالهای بازگشت روند را مشاهده کنیم، همراه باشیم. مثلا، روند نزولی تبدیل به روند صعودی می شود. این تحلیل از این رو مفید است که همراه شدن با حرکت روند و نه خلاف جهت آن، برای سرمایه گذار سودآور است.
ایده پشت شکل گیری تحلیل روند این است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده، در آینده نیز تکرار خواهد شد. همان گونه که در بالا گفته شد تحلیل روند به سه بازه زمانی: کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می شود.
یک روند، جهت کلی است که بازار طی یک دوره زمانی مشخص طی می کند. روندها هم می توانند به سمت بالا باشند و هم به سمت پایین که به ترتیب به آنها بازار صعودی و بازار نزولی گفته می شود. مادامیکه حداقل زمان مشخصی برای یک مسیر در نظر گرفته نشده است، هرچه این مسیر بیشتر حفظ شود، آن روند قابل توجه تر است.
تحلیل روند، فرآیند بررسی روندهای فعلی به منظور پیش بینی روندهای آینده است و نوعی تحلیل مقایسه ای محسوب می شود. این می تواند شامل تلاش برای تعیین اینکه آیا روند فعلی بازار مانند سوددهی در بخش خاصی از بازار ادامه دارد یا خیر، همچنین این که آیا یک روند در یک منطقه بازار می تواند منجر به ایجاد روند دیگری شود. اگرچه تحلیل روند، شامل داده های زیادی می شود اما هیچ تضمینی برای اینکه نتایج درست باشند، وجود ندارد.
برای شروع تجزیه و تحلیل داده های قابل استفاده، لازم است ابتدا مشخص شود که کدام بخش از بازار تجزیه و تحلیل می شود. به عنوان مثال شما می توانید روی یک صنعت خاص مانند بخش خودرو یا داروسازی و همچنین نوع خاصی از سرمایه گذاری مانند بازار اوراق قرضه تمرکز کنید.
پس از انتخاب بخش مربوطه، می توان عملکرد کلی آن را بررسی کرد. این می تواند شامل این باشد که چطور آن بخش توسط نیروهای داخلی و خارجی تحت تاثیر قرار گرفته است. به عنوان مثال تغییرات در صنعتی مشابه یا ایجاد مقررات جدید دولتی این شرایط را دارند که بر بازار تاثیر بگذارند. سپس تحلیلگران این داده ها را می گیرند و سعی می کنند جهتی را که بازار به سمت جلو می رود پیش بینی کنند.
استراتژی های تحلیل روند
استراتژی های متفاوتی برای تحلیل روندها وجود دارد. هر کدام از آنها از اندیکاتورهای مختلف و متدهای رفتار قیمت متفاوتی، استفاده می کنند. یک فاکتور مشترک بین همه آنها، استفاده از ابزار حد ضرر است که باعث می شود شما کمتر آسیب ببینید.
برخی از تریدرها از استراتژی های ترکیبی استفاده می کنند. معامله گران باید به شکست خطوط روند یا حمایت و مقاومت ها خیلی دقت کنند. برخی از این استراتژی ها شامل: میانگین متحرک، اندیکاتورهای مومنتوم، خطوط روند و الگو های متفاوت درون چارت ها می باشند.
نمونه های استراتژی ترید روند چیست؟
معامله گران روند، سعی می کنند روندها را منزوی کرده و از آنها سود بگیرند. استراتژیهای روند معاملاتی مختلفی با استفاده از انواع مختلف اندیکاتورهای تکنیکال وجود دارد:
- میانگین های متحرک: این استراتژی به این شکل است که برای ورود به معامله خرید باید میانگین متحرک کوتاه مدت، میانگین متحرک بلند مدت را به سمت بالا قطع کند و برای ورود به معامله فروش میانگین متحرک کوتاه مدت، میانگین متحرک بلند مدت را به سمت پایین قطع کند.
- اندیکاتورهای مومنتوم: این استراتژی به این شکل است که وقتی یک دارایی یا کالایی (در بازارهای مالی به کالاهای قابل معاوضه Security یا FinancialInstrument گفته می شود) با شتاب بالایی معامله می شود، وارد آن معامله می شویم و زمانیکه شتاب آن کم می شود از آن دارایی خارج می شویم. اغلب از RSI یا شاخص نسبی قدرت برای این استراتژی استفاده می شود.
- خطوط روند و الگوهای چارت: این استراتژی به این شکل است، زمانی استراتژی روند که قیمت یک دارایی در حال بالا رفتن است، وارد پوزیشن خرید می شویم و حد ضرر خود را زیر خط روند حمایتی کلیدی موجود می گذاریم. اگر هم که روند حرکتی آن دارایی معکوس شود، از آن دارایی خارج می شویم.
اندیکاتورها می توانند اطلاعات قیمت را ساده کرده و همچنین سیگنال های معامله روند را ارائه دهند یا نسبت به برگشت کالا هشدار دهند. آنها می توانند در تمام بازه های زمانی مختلف مورد استفاده قرار گیرند و متغیرهایی دارند که می توانند متناسب با تنظیمات خاص هر معامله گر تنظیم شوند.
معمولاً توصیه می شود استراتژی های اندیکاتورها را با هم ترکیب کنید یا استراتژی های شخصی خودتان را داشته باشید بنابراین، معیارهای ورود به معامله و خروج از آن را به وضوح برای معاملات تعیین کنید. از هر اندیکاتور می توان به روشهای بیشتری نسبت به آنچه بیان شد استفاده کرد. اگر اندیکاتوری را می پسندید در مورد آن بیشتر تحقیق کنید و از همه مهمتر قبل از استفاده از آن برای انجام معاملات زنده، آن را امتحان کنید.
مهم: ترید کردن روند یا به دنبال روند رفتن یک سیستم معاملاتی است که مبتنی بر استفاده از تجزیه و تحلیل روند و توصیه های ارائه شده برای تعیین سرمایه گذاری است. اغلب تجزیه و تحلیل از طریق تحلیل رایانه ای و مدل سازی داده های مربوطه انجام می شود که با مومنتوم بازار گره خورده است.
برخی از انتقادات به تحلیل روند چیست؟
منتقدان تحلیل روند و به طور کلی روندهای تکنیکال، معتقدند که بازارها کارآمد هستند و در حال حاضر قیمت در تمام داده ها موجود می باشد. این بدان معناست که تاریخ لزوماً نیازی به تکرار ندارد و گذشته، آینده را پیش بینی نمی کند. به عنوان مثال طرفداران تحلیل بنیادی، وضعیت مالی شرکتها را با استفاده از صورتهای مالی و مدلهای اقتصادی برای پیش بینی قیمتهای آینده تحلیل می کنند. برای این نوع سرمایه گذاران، حرکات روزمره سهام شبیه یک راهپیمایی تصادفی می مانند که نمی توانند به عنوان الگوها یا روندها تفسیر شوند.
نتیجه گیری
تحلیل روند یک روش معاملاتی است که در تلاش است تا از حرکات دارایی ها، کسب سود کند. تحلیل روند جزئی از تحلیل تکنیکال است و تحلیل تکنیکال یکی از شناخته شده ترین ابزارها در بازارهای مالی، برای پیش بینی روند و حرکات دارایی ها است.
وقتی که قیمت به طور کلی در جهتی خاص حرکت می کند، مثلا بالا می رود یا پاین می آید، به آن روند می گویند. اگر معامله گران بلند مدت تشخیص دهند روند صعودی است، وارد پوزیشن خرید می شوند و بالعکس اگر روندی نزولی باشد، آنها وارد پوزیشن فروش می شوند.
استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق
تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق هدف همه سرمایهگذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایهگذاریهایی که انجام میدهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگر همانطور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و میتواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
در ادامه عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایهگذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایهگذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیبشان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایهگذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روشهای تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده میشود. با استفاده از این روشها سرمایهگذار میتواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکتها و … تصمیم بگیرد.
بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر
همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معاملهگر، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسکپذیری معاملهگر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصیترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامهای که برای شخص معاملهگر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسکهای بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری، خرید صندوقهای سرمایهگذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر میتواند مورد بررسی قرار گیرد.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟
یک معاملهگر حرفهای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیینشدهای دارد و هر رفتار غیر قابل پیشبینی آن را مدیریت میکند. به زبان ساده میتوان گفت استراتژیهای معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد.
یک معاملهگر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیتهای معاملهگر نظم میدهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایهگذار جلوگیری کرده و به او کمک میکند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.
نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران
بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معاملهگرانی میتوانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث میشود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آنها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمیتوان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایهگذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روشهای سرمایهگذاری غیر مستقیم استفاده کنند.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که میتوان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقهای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایهگذار طراحی میشود.
اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی میتوان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی میشوند. البته هیچ کدام از استراتژیهای معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که میتواند به کسب سود و موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت میگیرد را شرح دادهایم.
- معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیتهای خرید در همان روز بسته میشوند. معمولا این نوع استراتژی معاملاتی توسط تریدرهای حرفهای یا بازارسازان انجام میشود.
- معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آنها با روشهای دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده میشود.
- معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معاملهگران نوسانگیر وارد بازی میشوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش میکنند.
- معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژیهایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده میکنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی میشوند.
در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود میتوانید در سایت کدال مشاهده کنید.
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به صورت زیر است:
۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفهای
تفاوت میان سرمایهگذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایهگذار است. برای موفقیت در معاملهگری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت. به کارگیری عوامل روان شناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.
۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی
یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایهگذار برای سرمایهگذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبکهای معاملاتی میشود. برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند در بازههای زمانی کوتاه مدت، برخی بازه زمانی میان مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین میبایست سرمایهگذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به عنوان مثال اگر معامله در بازار بورس به عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمیتواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگتر تعیین کند. از آنجایی که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایهگذاران مشخصتر میشود.
۳/ توانایی یافتن شاخصهای مناسب جهت شناسایی یک روند
توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایهگذاران تنها با به کارگیری استراتژی روند ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه میتوان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به عنوان مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقفها بالاتر و کفها بالاتر و در روند نزولی سقفها پایینتر و کفها پایینتر میشود.
به طور کلی دیدگاه سرمایهگذاران مبنی بر این که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکلگیری معاملات موفقتری در بازار میشود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.
۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم
تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به عنوان مثال یک تحلیلگر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش میکند. این تحلیلگر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را استراتژی روند میخرد.
به نظر میرسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. همچنین برای تعیین قیمت فروش هم میتوان از مقاومتهای استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر
این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدودهای از قیمت گفته میشود که سرمایهگذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام میدهد آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیشبینی میکند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیشبینیهای معاملهگر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معاملهگر برای خروج از سهم پیشبینی کرده را حد ضرر میگویند. با تعیین میزان ریسک سرمایهگذاری، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به صورت مکتوب تعیین کرده باشد.
۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن
در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرمهای تحلیلی، نرمافزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به واسطه آن میتوان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که میتوان به عقب برگشته و یکبار شمع را در یکزمان حرکت داد. هنگامیکه نمودار به سمت یک شمع در یک زمان حرکت میکند، میتوان قوانین سیستم معاملاتی استراتژی روند خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصلشده از آن را مشاهده کرد.
۷/ تعهد به استراتژی معاملاتی
پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایهگذاری که سیستم معاملاتی پیچیدهتری دارد موفق نمیشود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی استراتژی روند خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.
سخن آخر
تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایهگذار به عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایهگذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایهگذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه میشود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.
بهترین استراتژی MACD جهت ورود به پوزیشن معاملاتی
این مقاله توسط جیمز آیتیمیمووا نوشته شده است و در اختیار بازار معاملاتی جهان قرار گرفته است. MACD یکی از اندیکاتورهای محبوب در بین سهامداران و معاملهگران است که با تایم فریمهای مختلف به کار میرود و قوانین ورود و خروج و همچنین انقضای سیگنال را بیان میکند و نقطه قوت این استراتژی این است که روند را دنبال میکند.
MACD یکی از اندیکاتورهای مورد علاقهام در معاملات باینری آپشن (binary options) است. MACD به روشهای گوناگونی در جهت تعیین روند، سیگنال برگشتی و تریگر مورد استفاده قرار میگیرد و میتواند در هر تایم فریمی به کار رود و ابزار سودمندی برای معاملات باینری آپشن ماهانه بلند مدت تا کوتاه مدت و ۶۰ ثانیه میباشد. این مقاله بهترین محل ورود را به وسیله MACD بررسی میکند.
منظور از بهترین نقاط ورود با MACD چیست؟
این استراتژی سادهای برای معاملهگران کوتاه مدت میباشد و به روشی از MACD استفاده میکنند که به طور کامل آن را ثابت خواهم کرد. نقطه قوت این استراتژی این است که روند را دنبال میکند، بیشتر از یک اندیکاتور استفاده میکند و به طرز باور نکردنی برای معاملات باینری آپشن سودمند هستند. علاوه بر این MACD در تایم فریمهای مختلف به کار میرود و این تکنیک در معاملات بلند مدت کاربرد دارد.
بهترین MACD ورود به پوزیشن چیست؟
این سوال سختی است که به آن جواب بدهم زیرا راههای زیادی برای استفاده از MACD وجود دارد تا سیگنالهای خوبی را صادر کند. جیمز از چارت ۵ دقیقهای، دو میانگین متحرک و دو MACD استفاده میکند. به نظرم بهترین روشی را که پیشنهاد میدهم این است در چارت از شمع (کندل) استفاده شود. دو میانگین متحرک ۵۰ و ۱۰۰ ساده (Simple)، هر دو MACD با استاندارد ۹/۲۶/۱۲ مشخص میشوند اما یکی از آنها هیستوگرام است و دیگری اسیلاتور. مجموع این اندیکاتورها همراه با حرکات، سیگنال هایی را صادر میکند که از ۲۰ دقیقه تا چند ساعت طول میکشد.
“بهترین ورود به پوزیشن MACD” جیمز، چگونه کار میکند؟
تنظیمات آن بسیار ساده است و در سیگنال چارت ۵ دقیقهای بسیار مرتب کار میکند. دو میانگین متحرک به کار می رود تا روند، نوع روند و بخشی از سیگنال را تعیین نماید. روند توسط پوزیشنهای دو میانگین متحرک ساده (Simple) مشخص میشود. هنگامی که میانگین متحرک کوتاه مدت ۵۰ بالای میانگین متحرک بلند مدت ۱۰۰ قرار گیرد، روند صعودی میشود. هنگامی که میانگین متحرک کوتاه مدت ۵۰ پایین میانگین متحرک بلند مدت قرار گیرد، روند نزولی است. آنچه که در ذهن معاملهگر ساخته میشود فقط بر اساس این روند است. زمانی که روند صعودی است، سفارش دهید و زمانی که نزولی است تغییر پوزیشن دهید. سیگنال زمانی صادر میشود که MACD در منطقه اشباع خرید (overbought) یا اشباع فروش (oversold) باشد و در همان زمان تقاطعی وجود دارد یعنی قیمت از میانگین متحرک (SMA) عبور کرده است، در روند نزولی بایستی منتظر بمانید تا قیمت در بالای میانگین متحرک حرکت کند. زمانی سیگنال صادر می شود که اسیلاتور MACD در منطقه اشباع فروش (Overbought) قرار گرفته است و تقاطع نزولی را به وجود میآورد. این تقاطع و سیگنال با هیستوگرام MACD قابل پیشبینی است. اگر به مثال زیر نگاهی بیندازید، هیستوگرام MACD یک واگرایی خوب دارد و پیشبینی حداکثر قیمت (High) پایینتر را میدهد و سیگنال خرید متعاقبا توسط این سیستم صادر میگردد.
[۱]- Trigger ، معنی لغوی یعنی کشیدن ماشه و در اصطلاح، تریگر دقیقا به معاملهگر میگوید چه زمانی اقدام به عمل کند.(م)
قوانین ورود برای خرید:
- میانگین متحرک با دوره زمانی۵۰ بالای میانگین متحرک بادوره زمانی۱۰۰
- اسیلاتور MACD در منطقه اشباع فروش (Over sold)
- هیستوگرام MACD صعودی باشد.
قوانین ورود برای فروش :
- میانگین متحرک بادوره زمانی۵۰ پایین میانگین متحرک بادوره زمانی۱۰۰
- اسیلاتور MACD در منطقه اشباع خرید (Overbought)
- هیستوگرام MACD نزولی باشد.
انقضای سیگنال: در مثال مورد نظر، نمودار شمعی (کندل استیک) ۵ دقیقهای به کار رفته و هدف انقضا ۲۰ تا ۳۰ دقیقه است. معادل با ۴ یا ۵ شمع (کندل استیک) است که میتواند در هر تایم فریمی اعمال شود. برای مثال، نمودار روزانه تا ۴ روز، یک هفته یا تا آخر یک هفته انقضا دارند و ۳۰ دقیقه، دو تا سه ساعت زمان انقضا دارد.
چرا این سیستم موفق است
این سیستم یک نمونه برجسته و کاربردی است زیرا شکست نمیخورد و این که توسط اندیکاتور مورد علاقهام اجرا میشود. من از گفتن این که تعداد زیادی سهام را با تنظیمات ۹/۲۶/۱۲ خریداری کردم ابایی ندارم. در این استراتژی نه تنها از اندیکاتور مورد علاقهام استفاده گردیده، همچنین بسیاری از ویژگیهای یک استراتژی خوب را یکجا دارد. این استراتژی، همانطور که بیان شد، نمیتوان تحلیل چند تایم فریم را با هم ترکیب کرد که تصور میکنم این مزیت این استراتژی می باشد. این استراتژی ترکیبی از اندیکاتورهایی است که بسیار بررسی شده و قابل اعتماد میباشد و روند و مومنتوم را با هم ترکیب کرده تا سیگنالهای کاربردی را برای معاملهگران باینری آپشن کوتاه مدت صادر کند مانند نمودار روزانه، ساعتی و یا کوتاهتر.
استراتژی روند
سلام
مطلبتون فوق العاده بود
فقط یک سوال:
اگه پولبک به مووینگ 50 درتایم پایینتر.قبل ازاتمام 10 کندلی که برای تایید روند باید بالای مووینگ50 باشه اتفاق بیوفته آیا این استراتژی باز هم قابل استفاده هست؟
به طور مثال درتایمh1وm15دنبال موقعیت هستیم درh1کراس مووینگها صورت گرفته اما هنوز به کندل10 برای تایید روند نرسیدیم قیمت درm15به مووینگ 50 پولبک بزنه با شرایط رفتنR%به زیر 80 و سپس برگشتن بالای 80
آیا این مورد تایید هست یا باید 10 کندل از کراس مووینگها بگذرد؟(با فرض مشخص بودن وهمسو بودن روندها در 2تایم بزرگ و کوچک)
سلام. تا زمانیکه 10 کندل تکمیل نشده شما نمی تونید طبق این استراتژی به دنبال فرصت ورود باشید. همین طور در نظر داشته باشید که این استراتژی در تایم فریم های بالاتر نتیجه مطلوب داره. ممکنه در تایم فریم یک ساعته و 15 دقیقه نتیجه مناسبی نگیرد. چون نوسانات در تایم های کوچکتر زیاد هست و اندیکاتورها سیگنال های بیشتری صادر میکنن.
یه سوال دیگه
در یک روند .چند مرتبه میشه از این استراتژی استفاده کرد؟
یعنی اگه روند ما در تایم بالاتر صعودی بود اما در تایم پایینتر ما چند مرتبه پولبک و حرکتR%به بالا و پایین 80 داشتیم میتونیم پوزیشن های متعدد بگیریم؟
اگر پس از باز شدن یک پوزیشن دوباره شرایط ورود به معامله فراهم شد می تونید پوزیشن جدید را باز کنید. اما بطور کلی سعی کنید بیشتر از دو معامله باز همزمان بر روی یک جفت ارز نداشته باشید. چون ریسک و سود و زیان شما ممکنه خیلی بالا بره. اما اگه معامله مانند معاملات سهام یا ارز دیجیتال باشه و مارجینی نباشه می تونید یک پله دیگه وارد معامله بشید. در هر صورت بایستی ریسک معاملات خودتون رو کنترل کنید.
استراتژی خط روند در بازار فارکس و نحوه اجرای آن
خط روند یکی از بهترین ابزار در معاملات بازار فارکس به شمار میرود. از این خط میتوان در معاملات روزانه، معاملات نوسانی یا هرنوع معامله دیگری استفاده کرد. در صورت استفاده صحیح از این خط میتوان پیشبینی و تحلیل خوبی از وضعیت قیمتها به دست آورد.
برای درک و ترسیم خط روند از استراتژیهای مختلف استفاده میشود، در این مقاله استراتژی خط روند را مورد بررسی قرار میدهیم تا بر اساس آن بهترین خط را بتوانیم ترسیم کنیم و از سود خوبی بهرهمند شویم. روشهای زیادی برای استفاده از این خطوط وجود دارد اما در اینجا ما چند مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی بر اساس خط روند را بررسی میکنیم.
کاربرد استراتژی خط روند در معاملات فارکس
استراتژی معاملات فارکس تکنیکی است که توسط یک معاملهگر فارکس برای تعیین خرید یا فروش یک جفت ارز در هر زمان معین استفاده میکند. استراتژیهای معاملات Forex میتواند بر اساس تجزیه و تحلیل تکنیکال یا رویدادهای تحلیلی و مبتنی بر اخبار باشد.
این استراتژیها معمولاً از سیگنالهای معاملاتی تشکیل شده است که تصمیمات خرید یا فروش را مشخص میکند. استراتژیهای بسیاری برای معاملات فارکس وجود دارد که محبوبترین آن استراتژی بر اساس خط روند ترسیمی است. در ادامه به بررسی انواع استراتژیها در خصوص این خط میپردازیم. با درک این نوع استراتژی میتوانید نحوه انجام معاملات خود در بازار فارکس را بهبود ببخشید.
چگونه خط روند به معامله کمک میکند؟
برای تعیین جهت روند قیمت از این خط استفاده میشود. معاملهگران میتوانند با استفاده از این خط تصمیم بگیرند که روند قیمت ادامه خواهد داشت یا بر خلاف روند مورد نظرشان حرکت میکند. با هر دو استراتژی، تفسیر خط روند یکسان است:
- قیمت بالاتر از خط روند صعودی، روند صعودی است
- قیمت زیر خط روند نزولی، روند نزولی است
استراتژیهای معاملاتی خط روند
روشهای زیادی برای استفاده از این خط وجود دارد. در اینجا چند مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی خط روند را مورد بررسی قرار میدهیم. استراتژیهای معاملاتی این خط یکی از محبوبترین گزینهها در میان معاملهگران فارکس برای بررسی تکنیکال بازار است.
استراتژی جهش یا بازگشت خط
هدف این استراتژی معامله با روندی است که توسط خط روند پشتیبانی میشود. در این استراتژی باید یا نزدیک به خط روند صعودی بخرید یا نزدیک به خط روند نزولی بفروشید. جهش خط نیز از رویکردهای معاملاتی پیروی از روند است.
در این استراتژی از خط برای ثبت معاملات زمانی استفاده نمیشود. بلکه برای شناسایی سناریوهایی است که در آن خط بهعنوان حمایت یا مقاومت عمل میکند.
بهطور مثال در تصویر زیر، قیمت برای سومین بار متوالی از خط خارج شد و اعتبار خط را تأیید کرد. سپس، معاملهگران به دنبال الگوهای تکنیکال دیگری در مورد زمان بازگشت به ورود معاملات هستند. در این مورد، قیمت، یک سطح مقاومت افقی را در اطراف جهش خط ایجاد کرده است. سپس سطح افقی اجازه میدهد تا معاملات پس از شکست، زمانبندی شود.
جهش یا بازگشت خط ممکن است در چند بازه زمانی نیز مورد استفاده قرار گیرد و هنگامی که خط روند بلندمدت ایجاد شد، معاملهگر میتواند با استفاده از سایر مفاهیم تکنیکال به بازههای زمانی پایینتر حرکت کند.
در این استراتژی، معاملهگر میتواند بسیار محافظه کار باشد و توقف ضرر را در تمام مراحل زیر خط روند قرار دهد یا از توقف ضرر در زیر سطح مقاومتی نیز استفاده کند.
- ایجاد روند قیمت: بالا، پایین یا افقی
- یک خط با حداقل سه نقطه نوسان متصل کنید
- خط را به آینده بسط دهید
- منتظر بمانید تا قیمت در موقعیت دیگری با خط تماس داشته باشد
- یک سفارش محدود در خط با تغییر قیمت ایجاد کنید
- هنگامی که قیمت، خط را لمس کرد، در جهت روند وارد معامله شوید
- یک سفارش برای توقف ضرر تحت نوسان قبلی در یک روند صعودی قرار دهید
- حداقل میزان سود خسارت را 1:2 تعیین کنید
استراتژی شکست خط
شکست این خط میتواند بهعنوان شکلی از معاملات استفاده شود، اما این چیزی نیست که از آن برای استفاده مداوم توصیه شود. در ابتدا باید از خود بپرسیم شکست خط چگونه میتواند استراتژی پیروی از روند باشد؟ این امر با مبادله شکست روندهای کوتاهمدت در جهت روند بزرگتر انجام میشود.
محبوبترین استراتژی معاملاتی خط روند که در بازار فارکس پیادهسازی میشود استراتژی شکست است. شکست میتواند برخی از بهترین حرکات را در بازار معاملات فارکس انجام دهد و بیشترین سود را نصیب شما کند.
در این استراتژی باید گرفتن برای بهترین نتایج، در حالی که بازار در یک بازه زمانی بالاتر و روند صعودی قرار دارد، فقط به دنبال خرید باشید. همچنین در هنگامی که بازار در روند نزولی در بازه زمانی پایینتری قرار دارد، فقط به دنبال فروش باشید.
- یک روند بلند مدت ایجاد کنید
- منتظر بمانید تا قیمت اصلاح شود یا بر خلاف روند بلندمدت حرکت کند
- برای این اصلاح کوتاهمدت یک خط روند دیگر ترسیم کنید
- منتظر بمانید تا قیمت از این خط عبور کند
- در شکست خط نزولی، خرید کنید یا در صورت شکست خط روند صعودی، بفروشید
- یک دستور توقف ضرر از خط روند وارد کنید تا شکست روند رخ دهد
- توقف ضرر خود را در طرف دیگر خط روند قرار دهید
- حداقل میزان سود خسارت را 1:2 تعیین کنید
استراتژی تلاقی خطوط روند
خطوط روند ابزارهای قدرتمند هستند، اما باید توجه داشت که هیچ یک از شاخصهای فنی یا سیستم معاملاتی قیمت، کامل نیستند. باید همیشه با ترکیب بیش از یک تکنیک تجزیه و تحلیل و انتظار برای فرصتها، به دنبال بهترین نتیجه بود. با این کار احتمال موفقیت خود را در بازار فارکس افزایش دهید. در استراتژی خط با تلاقی، همانطور که از نامش پیداست، مستلزم عوامل مختلفی است که برای یک معامله باید با یکدیگر هماهنگ شوند. این هماهنگی میتواند تلاقی خطوط حمایتی و مقاومتی، تلاقی میانگین متحرک چندگانه یا حتی تلاقی دیگر الگوهای معاملاتی باشد.
استراتژی تلاقی اساساً مفهومی است که در آن همه سیگنالها با یکدیگر هماهنگ میشوند. این هماهنگی در تصمیمگیری در مورد معامله کردن یا نکردن کمک می کند. مفهوم معاملات تلاقی بر این فرض است که وقتی همه سیگنالهای احتمالی وجود داشته باشد، احتمال موفقیت بیشتری در معاملات دست میآوریم.
نکات کلیدی استراتژی تلاقی خطوط عبارت است از:
- در این استراتژی، همگرایی زمانی اتفاق میافتد که از ایدهها یا استراتژیهای متعددی وجود داشته باشد. باید این امر برای تشکیل یک ایده یا استراتژی واحد و منسجم استفاده شود.
- در استراتژی تلاقی، ایجاد استراتژی متشکل از لایهای است که از چندین نوع تجزیه و تحلیل یا نظریه استفاده میکند و میتواند به اهداف سرمایهگذاران در محدوده ریسک آنها برسد.
- در تجزیه و تحلیل تکنیکال، تلاقی ناشی از به کارگیری چندین شاخص یا سیگنال برای ایجاد نقاط ورود و خروج یا عکس این قضیه است.
استراتژی معاملات در حالت روند خنثی
یکی از حالتهایی که برای استفاده انواع استراتژی خط ورند باید با آن آشنا شویم، حالت خنثی در بازار معاملات فارکس است. حالت خنثی موضعی را در بازار توصیف میکند که بازار نه بهصورت صعودی است و نه بهصورت نزولی میباشد؛ به عبارت دیگر، نسبت به قیمت، بازار حساسیتی از خود نشان نمیدهد.
اگر یک معاملهگر در بازار معاملات فارکس نظری بی طرف داشته باشد (با این باور که شاخص بازار معاملات در آیندهای نزدیک نه ارزش خود را افزایش میدهد و نه ارزش خود را از دست میدهد). میتواند استراتژی را اختیار کند که علیرغم عدم تحرک در بازار معاملات، به سود برسد و بازار سودآوری را تجربه کند.
استراتژیهای معاملات خنثی در بازار، سرمایهگذاران را قادر میسازد تا در زمانی که شاخص بازار در قیمت حرکت نمیکند یا در محدوده محدود قیمت قرار میگیرد، درآمد کسب کنند. این امر را میتوان با استفاده از روشهای مختلف به دست آورد. اما قبل از آن باید درک صحیحی از حالت خنثی داشته باشیم.
مفهوم حالت خنثی
هنگامی که قیمت در بازار معاملات با افزایش جزئی در طول زمان افزایش یا کاهش مییابد، گفته میشود که بازار به یک طرف حرکت میکند. هنگامی که قیمت به صورت افقی حرکت میکند، روند خنثی ایجاد میشود که در این حالت، در طول زمان بازار نه صعودی است و نه نزولی.
یک روند خنثی میتواند پس از افزایش یا کاهش مداوم قیمت هنگامی رخ دهد که قیمت شروع به مقاومت یا حمایت میکند. درنتیجه در یک دوره تثبیت وجود دارد. این روندها میتوانند روزها، هفتهها یا حتی ماهها ادامه داشته باشند. استراتژی معاملات خنثی میتواند با یک موقعیت طولانی در خصوص یک ارز و یک موقعیت کوتاه در یک ارز دوم به طور همزمان استفاده شود.
اهمیت سطوح حمایتی و مقاومتی در استراتژی خط روند
پس از آنکه با انواع استراتژیهای خط روند و نحوه کاربرد آنها شدید، شناسایی نقاط حمایتی و مقاومتی از دیگر نکات مهم است. شناسایی و بررسی نقاط حمایتی و مقاومتی در بازار معاملات فارکس با شما کمک میکند تا در بهترین زمان ممکن بتوانید خرید را انجام دهید یا به فروش روی بیاورید.
مفاهیم حمایت و مقاومت در سطح معاملات بازار فارکس بدون شک دو مورد از مهمترین ویژگیهای تجزیه و تحلیل تکنیکال در بازار فارکس است. به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل تکنیکال، این دو اصطلاح پس ترسیم خط روند توسط معاملهگران به کار میرود.
این دو سطح برای اشاره به سطوح قیمت در نمودارهایی استفاده میشود که یا در برابر افزایش با مانع روبهرو شدهاند یا در نقطهای قرار دارند که از قیمت از آن نقطه کمتر نمیشود. درنتیجه سطح حمایتی و مقاومتی ار اهمیت بسیار بالایی در انواع استراتژی خط روند برخوردار است. چنین سطوحی را باید به خوبی برای به دست آوردن مهارت در معاملات بازار فارکس، شناسایی کرد.
سطوح حمایتی
سطوح حمایتی در واقع سطوحی هستند که قیمت در آن سطح، در گذشته با مشکل افزایش روبهرو بوده است اما توانسته از پس آن برآید؛ به عبارت دیگر، سطح حمایتی سطحی است که در آن کاهش قیمت متوقف میشود. بررسی این سطح برای پیشبینی روند صعودی قیمت اهمیت زیادی دارد. بهعنوان مثال، قیمت در بازار معاملات در صبح تا ۹۰ دلار کاهش مییابد. سپس تقریباً در پایان وقت معاملاتی، قیمت ۸۹.۹۵ دلار میشود و سپس دوباره صعود میکند و به ۹۱ دلار میرسد.
در این مثال، چند سطح حمایتی ایجاد میشود و توسط یکدیگر یک منطقه حمایتی را تشکیل میدهند. مناطق حمایتی بسیار مهمتر از یک سطح واحد هستند زیرا نشان میدهند که بازار چندین بار تلاش کرد تا از آن منطقه عبور کند، اما نتوانست آن را حفظ کند. در این مثال، منطقه حمایتی محدوده ۸۹.۹۰ دلار تا ۹۰ دلار خواهد بود.
شکل زیر نمونهای از یک ناحیه حمایتی را نشان میدهد. توجه کنید که چگونه قیمت بارها و بارها به منطقهای مشابه منتقل میشود و به نظر میرسد از آن عقبنشینی میکند. منطقه حمایتی در این شکل مشاهده میشود زیرا نشان میدهد که خریداران مایلاند در آن منطقه قیمت، وارد بازار شوند (فروشندگان عقبنشینی میکنند) و قیمت را به عقب میرسانند. چنین حالتی برای خریدارانی که نقد هستند موقعیت بسیار خوبی است. شناسایی چنین سطحی میتواند سود بسیار خوبی را برای شما در بر داشته باشد.
شاید در ابتدا مفهوم این سطح ساده به نظر برسد، اما شناسایی اشکال مختلف آن تنها در طول زمان و تمرینهای بسیار به دست میآید. این تمرینها به شما برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای در بازار معاملات فارکس بسیار کمک میکند. برای آنکه بتوانید به مهارتی دست پیدا کنید که سطوح حمایتی را به آسانی شناسایی کنید، اقدامات زیر پیشنهاد میشود:
- نمودار را انتخاب کنید که بازه زمانی طولانی از آن وجود داشته باشد
- نمودار دارای فراز و نشیبهای بسیار باشد
- سطوح حمایتی مختلف را در ابتدا بر روی نمودار برای خود مشخص کنید
- سپس در زمان حال یک سطح حمایتی را مشخص کرده و بررسی کنید که آیا در آینده آن سطح حمایتی بوده است یا خیر
سطوح مقاومتی
سطوح مقاومت مناطقی را مشخص میکند که قیمت نمیتواند از آن سطح بالاتر برود. به عبارت دیگر، سطح مقاومت جایی است که قیمت از افزایش باز میایستد. سطوح مقاومت نیز مناطق مقاومتی را تشکیل میدهند. اگر سهم به ۹۰ دلار برسد، سپس کاهش یابد، به ۹۰.۱۰ دلار افزایش یابد، سپس کاهش یابد و به ۹۰.۵۰ دلار افزایش یابد و کاهش یابد، معاملهگر میداند که بازه قیمتی ۹۰ تا۹۰.۱۰ دلار منطقه مقاومتی را نشان میدهد.
اگر قیمت از منطقه مقاومتی نیز عبور کند و کاهش یابد، بایستی روندی نزولی برای قیمت در نظر بگیریم. همچنین اگر قیمت از منطقه مقاومتی عبور نکند و مجدد افزایش قیمت رخ دهد، روند مثبت و صعودی برای قیمت میتوان در نظر گرفت. در چنین حالتی در طول زمان میتوان خط روند آن را نیز به آسانی ترسیم کرد.
شکستهای روند در سطوح حمایتی و مقاومتی و شکستهای کاذب روند
حمایت زمانی رخ میدهد که قیمت از سطح یا ناحیه مقاومتی عبور کند. بهعنوان مثال، اگر سهم به طور مکرر تا ۱۰۰ دلار افزایش یافته است، اما نمیتواند از این قیمت بیشتر شود، ۱۰۰ دلار سطح مقاومت برای آن ارز خاص است. وقتی قیمت بالاخره به بالای ۱۰۰ دلار رسید، این یک شکست در سطح است. وقتی قیمت به سطح مقاومتی یا حمایتی میرسد اما شکست نمیخورد، به آن آزمون قیمت گفته میشود؛ یعنی آن سطح مورد آزمایش قرار گرفته است.
اگر قیمت به سرعت از مسیر حمایتی یا مقاومتی که به تازگی از آن خارج شده است به عقب برگردد، به آن شکست سطح حمایتی یا شکست سطح مقاومتی میگویند. اگر قیمت در سطح مقاومتی ۱۰۰ دلار در حال افزایش است و سپس قیمت به بالاتر از این سطح حرکت کند، این یک شکست در آن سطح محسوب میشود.
اگر مدت کوتاهی بعد از آن به زیر ۱۰۰ دلار بازگردد و پایین بیاید، این شکست، یک شکست کاذب محسوب میشود. برای آنکه بتوان به دقت پیشبینی لازم را در بازار معاملات فارکس انجام داد، باید شکستهای کاذب در سطح مقاومتی یا حمایتی را از شکستهای واقعی تشخیص داد.
شکستهای کاذب میتواند یک نشانه قدرتمند برای انجام معاملات نیز باشد. به عنوان مثال، اگر روند صعودی باشد. قیمت عقبنشینی کرده و یک مثلث را در نمودار ایجاد می کند (هر الگوی قیمتی که قیمت آن بارها و بارها از یک منطقه حمایتی بالا میرود). قبل از آنکه قیمت بالاتر برود، غالباً شکست کاذب رخ میدهد. از آنجا که این روند صعودی است، میتوانیم به دنبال یک شکست کاذب به سمت نزولی، زیر سطح حمایتی باشیم. پس از آن یک جهش شدیدتر را شاهد هستیم.
در روندهای صعودی یا نزولی قیمت، سطوح مختلف حمایتی یا مقاومتی وجود دارد. باید بر اساس آنها، شکستهای کاذب یا واقعی را شناسایی کرد. در صورتی که بتوانید شکستهای کاذب را از شکستهای واقعی تشخیص دهید، اطمینان خاطر بیشتری به آن سطح حمایتی یا مقاومتی پیدا میکنید. درنتیجه بدون داشتن هیچگونه شکی خرید یا فروش خود را انجام میدهید. در صورتی هم که شکست واقعی رخ داده باشد، با احتیاط بیشتری به معامله میپردازید و مطمئن میشوید که تغییر روندی در قیمت صورت خواهد گرفت.
در بازار معاملات فارکس، استراتژیهای بسیار زیادی برای بررسی بازار و پیشبینی شرایط خرید یا فروش وجود دارد. با استفاده از این استراتژیها میتوانید به سود بسیار زیادی دست پیدا کنید. در حالت عکس آن یاعدم توجه به آنها، ضرر بسیاری متوجه شما خواهد شد.
یکی از محبوبترین استراتژیهای ممکن در بازار معاملات فارکس، استراتژی خط روند است. انواع مختلف استراتژی وجود دارد. با استفاده از خط روند، فروش، خرید یا عدم انجام معامله را به شما یادآور میشود. در صورتی که بتوانید انواع این استراتژیها را تمرین بسیار کنید. بر بازار مسلط خواهید شد و مناطق حمایتی و مقاومتی در نمودار را شناسایی میکنید. درنتیجه بدون شک به فرد موفقی در دنیای فارکس تبدیل خواهید شد.
بازار فارکس، بازار کسب مهارت است. شما تنها در صورت داشتن مهارتهای بسیار زیاد برای شناخت بازار میتوانید بهترین معاملهگر باشید. برای کسب این مهارتها خواندن و تمرین بسیار زیاد میتواند برای شما نتیجهبخش باشد.