حجم معاملات در تحلیل تکنیکال چیست؟

در بستر بازارهای مالی، اگر تعداد بسیار زیادی از معاملهگران و سرمایهگذاران بر روی یک نوع از ابزار مانند خطوط حمایت و مقاومت تمرکز کنند، احتمال اینکه این ابزار بهتر عمل کند بیشتر می شود.
معاملۀ مارجینی چیست - حجم معامله
معامله مارجین چیست و ارتباط آن با حجم حجم معاملات در تحلیل تکنیکال چیست؟ معامله در فارکس
معامله مارجین خرید و فروش دارایی ها به روش سفته بازی است که به ازای گذاشتن وثیقه و دریافت وام از منابع مالی یک شرکت کارگزاری فراهم می شود.
بازار مبادله ارز خارجی (فارکس) بزرگترین بازار غیرمتمرکز است که در آن حجم تراکنش های روزانه به میلیاردها دلار می رسد. حداقل حجم هر تراکنش در بازار بین بانکی بسیار بالا است و مسلماً چنین حجمی برای سرمایه گذاران خصوصی که منابع مالی کوچکی در اختیار دارند قابل دسترس نیست. سرمایه گذاران فردی به واسطه معامله مارجین (margin trading) این فرصت را به دست می آورند که بتوانند با جفت ارزهای متنوع تراکنش های آنلاین انجام دهند.
معامله مارجین چیست
معامله margin چیست؟ معامله مارجین عبارت است از اجرای تراکنش هایی که در آنها حجم از وجوه سرمایه گذار بیشتر است. روند این کار به این شکل است: مشتری مثلا وجهی به اندازه 100 دلار سرمایه گذاری می کند و توسط شرکت کارگزاری اعتبار (اهرم) دریافت می کند که او را قادر می سازد تا تراکنش هایی با حجم های بسیار بالا انجام دهد و سود بالایی کسب نماید. معامله گر بدون دریافت اهرم مجبور است که یا وجه بیشتری سرمایه گذاری کند یا با حجم های کم معامله نماید.
معنی معامله margin در فارکس؟ همانطور که مشاهده می شود، تعریف معامله مارجین بسیار ساده است. واژه «مارجین» معمولاً به وثیقه ای اطلاق می شود که کارگزار بطور موقت مبلغی از سپرده مشتری را نزد خود نگه می دارد که در ازای آن معامله گر بتواند پوزیشن های معاملاتی با حجم مشخصی باز کند. به مارجین گاهی سپرده هم اطلاق می شود که در واقع پیش شرط لازم برای دریافت یک مبلغ اعتبار (لوریج) مشخص است. معامله مارجین به عملکرد متوالی دو تراکنش متضاد اشاره دارد یعنی باز و بسته کردن یک پوزیشن معاملاتی. معامله گران در بازار فارکس، به طور واقعی و فیزیکی ارزها را نمی خرند، بلکه فقط به تفاوت های نرخ قیمت آنها علاقمند هستند، به تفاوت هایی که در آن بتوانند سفته بازی کنند (حدس و گمان بزنند) و این روش یا به سود یا به ضرر منتهی می شود.
مثالی از معامله مارجین
برای درک بهتر نحوه به وقوع پیوستن همه آنچه ذکر شد، در اینجا به ذکر مثالی می پردازیم.
فرض می کنیم که شما تصمیم می گیرید برای جفت ارز EURUSD معامله ای با حجم 10,000 باز کنید. نرخ کنونی بازار برای این جفت ارز نیز 1.0911/1.0912 است. به این معنا که برای باز کردن چنین معامله ای تقریباً به 11,000 دلار نیاز دارید. طبق معامله مارجینفقط کافیست که سرمایه ای معادل 200 دلار و اهرم فارکس برابر با 1:100 داشته باشید و سپس این معامله را باز کنید و به این ترتیب در حساب معاملاتی خود مجموعا 20,000 دلار خواهید داشت. شما می توانید هم خرید و هم فروش انجام دهید (پوزیشن شورت و لانگ) چرا که معامله مارجین این امکان را فراهم می کند که بتوانید بدون در نظر گرفتن جهت بازار، سفته بازی کنید.
با توجه به مثال فوق به واسطه اهرم در فارکس که ویژگی کلیدی معامله مارجین است، معامله بسیار آسان می شود و همه می توانند از آن استفاده کنند. لوریج فارکس عبارت است از نسبت وجوه مشتری به میزان اعتبار کارگزار فارکس. اگر هوشمندانه از اهرم استفاده شود می تواند تاثیر مثبتی بر نتایج معاملات داشته باشد و البته برعکس. استفاده از همه موجودی حساب برای باز کردن یک معامله هرگز توصیه نمی شود، چون اگر بازار در جهت مخالف حرکت کند در آن صورت در یک لحظه تمام دارایی تان از دست می رود.
تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی در ارز دیجیتال دارد؟
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای مبتنی بر چارت قیمت برای خرید و فروش داراییهای مختلف مانند بیت کوین، اتریوم، ترون و سایر ارزهای دیجیتال است.
افراد فعال در بازارهای مالی مانند بورس سهام، فارکس، رمزارزها و … از روشهای متنوعی برای کسب سود استفاده میکنند. برخی از افراد سرمایهگذاری را ترجیح میدهند و تمایلشان به سمت استفاده از تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) است. در سمت مقابل، بسیاری از افراد به ترید و معاملهگری مشغولند و تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)، پراستفادهترین ابزار آنها برای کسب سود از داراییهای مختلف است.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال که اغلب از آن به عنوان نمودارخوانی یاد میشود، نوعی از تحلیل است که با هدف پیشبینی رفتار آینده بازار برپایه حرکات قیمتی (Price Action) و دادههای حجمی معاملات (Volume Data) که در گذشته صورت گرفته، انجام میشود. تحلیل تکنیکال به حد زیادی در بازار سهام و دیگر بازارهای مالی سنتی به کار گرفته شده و همچنین جزئی جدایی ناپذیر از معاملات ارزهای دیجیتال در بازار کریپتوکارنسی است.
تحلیل فاندامنتال در مقابل تحلیل تکنیکال قرار دارد و رویکرد آن در بررسی یک دارایی به کلی متفاوت است. در تحلیل تکنیکال فقط روی حرکات قیمتی گذشته (Historical Price Action) تمرکز میشود و معاملهگران از آن برای بازههای زمانی کوتاهی مانند 1 دقیقه تا چند هفته استفاده میکنند.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
در حالی که اولین استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال به قرن هفدهم میلادی در آمستردام و قرن هجدهم میلادی در ژاپن برمیگردد، اما اکثر روشهای تحلیل تکنیکال امروزه حاصل تلاشهای حجم معاملات در تحلیل تکنیکال چیست؟ آقای چارلز داو (Charles Dow) است. داو کار خود را با روزنامهنگاری در حوزه مالی آغاز کرد و در ادامه وال استریت ژورنال (The Wall Street Journal) را بنا نهاد. داو از اولین کسانی بود که متوجه رفتارهای قیمتی مشابه بین داراییهای خاص شد، رفتارهایی که از یک روند مشخص تبعیت میکردند. کارهای او بعدتر به عنوان تئوری داو (Dow Theory) نام گرفت که پایه و اساس تحلیل تکنیکال امروزی است.
در سالهای آغازین، روشهای موجود برای استفاده از تحلیل تکنیکال ابتدایی بود و تمام محاسبات به صورت دستی و بر روی صفحات کاغذ انجام میشد. اما با پیشرفت فناوری و محاسبات مدرن و امروزی کامپیوترها، تحلیل تکنیکال با سرعت بیشتری گسترش یافت و حالا یکی از ابزارهای مهم برای بسیاری از سرمایهگذاران و معاملهگران شده است.
رویکرد تحلیل تکنیکال چیست؟
همانطور که گفته شد، تحلیل تکنیکال براساس مطالعه قیمتهای جاری و گذشته یک دارایی استوار است و فرض اصلی آن این است که حرکات قیمتی یک دارایی به طور اتفاقی و تصادفی نیست، بلکه “تاریخ تکرار میشود” و روندهای قیمتی فعلی را میتوان با مطالعه تاریخچه قیمت و الگوهای تشکیل شده، شناسایی کرد.
هسته اصلی تحلیل تکنیکال را عرضه (Supply) و تقاضا (Demand) تشکیل میدهند و در واقع نمودی از احساسات بازار (Market Sentiment) را به صورت کلی به نمایش میگذارد. به عبارت دیگر، قیمت یک دارایی حاصل تقابل فشار خرید و فروش است و این فشارها به طور ويژه با احساسات معامله گران و سرمایه گذاران (احساساتی مانند ترس و یا طمع) در ارتباط است.
ذکر این نکته ضروری است که تحلیل تکنیکال در بازارهایی که روندهای قیمتی به صورت طبیعی شکل میگیرند و معاملات در آنها با حجم و لیکوئیدتی بالایی انجام میشود، قابل اعتمادتر و موثرتر است. هرچه حجم معاملات بازار بیشتر باشد، امکان دستکاری قیمتها (Price Manipulation) و در نتیجه نوسانات غیرطبیعی که باعث میشود سیگنالهای اشتباه در تحلیل تکنیکال ایجاد شود و از کارایی این نوع تحلیل بکاهد، کمتر خواهد بود.
یکی از ابزارهای اصلی در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها (Indicators) است. استفاده از اندیکاتورها توسط معاملهگران باعث افزایش کارایی و سرعت در تحلیل تکنیکال میشود. این ابزار در جهت شناسایی روندهای موجود و همچنین فراهم کردن اطلاعات با ارزش درباره روندهایی که در آینده نزدیک شکل خواهند گرفت، به کمک معاملهگران می آیند. از آنجایی که اندیکاتورها امکان اشتباه دارند، دستهای از معاملهگران از چندین اندیکاتور در کنار یکدیگر در جهت کاهش ریسک تحلیل های خود استفاده میکنند.
اندیکاتورهای متداول در تحلیل تکنیکال
افرادی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند، معمولا اندیکاتورها و ابزارهای بسیار متنوعی را برای شناسایی روندهای بازار براساس نمودارها و دادههای گذشته به کار میگیرند. در ادامه به معرفی چند اندیکاتور پرکاربرد در تحلیل تکنیکال میپردازیم.
اندیکاتور میانگین متحرک
در میان تعداد اندیکاتورهای فراوان در تحلیل تکنیکال، اندیکاتور میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) یا SMA یکی از پرکاربردترین و شناختهشدهترین اندیکاتورها است. همانطور که از نام آن مشخص است، اندیکاتور میانگین متحرک ساده براساس میانگین قیمتهای پایانی یک دارایی در طول یک بازه زمانی مشخص محاسبه میشود. شکل دیگر و اصلاح شده از این اندیکاتور، میانگین حرکت نمایی (Exponential Moving Average) یا EMA است که در محاسبات آن برای دادههای اخیر در یک بازه زمانی وزن بیشتری نسبت به داده های قدیمی تر قائل می شود.
اندیکاتور RSI
یکی دیگر از اندیکاتورهای متداول، اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) یا RSI است که در دستهی نوسانگرها یا اسیلاتورها (Oscillators) قرار میگیرد. برخلاف اندیکاتور میانگین متحرک ساده که به صورت ساده، تغییرات قیمتی را در طول زمان دنبال میکند، اسیلاتورها فرمولهای محاسباتی ریاضی را بروی دادههای قیمتی اعمال مینمایند و اطلاعاتی را تولید میکنند که در یک بازه مشخص و از قبل تعریف شده به نمایش در میآیند. به طور مثال اندیکاتور RSI در بازه صفر تا صد نوسان می کند.
اندیکاتور بولینگر باند
اندیکاتور بولینگر باند (Bollinger Bands) یا به طور مخفف BB، یکی دیگر از انواع اندیکاتورها است که محبوبیت بالایی نزد معاملهگران دارد. اندیکاتور بولینگر باند از دو باند عرضی و جانبی تشکیل شده که در اطراف خط مرکزی که یک میانگین متحرک است، حرکت میکنند. از این اندیکاتور در جهت شناسایی مناطق اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) در یک دارایی استفاده میشود. همچنین میزان نوسان بازار (Market volatility) را می توان با استفاده از این اندیکاتور اندازه گیری نمود.
اندیکاتورهای مشتق شده
در کنار ابزارهای ساده و پایهای در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی نیز وجود دارند که براساس دادههای دیگر اندیکاتورها عمل می کنند. برای مثال اندیکاتورStochastic RSI با اعمال فرمولهای ریاضی بر روی اندیکاتور RSI معمولی محاسبه میشود. مثال دیگری در این زمینه، اندیکاتور محبوب مک دی یا واگرایی همگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) است که با تفریق دو EMA که خط اصلی MACD را میسازند، شکل می گیرد. همچنین این اندیکاتور یک هیستوگرام دارد که براساس اختلاف دو EMA که در بالاتر به آن اشاره شده، ساخته می شود.
سینگالهای معاملاتی
در کنار استفاده از اندیکاتورها به عنوان یک ابزار برای شناسایی روندهای کلی، آنها را میتوان برای شناسایی نقاط احتمالی ورود و یا خروج (سیگنال های خرید یا فروش) نیز بکار گرفت. این سیگنالها وقتی که اتفاقات خاصی در نمودار شکل میگیرد، به وجود می آیند. برای مثال فرض کنید:
اندیکاتور RSI عددی بالاتر از عدد 70 را در بازه خود به نمایش گذاشته است. این عدد می تواند به شما بیان کند که بازار در شرایط اشباع خرید (Overbought) قرار دارد. با همین منطق، وقتی که این اندیکاتور عدد زیر 30 را به نمایش می گذارد، به شما می گوید که شرایط بازار در حالت اشباع فروش (Oversold) است. این اطلاعات به شما برای یافتن نقاط ورود و خروج احتمالی کمک شایانی میکند.
همانطور که تاکنون گفته شد، سیگنالهای معاملاتی که با تحلیل تکنیکال ارائه می شوند همیشه دقت بالایی ندارند و تعداد بسیار زیادی از نویزها و سیگنالهای اشتباه بوسیله اندیکاتورها صادر میشود. این اتفاق زمانی پررنگتر میشود که بدانیم بازار کریپتوکارنسی بازار بسیار کوچکتر و پرنوسانتر نسبت به بازارهای سنتی است.
انتقادات به تحلیل تکنیکال
اگرچه تحلیل تکنیکال را میتوان پراستفادهترین ابزار برای خرید و فروش داراییها در بازارهای مختلف دانست، اما به نظر بسیاری از متخصصان این روش غیر قابل اطمینان و بحث برانگیز است و اغلب به عنوان پیشگویی خودآموز (Self-Fulfilling Prophecy) و توجیه رفتار خود از آن یاد میشود. بر اساس پیشگویی خودآموز، یک رویداد زمانی اتفاق میافتد که تعداد بسیار زیادی از مردم فکر کنند که آن اتفاق خواهد افتاد. منتقدین در این باره معتقدند:
در بستر بازارهای مالی، اگر تعداد بسیار زیادی از معاملهگران و سرمایهگذاران بر روی یک نوع از ابزار مانند خطوط حمایت و مقاومت تمرکز کنند، احتمال اینکه این ابزار بهتر عمل کند بیشتر می شود.
از سوی دیگر، بسیاری از حامیان تحلیل تکنیکال می گویند که هر شخص چارتیست و نمودارشناس، روش خاص خود برای تحلیل نمودارها را دارد و در نگاه کلان غیر ممکن است که تعداد بسیار زیادی از معاملهگران، اندیکاتورها و روش و استراتژی یکسانی برای معامله داشته باشند.
تحلیل فاندامنتال در مقابل تحلیل تکنیکال
فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمت یک دارایی، تمام عوامل بنیادی و فاندامنتال مرتبط با آن دارایی مشخص را به نمایش گذاشته است. اما در مقابل تحلیل تکنیکال که تمرکز اصلی آن روی دادههای قیمتی گذشته و حجم معاملات است، در تحلیل فاندامنتال یا بنیادی، استراتژیهای تحقیقاتی و مطالعاتی بسیار گستردهتری وجود دارد که با هدف تعیین قیمت ذاتی یک دارایی گسترش داده شدهاند.
تحلیل فاندامنتال بر این فرض است که کارایی آینده یک دارایی به چیزی بیشتر ازدادههای قدیمی آن وابسته است. به طور خاص، تحلیل فاندامنتال روشی برای تخمین ارزش ذاتی یک شرکت و یا دارایی براساس گسترهی بزرگی از شرایط و عوامل اقتصادی خرد و کلان مانند مدیریت شرکت، اعتبار، شرایط بازار، نرخ رشد و سلامت صنعت و … است.
بنابراین برخلاف تحلیل تکنیکال که بیشتر ابزاری برای پیشبینی حرکات قیمتی و رفتار بازار است، تحلیل فاندامنتال را روشی برای شناسایی اینکه آیا یک دارایی براساس بستر بازار و پتانسیل خود بیش از اندازه ارزش گذاری (Overvalued) شده است و یا خیر میدانیم. در حالی که تحلیل تکنیکال بیشتر توسط معاملهگران کوتاه مدت به کار گرفته میشود، تحلیل فاندامنتال بیشتر مورد توجه مدیران صندوقهای سرمایهگذاری (Funds Managers) و سرمایهگذاران بلند مدت است.
علیرغم استفاده از دادههای تجربی، تحلیل تکنیکال همچنان میتواند تحت تاثیر تعصبات شخصی و یا احساسات قرار بگیرد. برای مثال، معاملهگری که در ذهن خود به نتیجهی مشخصی درباره قیمت یک دارایی رسیده است (چه بر اساس تعصبات و چه احساسات)، به احتمال فراوان ابزارهای تحلیل تکنیکال خود را به گونهای دستکاری کرده تا تعصبات و افکار شخصی خود را تایید نماید. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی و خواستهی آنها اتفاق می افتد. همچنین تحلیل تکنیکال میتواند در یک بازه زمانی که بازار الگو و روندهای مشخصی را ارائه نمیکند، اشخاص را بیشتر به اشتباه بیندازد.
سخن پایانی
در کنار انتقادات و سخنان بحث برانگیز که کدام روش بهتر است، برای خرید و فروش ارز دیجیتال یا هر دارایی دیگری، ترکیبی از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به عنوان انتخابی بهینه و منطقی تر توسط بسیاری از افراد پذیرفته شده است. در حالی که تحلیل فاندامنتال بیشتر به استراتژیهای سرمایهگذاری بلندمدت اشاره دارد، تحلیل تکنیکال این امکان را فراهم مینماید که اطلاعات مفیدی درباره شرایط کوتاه مدت بازار در اختیار شما قرار دهد.
حجم معاملات بورس چیست؟ بیشترین حجم معاملات.
داشتن دانش تحلیل تکنیکال از مهمترین لازمههای فعالیت در زمینه بورس است؛ تحلیلگران امروزه به واسطه دانش بررسی تکنیکال، صعود و نزول هر اوراق بهادار را پیش بینی میکنند؛ در این میان، مسئله حجم معاملات در بورس به عنوان یکی از اساسیترین مشخصههای تحلیل تکنیکال شناخته میشود.
این مسئله در حالی است که بسیاری از افراد تازه کار در این زمینه به آن هیچ توجهی ندارند؛ اما باید بدانید: به واسطه حجم معاملات در بورس میتوانید اطلاعات بسیار مفیدی درباره دیگر سرمایه داران بازار بورس، بدست آورید. حجم معاملات چیست؟
اما اگر قصد داشته باشیم، توضیح ساده تری را از حجم معاملات بورسی بیان کنیم؛ باید به این موضوع اشاره کنیم که هر روزه در بازار بورس و سهام معاملات بسیار زیادی صورت می گیرد و هر معامله مشخصه یک حجم است؛ در واقع زمانی که صحبت از حجم معاملات در بورس میشود، منظور تعداد سهمهای خرید و فروش شده در یک بازه زمانی تعیین شده میباشد. که سبب پر شدن حجم مبنا می شود.
نکته قابل تعامل این است که میزان حجم هر معامله نشان دهنده روند صعودی یا نزولی معاملات است؛ این مورد اساسی ترین ویژگی است که با توجه به آن میتوان به صورت تکنیکال، آینده یک سهم را در یک بازه زمانی مشخص، پیش بینی کرد. حجم معاملات چیست؟
آموزش بدست آوردن حجم معاملات و تحلیل هر سهم
برای مشاهده میزان معاملات هر سهم، تنها لازم است به سایت tsetmc.com مراجعه کنید، این وبسایت علاوه بر حجم معاملات، میزان تعداد، شاخص کل و … هر سهم را در اختیار شما قرار میدهد؛ لازم است بدانید که حجم هر معامله به صورت روزانه تعیین شده و برای مشاهده حجم یک سهم در بازه زمانی مشخص، نیاز است از نمودار سهم استفاده کنید.
اما شاید این سوال برایتان ایجاد شود که چگونه از این اطلاعات در تحلیل هر سهم استفاده کنیم؟ در پاسخ میتوان به مثال زیر اشاره داشت: فرض کنید که سهمی را به تازگی خریداری کردهاید اما بعد از گذشت چند روز، مشاهده میکنید که حجم معاملات سهم شما به صورت روزانه و به سرعت در حال افزایش است! در چنین زمانی، دانش تحلیل حجم معاملات به شما کمک میکند به راحتی دریابید که این هشدار برای آینده سهم شما مثبت است یا خیر… اگر حجم معاملات سهم شما در جهت مثبت و ایجاد صف خرید باشد، (تعداد خرید) میتواند بیانگر مسیر صعودی و اگر در جهت منفی است، نشانده دهنده مسیر حرکتی نزولی آن میباشد. همچنین برای آشنایی بیشتر با موضوع صف خرید در بورس می توانید مقاله " صف خرید در بورس یعنی چه " را مطالعه نمایید. بیشترین حجم معاملات بورس چقدر است؟
ارتباط حجم معاملات با معکوس شدن روند بازار
نکته دیگری که در رابطه با حجم معاملات بسیار حائز اهمیت است، مربوط به ارتباط معکوس معاملات با روند بازار است! در بسیاری از مواقع زمانی که حجم معاملات یک سهم کاهش پیدا میکند، نشانگر رشد آن در بازه زمانی نه چندان دور است؛ در مقابل زمانی که حجم معاملات یک سهم روند نزولی پیدا میکند اما قیمتها همچنان بالا هستند نمایانگر روند نزولی آن در آینده است.
انواع شاخص حجم معاملات در بازار بورس
شاخصهای حجم معاملات بورس، در حقیقت حجم معاملات در تحلیل تکنیکال چیست؟ فرمولهایی هستند که تحلیلگران به واسطه آنها روند حرکتی آینده یک سهم را تخمین میزنند، باید بدانید که تعداد بسیار زیادی شاخص معاملاتی وجود دارد که به واسطه آنها میتوانید چارت یا در واقع تابلو بورس را تحلیل و بررسی کنید؛ در این میان On-Balance Volume و Chaikin Money Flow از مهمترین شاخصهایی هستند که میتوانید از آنها بهره ببرید.
اولین گزینه شاخص On-Balance Volume می. باشد که اغلب آنرا با نام OBV میشناسند، جالب است بدانید این شاخص به عنوان یکی از سادهترین شاخصهای حجم معاملات در بورس، شناخته میشود. بر اساس شاخص OBV زمانی که حجم معاملات سهم در قیمتهای بالا متوقف شود افزایش و زمانی که در قیمتهای پایین متوقف شود، کاهش مییابد.
دومین گزینه مربوط به شاخص Chaikin Money Flow یا در واقع همان CMF می باشد؛ این شاخص مهم یادآور میشود که افزایش قیمت سهمها میبایست همراه با افزایش حجم معاملات باشد، زمانی که قیمت در میزان بالایی از خط رنج بسته شود، نشانگر افزایش حجم و زمانی که قیمت سهم در سطح پایین تر از خط رنج متوقف شود، نشانگر کاهش حجم معاملات است.
نکاتی درباره پترنهای چارت و تابلو خوانی
نسبت به توضیحاتی که در طول مطلب ارائه شد به اهمیت حجم معاملات و اهمیت تابلوخوانی ، انواع تحلیل بورس در بازار پیبردیم؛ در این میان میبایست نکاتی را در رابطه با پترنهای چارت بدانید: توجه به پترنهایی همچون پرچم، سر و شانه و مثلثها در حجم معاملات بسیار تاثیر گذار است، بدین صورت که اگر حجم معاملات همراه با این 3 پترن نباشد، روند صعودی آن ماندگار نیست!
در ادامه همین مطلب جالب است بدانید بسیاری از تحلیلگران روند حجم معاملات بورسی را همواره از نزدیک بررسی میکنند تا دریابند که روند معکوس شدن هر سهم دقیقا در چه زمانی اتفاق میافتد؛ اگر حجم معاملات در روند صعودی بازار حرکتی کاهشی داشته باشد، بیانگر معکوس شدن سریع روند آن است!
حجم معاملات و ارتباط آن با ورود/خروج پول هوشمند
حجم معاملات اطلاعات بسیار زیادی را در اختیار شما قرار میدهد، اندیکاتورها و بسیاری از شاخصها در بورس به کمک میزان حجم معاملات، دادههای بسیار مهم و اساسی در اختیار کاربران قرار میدهند که از جمله آنها میتوان به ورود و خروج پول هوشمند در معاملات اشاره داشت؛ باید بدانید که میزان حجم معاملات یک سهم، ارتباط مستقیمی با ورود یا خروج نقدینگی در آن دارد. برای آشنایی بیشتر با مهم ترین اندیکاتور در بورس مقاله " اندیکاتور CCI چیست " را مطالعه نمایید.
بسیاری از افراد تازه کار زمانی که افزایش حجمی را در یک یا چند سهم مشاهده میکنند، میپندارند که این سهم روند مثبتی در آینده نه چندان دور دارد و برایشان سودآور است، اما حقیقت این است که ورود و خروج پول هوشمند را نمیتوان با یک نقد و بررسی ساده پیش بینی کرد.
افزایش حجم معاملات در عین اینکه میتواند خبرهای خوبی برای شما به همراه داشته باشد، میتواند بیانگر وضعیتی هشدار دهند باشد! برای اینکه بتوان اطلاعات دقیقتری در این باره بدست آورد، لازم است توجه کنید که این میزان حجم معاملات در چه شرایطی صورت گرفته است؟ به منظور دستیابی به این اطلاعات باید به تعداد معامله کنندگان توجه کنید، اگر حجم معاملات یک سهم بالا و قیمت روز آن سهم مثبت باشد اما تعداد کمی آن را خریده باشند، میتواند نشانگر ورود پول هوشمند به آن سهم باشد.
در مقابل اگر حجم معاملات بورسی بالا اما تعداد فروشندگان کمی داشته باشد، بیانگر خروج پول هوشمند در آن است؛ ضمن اینکه در این حالت قیمت روز سهم نیز در بازه منفی قرار دارد؛ به این صورت به راحتی میتوانید فرصتهای معاملاتی مطلوبی را بیابید و همچنین از ایجاد روندهای نزولی احتمالی، جلوگیری کنید.
بطور کلی حجم معاملات را می توان از مفیدترین ابزارهای دنیای بورس معرفی کرد؛ امروزه روشهای متعددی جهت استفاده از حجم معاملات وجود دارند که به راحتی از طریق آنها میتوان روند آینده یک سهم را پیش بینی کرد؛ بسیاری از تحلیلگران این شاخص مهم را به عنوان تاییدی بر حرکات (مثبت و منفی) و روند معکوس یک سهم میدانند؛ البته در این میان میبایست به حجم مشکوک نیز توجه داشته باشید، همانطور که در مقاله نیز ذکر شد، گاهی مواقع شاهد افزایش سریع حجم معاملات هستیم، در چنین شرایطی بررسی و تشخیص حجم مشکوک اهمیت فراوانی در تصمیم گیری تحلیلگران دارد.
تعریف تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یا تحلیل تکنیکی (Technical Analysis) روشی برای پیش بینی قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار است.
تحلیل تکنیکال در بازار بورس اوراق بهادار، بازار ارز و فارکس و نیز بازارهای بورس کالا مورد استفاده قرار میگیرد.
تحلیل تکنیکال حدود سه قرن قدمت دارد و استفاده از شاخص های تکنیکال و ترسیم نمودارهای تکنیکال را میتوان در نوشته های قرن هفدهم و هجدهم میلادی نیز مشاهده کرد.
شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است. چارلز داو که بنیان گذار وال استریت ژورنال است، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز طراحی کرد که هنوز، با وجود نواقص این شاخص و نقدهایی که بر آن وارد است، از جمله #شاخصهای مهم اقتصادی محسوب میشود.
هنر تحلیل تکنیکال (با تاکید بر واژهی هنر) تشخیص زمان تغییر روند قیمتها در نخستین مراحل تغییر قیمت و سوار شدن بر موج جدید قیمتهاست. تا زمانی که شواهد جدید نشان بدهد که روند جدیدتری در حال شکل گیری است و تحلیل گر تکنیکال، قبل از اینکه تمام بازار، متوجه تغییر روند بشود، تصمیم های سرمایه گذاری جدید را انتخاذ کند.
واژه تکنیکال وقتی در مورد بازارها و معاملات مورد استفاده قرار میگیرد، معنایی بسیار متفاوت از معنای رایج آن دارد.
استفاده از تحلیل تکنیکال برای بررسی یک بازار، به این معناست که به جای توجه به خود کالا و خدماتی که در آن بازار معامله میشود، فقط به رفتارهای بازار توجه کنیم.
تحلیل تکنیکال، دانش ثبت تاریخچه معاملات (معمولاً به صورت نمودارهای گرافیکی) و سپس پیش بینی روندهای محتمل در آینده بازار است.
اندیکاتور حجم معاملات (volume)
معروف ترین و پرکاربردترین نوع حجم اندیکاتور حجم volume می باشد که تکنیکالیست ها از آن بسیار استفاده میکنند. اندیکاتور حجم، حجم معاملاتی را در نمودار به شکل میله های سبز و قرمز نمایش می دهند.
اندیکاتور حجم معاملات (volume)
حجم معاملات در بورس از مباحث بسیار مهم و پرکاربردی در تحلیل تکنیکال می باشد که سیگنالهای بسیاری قوی را صادر میکند. حجم معاملات به تعداد سهام های خرید و فروش شده در یک محدوده زمانی معین میگویند.
حجم معاملات در تحلیل تکنیکال به عنوان یک شاخص آماری مورد استفاده قرار میگیرد و از حجم معاملات در تمام بخش های بازار مثل شاخص کل، سهمی خاص و … استفاده میشود.
اندیکاتور حجم (volume) در تحلیل تکنیکال
معروف ترین و پرکاربردترین نوع حجم اندیکاتور حجم volume می باشد که تکنیکالیست ها از آن بسیار استفاده میکنند. اندیکاتور حجم، حجم معاملاتی را در نمودار به شکل میله های سبز و قرمز نمایش می دهند.
میله های سبز، افزایش حجم معاملات نسبت به حجم قبل را در آن بازه زمانی نشان میدهد و نشان از وجود حمایت قوی و افزایش تقاضا برای سهم می باشد و میله های قرمز، کاهش حجم معاملات نسبت به حجم قبل را در آن بازه زمانی نمایش می دهد و نشانه ای از افزایش عرضه می باشد.
سرمایه گذاران و تحلیل گران میتوانند با استفاده از اندیکاتور volume ریسک معملاتی خود را کاهش داده و در مقابل میزان سود خود را افزایش دهد.
همچنین تحلیل گران میتوانند با بررسی میزان حجم معاملات (volume) از قوی یا ضعیف بودن روند مطلع شوند.
از مهم ترین کاربردهای اندیکاتور حجم (volume) میتوان به اینکه، حجم معاملات تایید کننده الگوهای استفاده شده مانند الگوی پرچم، سر و شانه، مثلث در تحلیل های تحلیلگران است اشاره کرد.
توجه داشته باشید زمانی که قیمت کاهش یابد اما حجم معاملات پایین باشد نمی توان آن را یک سیگنال قوی به حساب آورد اما اگر افزایش قیمت به همراه حجم معاملات پایین باشد سیگنال بهتری محسوب می شود.
در یک بازار صعودی باید حجم معاملات افزایش یابند و خریداران هم با مشاهده افزایش قیمت ها در سهم اشتیاقشان برای خرید بیشتر شود. اما اگر قیمت ها افزایش ولی حجم معاملات کاهش داشته باشند، بی میلی معاملهگران و سرمایه گذاران برای خرید را نشان می دهد که این یک هشدار احتمالی برای بازگشت روند است.
نحوه استفاده از اندیکاتور حجم (volume) در نرم افزارهای تحلیلی
برای استفاده از این اندیکاتور پرکاربرد در ابتدا وارد نرم افزار تحلیلی خود شوید سپس نام نماد مورد نظر را جست و جو کنید.
سپس بر روی اندیکاتورها کلیک کرده و نام volume را جست و جو نمایید.
با کلیک بر روی اندیکاتور حجم، این اندیکاتور در پایین صفحه مانند تصویر زیر نمایش داده خواهد شد
چه سیگنال هایی از حجم معاملات میتوانیم دریافت کنیم؟
زمانی که در یک روند صعودی باشیم و قیمت ها افزایشی باشند و سپس میزان حجم معاملات هم رو به رشد باشند، شاهد تایید و ادامه روند صعودی در سهم خواهیم بود.
حال اگر در یک روند نزولی باشیم و حجم معاملات زیاد شود و به دنبال آن نمودار حرکتی افزایش یابد و سپس بعد از رشد دوباره کاهشی شود، اگر قیمت هنگام برگشت بالاتر از کف قبلی بماند و از حجم فروش کم شود میتوان شاهد صعود سهم بود.پس از اینکه یک سهم صعود و یا نزول بلند مدت را تجربه کرد، حرکت نمودار ثابت و خنثی شود و این موضوع همراه با افزایش حجم باشد، آن را نشانه بازگشت روند میتوان در نظر گرفت.
در مقابل در صورتی که قیمت ها افزایشی باشند اما حجم معاملات درحال کاهش باشند، در ادامه شاهد معکوس شدن روند سهم از حالت صعودی به نزولی خواهیم بود.
همچنین اگر هم زمان خط روند صعودی شکسته شود و حجم معاملات هم کاهش یابد، پس از کاهش حجم معاملات شاهد نزولی شدن روند سهم خواهیم بود.
تشخیص ورود پول به سهم با استفاده از حجم معاملات
تشخیص ورود پول به سهم با استفاده از حجم معاملات باید به بررسی این دو نکته که قیمت روز سهم مثبت باشد و به دنبال آن حجم معامله در روز، از میانگین حجم معاملات ماهانه بیشتر باشد بپردازید.
اگر دو مورد نام برده شده در سهم اتفاق افتاده باشد میتوان اظهار کرد که خریداران و پول وارد سهم شدهاند که این موضوع برای سهم مثبت می باشد.
به تصویر بالا توجه کنید، همانطور که میبینید این سهم در آن روز حجم معاملات زیادی را شاهد بوده است اما این موضوع فقط یکی از فاکتورهای ورود پول می باشد و باید به مثبت بودن سهم هم توجه شود به دلیل اینکه این فاکتور در تشخیص ورود و خروج سهم موثر خواهد بود.
به این منظور به بررسی معاملات سهم مذکور در روزی که سهام حجم بسیار بالای خورده میپردازیم همانطور که در تصویر بالا هم مشاهده میکنید علاوه بر اینکه سهم مثبت بودن در صف خرید و بالا ترین حد مجاز روزانه معامله شده است. با تایید روند مثبت سهم به قطع میتوان گفت که در سهم مورد نظر ورود پول هوشمند رخ داده است.
تشخیص خروج پول از سهم با استفاده از حجم معاملات
برای تشخیص خروج پول از سهم با استفاده از حجم معاملات باید بررسی این دو نکته که قیمت روز سهم منفی باشد و حجم معاملات روز، از میانگین حجم ماه بیشتر باشد پرداخت.
اگر دو مورد نام برده شده در سهم اتفاق افتاده باشد میتوان اظهار کرد که پول از سهم خارج شده و فروشندگان در حال افزایش هستند و زمانی که پول از سهم خارج شود یک اتفاق بد برای سهم تلقی می شود.
به تصویر بالا توجه کنید، اگر به حجم معاملات دقت کنید مشاهده میکنید که حجم معاملات سهم در آن چند روز به شدت بالا رفته، اگر تنها به یکی از شروط توجه کنید و دیگری را نادیده بگیرید در این موقعیت فکر میکنید که سهم دوباره به حجم معاملات در تحلیل تکنیکال چیست؟ روند صعودی خود ادامه میدهد اما ما به بررسی مثبت یا منفی بودن سهم در روز آخر میپردازیم.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید قیمت سهام در ساعت اول کاری سهام مثبت و به سپس کاهش یافته تا حدی که در آخر ساعات معاملاتی بیشترین ریزش روز خود را انجام داده است.
ما دو فاکتور را بررسی کردیم و هر دو شرط خروج پول از سهم را در روز آخر تایید کردند و واهد نشان میدهد از این به بعد شاهد ریزش سهم خواهیم بود که اگر به نمودار هم توجه کنید این موضوع به وضوح دیده می شود