تحلیل فاندامنتال بازار سهام

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست ؟
تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصادملی، صنعت و وضعیت شرکت.
هدف اصلی از انجام اینگونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزشذاتی) شرکتهاست.
تحلیل بنیادی معمولاً بر اطلاعات و آمار کلیدی مندرج در تحلیل فاندامنتال بازار سهام صورتهای مالی شرکت تمرکز مینماید تا مشخص کند که آیا قیمت سهام بهدرستی ارزشیابی شدهاست یا نه؟
بخش قابلملاحظهای از اطلاعات بنیادی، بر اطلاعات و آمار اقتصادملی، صنعت و شرکت تمرکز دارد.
▪ رویکرد معمول در تحلیل شرکت، دربرگیرنده چهار مرحله اساسی است:
۱) تعیین وضعیت کلی اقتصاد کشور.
۲) تعیین وضعیت صنعت.
۳) تعیین وضعیت شرکت.
۴) تعیین ارزش سهام شرکت.
در ادامه، هریک از مراحل بالا را تشریحمیکنیم.
● تجزیه و تحلیل اقتصاد
وضعیت اقتصاد ملی از آن جهت مطالعه و بررسی میشود که مشخص شود آیا شرایط کلی برای بازار سهام مناسب است یا نه؟
نرخهای بهره در حال افزایش است یا کاهش؟
آیا مصرفکنندگان کالاها را مصرف میکنند؟
تراز تجاری مطلوب است؟
عرضه پول انبساطی است یا انقباضی؟
اینها تنها بخشی از سئوالاتی است که تحلیلگر بنیادی برای تعیینکردن تأثیرات شرایط اقتصادی بر بازار سهام با آنها مواجهاست.
● تجزیه و تحلیل صنعت
وضعیت صنعتی که شرکت در آن قرار دارد، تأثیر قابلتوجهی بر نحوه فعالیت شرکت دارد. اگر وضعیت صنعت مطلوب نباشد، بهترین سهام موجود در این صنعت نیز نمیتواند بازده مناسبی داشتهباشد. بهقول معروف، سهام ضعیف در صنعت قوی، بهتر از سهام قوی در صنعت ضعیف است.
● تجزیه و تحلیل شرکت
بعد از تعیین وضعیت اقتصاد و صنعت، خود شرکت نیز باید تجزیه و تحلیل شود تا از سلامت مالی آن اطمینان حاصلگردد. این تحلیل، معمولاً از طریق بررسی صورتهای مالی شرکت انجاممیشود. از روی این صورتها میتوان نسبتهای مالی سودمندی را محاسبهنمود.
نسبتهای مالی به پنج دسته اصلی تقسیم میشوند:
۱) نسبتهای سودآوری
۲) نسبتهای قیمتی
۳) نسبتهای نقدینگی
۴) نسبتهای اهرمی
۵) نسبتهای کارایی (فعالیت)
هنگام تحلیل نسبتهای مالی شرکت، نتایج حاصل از این تحلیل باید با نتایج سایر شرکتهای موجود در آن صنعت مقایسه شود تا عملکرد شرکت، شفافتر و روشنتر گردد. در ادامه، حداقل یک نسبت معروف را از هردسته معرفی میکنیم.
● حاشیه سود خالص
حاشیهسودخالص شرکت، یکی از نسبتهای سودآوری است که از طریق تقسیمکردن سود خالص به کل فروش محاسبهمیشود. این نسبت نشان میدهد کهاز یکتومان فروش شرکت، چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
به عنوان مثال، حاشیه سودخالص ۳۰ درصد نشانمیدهد کهاز یکتومان فروش محصولات شرکت، ۳ ریال سودخالص به دست آمدهاست.
● نسبت P/E
نسبت P/E (نسبت قیمت سهام به عایدی هر سهم) از طریق تقسیمکردن قیمت جاری سهام به عایدی هر سهم (EPS) در چهار فصل گذشته به دست میآید.
این نسبت نشانمیدهد که سرمایهگذار برای خریدن یکتومان از عواید شرکت، چقدر باید بپردازد. به عنوان مثال، اگر قیمت جاری سهام، ۲۰ تومان و عایدی هر سهم در چهار فصل گذشته، ۲تومانباشد، آنگاه نسبت P/E، ۱۰ به دست میآید.
به عبارت دیگر، برای خرید یکتومان از عواید شرکت، باید ۱۰تومان بپردازیم. البته، انتظارت سرمایهگذاران از عملکرد آتی شرکت، نقش بسیار مهمی تحلیل فاندامنتال بازار سهام در تعیین نسبت جاری P/E ایفا میکند. رویکرد متداول در تحلیلهای مالی این است که نسبتهای P/E شرکتهای موجود در یک صنعت را با یکدیگر مقایسهکنیم. اگر تمام شرایط دیگر یکسان باشد، شرکتی که P/E آن کمتر است، ارزش بهتری دارد.
● ارزش دفتری هر سهم
ارزش دفتری هر سهم شرکت، یکی از نسبتهای قیمتی است که از تقسیمکردن کل داراییهای خالص شرکت (داراییها منهای بدهیها) به کل سهام موجود آن بهدست میآید.
ارزش دفتری هر سهم میتواند در تعیین این موضوع کمککند که آیا سهام شرکت، کمتر یا بیشتر از حد قیمتگذاری شدهاست (این موضوع، به روشهای حسابداری مورد استفاده شرکت و همچنین، عمر داراییهای آن نیز بستگی دارد).
اگر سهامی به قیمتی بسیار پایینتر از ارزش دفتری آن به فروش رود، میتواند نشانگر این باشد که این سهام، کمتر از ارزش واقعی خود، قیمتگذاری شدهاست.
● نسبت جاری
نسبت جاری، یکی از نسبتهای نقدینگی است که از تقسیمکردن داراییهای جاری به بدهیهای جاری شرکت محاسبهمیشود. این نسبت، توانایی شرکت را برای پرداخت بدهیها و تعهدات جاری آن نشانمیدهد.
هرقدر این نسبت بالاتر باشد، قدرت نقدینگی آن نیز بالاتر خواهدبود. به عنوان مثال، اگر این نسبت ۳ باشد، بیانگر آن است که داراییهای جاری شرکت، برای پرداخت ۳ برابر بدهیهای جاری آن، کفایت میکند.
● نسبت بدهی
نسبت بدهی شرکت، یکی از نسبتهای اهرمی است که از تقسیمکردن کل بدهیها به کل داراییهای شرکت محاسبهمیشود. این نسبت نشانمیدهد که کلداراییهای شرکت تا چه حد از طریق بدهیها تأمین شده است. به عنوان مثال، اگر نسبت بدهی ۴۰ درصد باشد، بیانگر آن است که ۴۰ درصد از داراییهای شرکت از طریق ایجاد بدهی یا قرضگرفتن وجوه تأمین شدهاست.
بدهیها، همانند تیغ دولبه عملمیکنند. اگر شرایط کلی اقتصاد نامناسب و روند حرکت نرخهای بهره، فزاینده باشد، آنگاه شرکتهایی که نسبت بدهی بالایی دارند، با مشکلات مالی عدیدهای مواجه خواهندبود. اما اگر شرایط اقتصادی مناسب باشد، بدهی میتواند از طریق تأمینمالیکردن رشد شرکت با هزینههای پایینتر، سودآوری را افزایش دهد.
● گردش موجودیها
گردش موجودیهای شرکت، یکی از نسبتهای کارایی است که از تقسیمکردن قیمت تمام شده کالای فروش رفته به موجودیها محاسبهمیشود. این نسبت، کارایی شرکت را در مدیریت موجودیها نشان میدهد.
این کارایی، از طریق محاسبه تعداد دفعات گردش موجودیها در طول سال اندازهگیری میشود. این دسته از نسبتها، وابستگی شدیدی به نوع صنعت دارند. به عنوان مثال، گردش موجودیها در فروشگاههای زنجیرهای، بهمراتب بالاتر از صنایع تولیدکننده هواپیماست. در اینجا نیز مقایسهکردن گردشموجودیها در کلیه شرکتهای یک صنعت، اهمیت زیادی دارد.
● ارزشیابی قیمت سهام
تحلیلگر بنیادی، پس از مطالعه و تعیین شرایط اقتصادملی، وضعیت صنعت و در نهایت شرکت، بهبررسی این موضوع میپردازد که آیا قیمت سهام شرکت بهدرستی تعیینشدهاست یا نه؟ برای تعیین قیمت سهام، الگوهای گوناگون ارزشیابی تهیه و تدوین شده است.
عمدهترین این الگوها عبارتند از:
الگوهای سود سهام – این الگوها، بر ارزش فعلی سودهای سهام مورد انتظار تمرکز دارند.
الگوهای عواید – این الگوها، بر ارزش فعلی عواید مورد انتظار تمرکز دارند.
الگوهای داراییها – این الگوها، بر ارزش داراییهای شرکت تمرکز دارند.
برای یادگیری تحلیل فاندامنتال ( بنیادی ) میتوانید در صفحه زیر فایل رایگان آموزشی را دانلود کنید
برخی از نسبتها و فاکتورهایی که در تحلیل بنیادی بررسی میشود:
مقالات مرتبط با تحلیل بنیادی و اصول سرمایهگذاری:
در ادامه نقاط قوت تحلیل بنیادی و نقاط ضعف این نوع تحلیل را با هم بررسی میکنیم
روندهای بلند مدت
تحلیل های بنیادی برای انجام سرمایه گذاری های بلند مدت بر اساس روندهای بلند مدت کارایی مناسبی دارد. توانایی تشخیص وضعیت بلند مدت اقتصادی، تکنولوژیکی و تمایلات مصرف کننده، که با روش های بنیادین صورت می پذیرد، می تواند سرمایه گذاران صبوری که انتخاب درستی در صنعت و شرکت خریداری شده داشته اند را به سود برساند.
تحلیل بنیادین دقیق می تواند شرکت های ارزشمند را شناسایی کند. بسیاری از سرمایه گذاران پرآوازه با دید بلند مدت به ارزش گذاری سهام می پردازند . گراهام، وارن بافت و جان نف اسطوره های سرمایه گذاری بر اساس روش ارزش ذاتی محسوب می شوند. تحلیل بنیادین می تواند شرکت هایی با دارایی های با ارزش، ترازنامه های قوی، ثبات در سوددهی و قدرت ماندگاری را شناسایی کنند.
یکی از دستاوردهای اساسی تحلیل بنیادین رسیدن به درکی درست از مفهوم تجارت است. سرمایه گذار بعد از زحمتی که برای انجام بررسی های بنیادی و تحلیل شرکت ها انجام می دهد، با محرک های کلیدی در فروش، درآمد و سود شرکت ها آشنا می شود. درآمدها و انتظارات درآمدی می تواند محرکی اساسی برای قیمت سهام باشد. تحلیل گران تکنیکی نیز با این مساله موافقند. درک صحیح از شیوه های تجارت می تواند سرمایه گذاران را از انتخاب شرکت هایی که در معرض افت ارزش قرار دارند، مصون دارد.
قیمت سهم یک شرکت شدیدا تحت تاثیر صنعتی است که شرکت در آن فعالیت می کند. سرمایه گذار می تواند با بررسی صنعت های مختلف، موقعیت های متفاوت را شناسایی و طبقه بندی کند. موقعیت های سرمایه گذاری می توانند به پر ریسک (مثل صنایع مبتی بر تکنولوژی)، کم ریسک (مثل صنایع صنایع همگانی)، رشد محور (مثل صنایع کامپیوتری)، ارزش محور (مثل صنایع نفتی)، غیر چرخه ای (مثل صنایع کالاهای اساسی مصرفی)، چرخه ای (مثل صنایع حمل و نقل) و یا درآمد محور (مثل صنایعی که درآمد بالا به دست می آورند) دسته بندی شوند.
سهام ها عموما حرکت های گروهی دارند. سرمایه گذاران با شناخت مدل کسب و کار هر شرکت می تواند به درک صحیح تری از گروه بندی سهام ها در غالب صنایع مربوطه شان دست یابند. وضعیت تجارت یک شرکت و ترکیب درآمدی آن می تواند به سرعت تغییر یابد.
این اتفاق برای بسیاری از فروشندگان اینترنتی که در واقع ماهیت فروش شان غیر اینترنتی بوده، افتاده است. شناخت شیوه های درست تجارت برای شرکت های مختلف نقش بسزایی در دسته بندی صحیح آنها در صنایع مشخص داشته و می تواند تفاوت زیادی در ارزش گذاری نسبی آنها ایجاد کند.
نقاط ضعف تحلیل بنیادین
تحلیل بنیادین علی رغم این که می تواند بینشی صحیح از موقعیت صنایع و شرکت ها به معامله گر دهد، می تواند بسیار زمان گیر نیز باشد. مدلهای زمان گیر معمولا می تواند منجر به ارزش گذاری هایی شود که با جهت گیری عمومی قیمت فعلی در بازار سهام مغایرت داشته باشد.
زمانی که این اتفاق می افتد سرمایه گذار به این نتیجه می رسد که بازار به درکی نادرست از شرایط موجود رسیده است. این شرایط لزوما به معنی این نیست که درک بازار از کلیه شرکت ها نادرست است، ولی می تواند نشان دهد که قیمت بازار و برآورد کلی بازار سهام از قیمت بعضی از شرکت ها، تفاوت غیر منطقی دارد.
شاخصه های صنعت/شرکت
روش های ارزش گذاری بسته به گروه های مختلف صنعتی و شرایط خاص هر شرکت، با یکدیگر تفاوت دارند. بنابراین برای صنایع و شرکت های متفاوت، شیوه های متفاوتی به کار برده می شود. این فرآیند می تواند زمان بر باشد و نیاز به انجام تحقیقات متفاوتی دارد.
برای مثال یک مدل مبتنی بر تعداد مشترکان می تواند برای شرکت هایی که خدمات اینترنتی ارائه می دهند (ISP Internet Service Provider) موثر واقع شود، ولی برای یک شرکت نفتی الزاما کاربردی ندارد. و یا روش های ارزش گذاری برای شرکت های سرمایه گذاری و یا ارائه دهنده ی خدمات بانکی، با شرکت های تولیدی تفاوت دارد.
برآورد ارزش ذاتی یک سهم وابسته به فرضیات خاصی است که در مدل های ارزش گذاری استفاده می شود. بنابراین هرگونه تغییر در رشد و یا ضرایب مفروض می تواند تغییر زیادی در ارزش گذاری نهایی ایجاد کند. و تحلیل فاندامنتال بازار سهاتحلیل فاندامنتال بازار سهام م هر تحلیل گر با استفاده از ضرایب و مفروضات خاصی، ارزش ذاتی خاصی را به دست می آورد که این می تواند با نظر تحلیل گران دیگر که از ضرایب و مفروضات دیگری استفاده کرده است، متفاوت باشد.
از سوی دیگر پاره ای از تحلیل گران با تغییر متغیرهای مدل های ارزش گذاری، ارزش ذاتی دلخواه خود از یک سهم را با استناد به این مدل ها به وجود می آورند. گروهی از تحلیل گران بنیادین نیز، با تغیی متغیر های مدل های ارزش گذاری، تحلیل های خود را به حالت های خوش بینانه، بدبینانه و یا حالتی بین این دو دسته بندی می کنند. با این حال اکثر تحلیل فاندامنتال بازار سهام مدل های ارزش گذاری بدبینانه نیز عموما ماهیت صعودی دارند.
شخصیت تحلیل گر و جهت گیری
بسیاری از اطلاعاتی که در فرآیند تحلیل تاثیر گذار می باشند، بر اساس صورت مالی است که خود شرکت ارایه می دهد. در هر شرکتی بخشی مربوط به ارتباط با سهامداران وجود دارد که وظیفه ی اصلی آنها ارائه صورت های مالی برای سهامداران است.
مارک تواین در جایی می گوید: “دروغ های متفاوتی وجود دارند: دروغ های بزرگ، و آمارها”. در واقع زمانی که به مرحله اطلاع رسانی داده ها و انتشار اطلاعیه ها می رسیم، رئیس هیئت مدیره و مدیر مالی بسیار حرفه ای عمل می کنند. از طرفی زاویه ی نگاه تحلیل گران متفاوت است. گروهی از تحلیل گران صورت های مالی شرکت ها را به جهت خرید سهام آن ها بررسی می کنند.
در واقع تنها تحلیل گران طرفدار خرید هستند که تمایل دارند فراسوی اطلاعات و آمار مربوط به شرکت، به تحقیق بپردازند. تحلیل گران طرفدار خرید عموما برای صندوق های سرمایه گذاری های مشترک و مدیران مالی کار می کنند. آنها گزارشات مربوط به تحلیل گران طرفدار فروش که در جهت منافع سهام داران عمده یا خود شرکت فعالیت می کنند، را بررسی می کنند.
بنابر این هنگام مطالعه گزارشات باید تمامی ملاحظات مربوط به سمت گیری تحلیل گران را در نظر گرفت. از سویی دیگر تحلیل گران طرفدار خرید، صرفا از نقطه نظر سرمایه گذاری کلان و با دیدگاه پرتفوی گردانی به تحلیل شرکت ها می پردازند. این تحلیل گران اگر هم به نوعی با شرکت در ارتباط باشند، ارتباط آنها از جنس ارتباط تحلیل گران طرفدار فروش نمی باشد.
از “علیرضا مهدی پور ”
نکته: به جز تحلیل بنیادی، معامله گران و سرمایه تحلیل فاندامنتال بازار سهام گذاران از تحلیل تکنیکال برای تشخیص زمان مناسب خرید و فروش استفاده میکنند. در مطالب زیر در مورد تحلیل تکنیکال بیشتر بخوانید:
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست ؟ (آشنایی با تحلیل بنیادی بورس)
یکی از راههای موفقیت در بازار سرمایه ، پیشبینی قیمتها و آینده سهام در بازار میباشد. روشهای مختلفی برای پیشبینی بازار و حرکت قیمتی سهام وجود دارد. یکی از مهمترین روشها برای انجام این کار تحلیل سهام شرکتها از روشهای مختلف است؛ دو روش مهم و متداول برای تحلیل قیمتها تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی یا فاندامنتال ( Fundamental analysis ) میباشد. در این مطلب قصد داریم توضیحی کامل راجع به انجام و تعریف تحلیل بنیادی ارائه دهیم.
تفاوت کلی تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال:
در تحلیل تکنیکال، سعی در پیشبینی قیمت سهام در آینده با توجه به قیمتهای آن در گذشته میباشد. در واقع تکنیکالیستها که به آنها چارتیست نیز گفته میشود، تلاش دارند یک سهم را بر اساس اتفاقاتی که در قیمت یک سهم در گذشته اتفاق افتاده است بررسی کنند و آن را مبنایی بر پیشبینی قیمت آن سهم در آینده قرار دهند. این پیشبینیها معمولا کوتاه مدت است و کاربرد چندانی برای پیشبینی آینده بلند مدتی سهم نخواهد داشت؛ اما برعکس تحلیلگران تکنیکال، تحلیلگران بنیادی یک شرکت را بر اساس گزارشهای مالی و سلامت مالی شرکت، مدیریت، وضعیت اقتصادی و مواردی از این دست تحلیل مینمایند. در واقع تحلیل بنیادی بر محاسبه ارزش واقعی قیمت یک سهم در بازار تمرکز دارد. در تحلیل بنیادی، شما با در نظر گرفتن مسائلی مثل درآمد و فروش شرکت، هزینههای محقق شده و سود و زیان شرکت در یک دوره، رشد سهام را در آینده پیشبینی میکنید.
ویدیوی معرفی تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تعریف تحلیل بنیادی یا فاندامنتال:
تجزیه و تحلیل بنیادی (FA) روشی برای اندازهگیری ارزش ذاتی سهم با بررسی عوامل اقتصادی و مالی است. تحلیلگران بنیادی هر چیزی را که میتواند بر ارزش یک سهم تأثیر بگذارد، مطالعه میکنند، از عوامل کلان اقتصادی مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت گرفته تا عوامل خرد اقتصادی مانند اثربخشی مدیریت شرکت. هدف نهایی رسیدن به عددی است که یک سرمایهگذار میتواند آن را با قیمت فعلی یک سهم مقایسه کند تا ببیند آیا قیمت سهم پایین آمده یا بالا رفته است.
دوره های آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال آکادمی بورس پشوتن:
- دوره کامل آموزش تحلیل فاندامنتال (مدرس یاسر مهرآور)
- دوره کامل آموزش تحلیل فاندامنتال
- وبینار تحلیل فاندامنتال
- دوره حضوری تحلیل فاندامنتال (مدرس یاسر مهرآور)
- دوره حضوری تحلیل فاندامنتال (مدرس مازیار فتحی)
- دوره حضوری تحلیل فاندامنتال پیشرفته (مدرس مازیار فتحی)
درک کلی تحلیل بنیادی:
همه تحلیلگران بازار سرمایه سعی میکنند تا تعیین کنند که آیا یک سهم در بازار با ارزش واقعی معامله میشود یا خیر. تحلیلگران به طور معمول، قبل از تمرکز بر عملکرد شرکتها، به منظور دستیابی به ارزش عادلانه قیمت سهام، ابتدا وضعیت کلی اقتصاد و سپس قدرت صنعت مورد نظر را مطالعه و بررسی میکنند.
تحلیل بنیادی از دادههای عمومی برای ارزیابی ارزش سهام یا هر نوع سهم دیگر استفاده میکند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار میتواند با نگاهی به عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و وضعیت کلی اقتصاد، تحلیل بنیادی را روی ارزش اوراق بهادار انجام دهد؛ برای مثال مطالعه اطلاعات در مورد صادرکننده اوراق قرضه و تغییرات احتمالی در رتبهبندی اعتبار آن.
برای سهام بررسی درآمد، سود، پیش بینی رشد آینده، بازده سهام، حاشیه سود و سایر دادهها برای تعیین ارزش اساسی شرکت و پتانسیل رشد در آینده تاثیر گذار است. همه این دادهها را در صورتهای مالی یک شرکت میتوان مشاهده نمود.
سرمایه گذاری و تحلیل بنیادی:
یک تحلیلگر در ایجاد مدل برای تعیین ارزش تخمینی قیمت سهم یک شرکت بر اساس دادههای در دسترس تلاش میکند. این ارزش فقط یک تخمین است. از نظر یک تحلیلگر بنیادی، اینکه قیمت سهم شرکت در مقایسه با قیمت فعلی بازار معاملاتی چه مقدار باید ارزش داشته باشد بسیار مهم است. برخی از تحلیلگران ممکن است قیمت تخمینی خود را به عنوان ارزش ذاتی شرکت معرفی کنند.
اگر یک تحلیلگر محاسبه کند که ارزش سهام باید به میزان قابل توجهی بالاتر از قیمت فعلی سهام باشد، میتواند یک سیگنال خرید برای سرمایهگذاران سهم تلقی شود و برعکس آن هم مصداق دارد؛ یعنی اگر یک تحلیلگر ارزش ذاتی پایینتری را نسبت به قیمت فعلی بازار محاسبه کند، میتواند به عنوان سیگنالی برای فروش تلقی شود.
به هر صورت سرمایهگذارانی که این توصیهها را رعایت میکنند انتظار دارند که بتوانند با توصیههای یک تحلیلگر بنیادی سهام ارزشمندی خریداری کنند؛ زیرا انتظار دارند سهام مورد نظر، احتمالا افزایش قیمت بالاتری را با گذشت زمان تجربه کند. این روش تجزیه و تحلیل سهام بر خلاف تحلیل تکنیکال است که جهت قیمتها را از طریق تجزیه و تحلیل دادههای تاریخی بازار مانند قیمت و حجم پیشبینی میکند.
تحلیل بنیادی کمی و کیفی:
مشکل در تعریف کلمه بنیاد این است که میتواند هر چیزی را که مربوط به رشد و توسعه اقتصادی یک شرکت باشد را در برگیرد. بدیهی است که این دادهها اعدادی مانند درآمد و سود را شامل میشوند؛ اما این دادهها میتوانند هر چیز دیگری را نیز شامل شوند: از تعداد معاملات سهام یک شرکت گرفته تا کیفیت مدیریت آن. عوامل اساسی و تاثیرگذار در تحلیل بنیادی را میتوان به دو دسته کمی و کیفی طبقهبندی کرد. معنای مالی این لغات تفاوت چندانی با تعاریف استاندارد آنها ندارد.
تحلیل کمی : بزرگترین منبع دادههای کمی صورتهای مالی است. درآمد، سود، دارایی و غیره را میتوان با دقت بسیار زیاد اندازهگیری کرد.
تحلیل کیفی : اصول کیفی ملموستر هستند. ممکن است شامل کیفیت مدیران کلیدی یک شرکت، نام تجاری شناخته شده، ثبت اختراعات و فناوری خاص آن شرکت باشد.
البته هیچ کدام نسبت به یکدیگر برتری ندارند، بسیاری از تحلیلگران این دو اصل را در کنار هم اندازهگیری میکنند و در تحلیلهای خود از هر دوی آنها استفاده میکنند.
*چهار اصل اساسی در تحلیل بنیادی وجود دارد که تحلیلگران همیشه در مورد یک شرکت در نظر میگیرند:
مدل تجاری: شرکت دقیقاً چه کاری انجام میدهد؟ فهمیدن این موضوع آنقدر که به نظر میرسد ساده نیست. اگر الگوی تجاری یک شرکت مبتنی بر فروش مرغ فست فود باشد، آیا درآمد خود را از این طریق بدست می آورد یا خیر؟ یا این که فقط حق امتیاز آن را در اختیار دارد؟ بنابراین فهمیدن موضوع اصلی فعالیت شرکت بسیار حیاتی است.
مزیت رقابتی: موفقیت طولانی مدت یک شرکت عمدتاً به دلیل توانایی آن شرکت در حفظ مزیت رقابتی آن است. مزایای قدرتمند رقابتی، مانند نام تجاری کوکا کولا و یا تسلط شرکت مایکروسافت در تولید سیستم عامل رایانههای شخصی از نمونههای بارز در مزیت رقابتی هستند. هنگامی که یک شرکت بتواند به یک مزیت رقابتی دست یابد، سهامداران آن میتوانند برای دههها از سودهای دریافتی خود لذت ببرند.
مدیریت: برخی معتقدند مدیریت مهمترین ملاک برای سرمایهگذاری در یک شرکت است. در حالی که ارزیابی واقعی برای سرمایه گذاری در شرکتهای کوچک میتواند کار سختی باشد، در عوض در مورد شرکتهای بزرگ، خصوصا سهامی عام میتوانید به وبسایت شرکتها نگاه کنید و رزومههای اعضای هیئت مدیره را بررسی کنید که ببینید آنها در مشاغل قبلی چقدر خوب عمل کردهاند؟ آیا آنها در شرکتهای قبلی موفق بودهاند یا اینکه شکستی دیگر در راه است؟
حاکمیت شرکتی: حاکمیت شرکت سیاستهای موجود در یک سازمان را نشان میدهد که حاکی از روابط و مسئولیتهای بین مدیریت و ذینفعان است. این سیاستها در منشور شرکت و آئیننامههای داخلی آن به همراه قوانین و مقررات شرکت تعریف و تعیین میشود. شما میخواهید با شرکتی کار کنید که از نظر اخلاقی، عادلانه ، شفاف و کارآمد اداره شود. به ویژه توجه داشته باشید که آیا مدیریت به حقوق سهامداران و منافع سهامداران احترام میگذارد یا خیر. اطمینان حاصل کنید که ارتباطات آنها با سهامداران شفاف، واضح و قابل درک است. اگر متوجه نشوید، احتمالاً به این دلیل است که آنها به شما احترام نخواهند گذاشت.
در نظر گرفتن صنعت یک شرکت نیز مهم است: پایگاه مشتری، سهم بازار در بین بنگاهها، رشد در سطح صنعت، رقابت، مقررات و چرخههای تجاری. کسب اطلاعات در مورد نحوه کار صنعت، درک عمیقتری از سلامت مالی یک شرکت به سرمایهگذار خواهد کرد.
صورتهای مالی: مبانی کمی که باید در نظر گرفت
صورتهای مالی گزارشهایی است که یک تحلیل فاندامنتال بازار سهام شرکت اطلاعات مربوط به عملکرد مالی خود را فاش میکند و در تحلیل بنیادی از اهمیت خاصی برخوردار است. سه صورت مالی مهم عبارتند از صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان گردش وجه نقد.
ترازنامه
ترازنامه نشان دهنده داراییها، بدهیها و سهام شرکت در یک نقطه خاص از زمان است. در واقع تعادل بین تحلیل فاندامنتال بازار سهام دارایی، بدهی و سرمایه ترازنامه را تشکیل می دهند که شکل زیر نمایانگر این تعادل است:
دارایی = بدهی + حقوق صاحبان سهام
داراییها منابعی را نشان میدهند که شرکتها در یک زمان معین در اختیار دارند یا کنترل میکنند که شامل مواردی مانند وجه نقد، موجودی کالا، ماشین آلات و ساختمانها میباشد. طرف دیگر این معادله نشاندهنده کل ارزش مالی است که شرکت برای به دست آوردن آن داراییها استفاده کرده است. تأمین مالی در نتیجه بدهی یا حقوق صاحبان سهام شکل میگیرد. بدهیها بدهی را نشان میدهند (که البته باید بازپرداخت شود)، در حالی که حقوق صاحبان سهام بیانگر ارزش کل پولی است که مالکان و سرمایهگذاران در آن مشارکت داشتهاند.
صورت سود و زیان
در حالی که ترازنامه برای بررسی شرایط مالی شرکتهای از یک تصویر لحظهای استفاده میکند، صورت سود و زیان، عملکرد یک شرکت را در یک بازه زمانی خاص اندازهگیری میکند. از نظر فنی، شما میتوانید ترازنامه را برای یک ماه یا حتی یک روز تهیه کنید. صورت سود و زیان اطلاعات مربوط به درآمدها، هزینهها و سود حاصل از عملکرد شرکتهای را برای یک دوره خاص نشان میدهد.
صورت جریان گردش وجه نقد
صورت جریان وجه نقد نشانگر سابقه ورود وجوه نقدی یک شرکت تجاری در طی یک دوره زمانی زمانی است. به طور معمول، گزارشهایی از جریانهای نقدی فعالیتهای زیر در این صورت مشاهده میشود:
صورت جریان وجه نقد از آن جهت حائز اهمیت است که دست بردن و تغییر وضعیت نقدی شرکت بسیار دشوار است. موارد زیادی وجود دارد که حسابداران می توانند برای تغییر در درآمدها انجام دهند؛ اما جعلی بودن پول در بانک کار سختی است. به همین دلیل، برخی از سرمایهگذاران از صورت جریان وجه نقد به عنوان یک صورت اصلی برای تصمیمگیری مالی استفاده میکنند.
بنابراین بررسی و تحلیل تمامی این موارد توسط تحلیلگران بنیادی ، جهت محاسبه و بدست آوردن ارزش واقعی(ارزش ذاتی) یک سهم در بازار سرمایه است. در نتیجه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال میتوانند مانند دو بال یک پرنده و مکمل یکدیگر عمل کنند. یکی ارزش واقعی را بررسی و ثابت میکند و دیگری آینده قیمتی را بر اساس این ارزش مشخص میکند.
تحلیل فاندامنتال بازار سهام
یکی از سبک های تحلیل در آموزش فارکس فاندامنتال است.اخبار و حوادث فاندامنتالی فارکس در واقع متغیرهای اقتصادی هستند که میتوان آنها را به عنوان کاتالیزورهایی برای حرکت قیمت در نظر گرفت. مکتب فکری موسوم به «تحلیل فاندامنتالی فارکس» اساساً عقیده دارد که یک معاملهگر میتواند برمبنای دادههای خبری و مسائل بنیادی یا فاندامنتالی بازار، حرکت آینده قیمت را پیشبینی کند. اگرچه کاملاً منطقی به نظر میرسد که فرض کنیم شما میتوانید مسائل فاندامنتالی اقتصاد و اخبار بازار را مطالعه کنید و سپس با اطلاعات بدست آمده در مورد آینده بازار پیشبینی کنید، اما انجام این کار به همین سادگیها هم نیست.
آیا شنیدهاید که میگویند «شایعه را بخر، حقیقت را بفروش»؟ دلیل اینکه این جمله برای صدها سال در اطراف والاستریت گفته میشود این است که وقتی اخبار و اطلاعات بازار منتشر میشود، معمولاً قبلا اثر خود را در بازار گذاشته و پس از انتشار نهایی، تأثیر آن به حداقل میرسد. معاملهگران و سرمایهگذاران تمایل دارند براساس انتظاراتی که ممکن است در آینده رخ دهد، عمل کنند که این انتظارات برمبنای تحلیل فاندامنتالی و دادههای خبری شکل میگیرد.
مسئله مبهمی که در این زمینه وجود دارد این است که ما نمیتوانیم با اطمینان و به دقت بدانیم هر خبر یا داده اقتصادی قبلا تا چه حد اثر خود را در بازار گذاشته و بعد از انتشار رسمی خبر، چقدر دیگر میتواند تأثیرگذار باشد. به همین دلیل و بعضی علل دیگر، من کلاً به تحلیل فاندامنتال و اخبار فارکس خیلی کم توجه میکنم. هر چیزی که بتواند روی بازار اثرگذار باشد، از گزارش اشتغال بخش غیرکشاورزی ایالات متحده (NFP) گرفته تا تولید ناخالص داخلی (GDP)، تعیین نرخ بهره بانکی و حوادث طبیعی را میتوان خیلی واضحتر و مؤثرتر با تحلیل پرایس اکشن روی یک نمودار خالی مشاهده نمود.
پرایس اکشن تمام متغیرهای مؤثر بر بازار را منعکس میکند
شاید مهمترین درسی که از این مقاله بتوانید تحلیل فاندامنتال بازار سهام یاد بگیرید این باشد که پرایس اکشن بازار در واقع انعکاس مستقیم تمامی متغیرهایی است که باعث حرکت آن بازار شده است. یک کندل در تایمفریم روزانه، نتیجه نهایی تمام هزاران متغیر اقتصادی آن روز است که روی بازار اثرگذار بودهاند. واقعاً در حرکت هر روز بازار هزاران متغیر است که اثرگذار هستند. اما وقتی تحلیل فاندامنتال بازار سهام میگوییم این دادههای خبری و مسائل فاندامنتالی مثل کاتالیزورهای برای حرکت قیمت هستند، لزوماً به این معنی نیست که تمامی معاملهگران کوتاهمدت و میانمدت باید این اطلاعات را تجزیه و تحلیل کنند.
اکثر اوقات وقتی یک خبر یا اتفاق مهم اقتصادی مانند جلسه کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) یا گزارش NFP در راه است، معاملهگران و سرمایهگذاران پیش از وقوع آن رویداد یا انتشار اخبار مهم، درباره نتیجه و تأثیر آن اتفاقات برای هفتهها و ماههای آینده فکر میکنند و حدس میزنند. به همین خاطر زمانی که اتفاق بزرگی رخ میدهد یا گزارشات مهم منتشر میشوند، قبلاً اثر خود را در بازار گذاشتهاند. البته در حوالی زمان انتشار اخبار مهم شاهد افزایش نوسانات بازار هستیم، اما اگر مثل من روی تایمفریمهای بالاتر تمرکز داشته باشید، میبینید که این قبیل نوسانات میانروزی خیلی جای نگرانی ندارند. اگر یک روند قوی در تایمفریم روزانه وجود داشته باشد، من خیلی بیشتر به آن توجه میکنم و از هر اصلاح خلاف روندی که در اثر انتشار اخبار شکل بگیرد استفاده میکنم تا در جهت روند روزانه وارد معامله شوم. در واقع من به این صورت با اخبار معامله میکنم.
در تصویر زیر که مربوط به جفتارز GBPUSD در تایمفریم روزانه میباشد، میبینیم که در تاریخ ۱۸ دسامبر پس از جلسه FOMC، قیمت صعود کرده و کمی هم از سقف قبلی عبور کرده است. نکته حائز اهمیت این است که معاملهگران و سرمایهگذاران چند هفته قبل از تشکیل جلسه FOMC، درباره چگونگی اثرگذاری این جلسه بحث و گفتگو میکردند و میبینیم که چند هفته قبل از این رویداد، قیمت به سمت بالا حرکت کرده بود. در این جلسه فدرال رزرو اعلام کرد که قصد دارد برنامه خرید اوراق قرضه خود را کاهش دهد و بنابراین این خبر اثر مثبتی بر دلار امریکا داشت، اما چه اتفاقی افتاد؟ روند به حرکت قبلی خود ادامه داد. شما نمیتوانید یک قطار باری را متوقف کنید. دلایل خیلی زیاد و محکمی برای شکلگیری یک روند در بازار وجود دارد و به ندرت یک خبر بتواند به تنهایی جهت روند را تغییر دهد. به همین دلیل است که من به اخبار خیلی توجهی ندارم، مگر اینکه بخواهم از نوسانات ناشی از اخبار مهم استفاده کنم و در یک نقطه مناسب، همجهت با روند تایمفریم روزانه به معامله ورود کنم.
اخبار اقتصادی چقدر اهمیت دارند؟
اگر بخواهید هر روز تمامی متغیرهای اقتصادی مؤثر بر بازار را تحلیل کنید، احتمالا گرفتار سردرگمی و استرس زیادی میشوید. بسیاری از افراد معتقدند تمام اخبار و اطلاعات اقتصادی که هر روز در کانالهای مختلف یا در اینترنت میبینند، خیلی مهم هستند. از طرفی فکر میکنند اگر «کارشناسان» زیادی درباره این اخبار و رویدادها صحبت میکنند، پس حتما این اخبار باید خیلی حائز اهمیت باشند. صنعت اخبار اقتصادی یک صنعت بسیار بزرگ است که هزاران نفر را به استخدام خود درآورده است، اما اینکه آیا اخبار و اطلاعاتی که این صنعت منتشر میکند برای شما به عنوان یک معاملهگر مفید است یا خیر، داستان دیگری است.
پرایس اکشن تمام اطلاعاتی که از بازار نیاز داشته باشید را در اختیار شما قرار میدهد. اخبار و گزارشات اقتصادی همگی خود را در پرایس اکشن نشان میدهند. بنابراین میتوانید از مطالعه تمام اخبارهای اقتصادی و شنیدن دیدگاههای کارشناسان صرفنظر کنید و صرفا توجه و تمرکز خود را به پرایس اکشن معطوف کنید. ساختار حرکت بازار فارکس برروی پرایس اکشن بنا شده است برای دریافت اطلاعات بیشتر مقاله” پرایس اکشن و ساختار بازار فارکس “را مطالعه نمایید.
انواع تحلیل در بازار بورس
در این مقاله در وبسایت آلندبورس، میخواهیم با انواع تحلیل آشنا شویم و متوجه شویم چگونه می توانیم از هرکدام برای دریافت سود متناسب با سرمایه و افق زمانی سرمایه گذاری خودمان استفاده کنیم.
آیا همه از تحلیل استفاده می کنند؟!
وقتی صحیت از | تحلیل | در بازار بورس می کنیم، اولین سوالی که برای هرکسی پیش می آید این است که آیا هرکسی که در بازار بورس فعالیت می کند از تحلیل استفاده می کند؟
حقیقت این است که پاسخ این سوال منفی هست. با اینکه تقریبا تمام افراد فعال در بازار سرمایه به این حقیقت واقف هستند که برای سود کردن درست و اصولی باید از تحلیل استفاده کنند، اما متاسفانه کمتر می بینیم که افراد، زمان و انرژی کافی را برای یادگیری این علم بگذارند. بنابراین اگر شما تصمیم بگیرید که علم تحلیل را یاد بگیرید، می توانید چندین قدم از میانگین افراد بازار جلوتر باشید.
با تحلیل درست و اصولی، از میانگین افراد بازار چند قدم جلوتر خواهیدبود!
انواع تحلیل
اگر به معاملات سرمایه گذاران موفق دقت کنید، خواهید فهمید که با اینکه ممکن است هرکس از یک استراتژی به خصوص استفاده کند، اما پایه و اساس هر استراتژی به 2 مفهوم کلی و اساسی برمیگردد. در این مقاله می خواهیم در مورد این مفاهیم مادر صحبت کنیم.
تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال به طور مستقیم با چارت های قیمتی و نمودار سروکار داریم. اساسی ترین اصل در تحلیل تکنیکال یک جمله است.
| تاریخ تکرار می شود |
به این معنا که با نگاه کردن به سابقه قیمتی یک سهم و از طریق استفاده از ابزارهایی که در تحلیل تکنیکال در اختیار ماست می توانیم تا حد زیادی قیمت آینده یک سهم را پیشبینی کنیم. درواقع هدف از تحلیل تکنیکال، خرید در کف قیمتی و فروش در سقف های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت هست.
در عکس زیر با نمایی از تحلیل تکنیکال آشنا می شویم.
تحلیل سهام شخارک
تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی اما با چارت قیمتی سروکار نداریم. در واقع تحلیلگر بنیادی کسی نیست که هرروز پشت سیستم باشد و مشغول تحلیل کردن با روش های مختلف تحلیل تکنیکال باشد.
کار یک تحلیلگر بنیادی، بررسی کردن صورت های مالی، سود و زیان شرکت در بازه های زمانی مختلف و تحلیل ارزش ذاتی یک سهم و مقایسه آن با قیمت فعلی هست و در این صورت هست که متوجه ارزندگی و یا عدم ارزندگی در قیمت فعلی می شود.
صفحه اصلی کدال، مرجع تحلیلگران بنیادی
سخن پایانی
مسلما هیچ نوع تحلیلی بر دیگری برتری ندارد.
بهترین نتیجه همیشه از آن کسانی هست که وقت کافی برای یادگیری و تمرین هر دو مدل تحلیل میگذارند. به شما پیشنهاد میکنیم اگر واقعا قصد دریافت سودهای شیرین از بازار بورس ایران را دارید، روی یادگیری هر دو مدل تحلیل تکنیکال و بنیادی زمان و انرژی کافی را بگذارید.
لطفا در کامنت های این مقاله بنویسید شما به چه دلیل و از چه روشی برای تحلیل سهامتان استفاده می کنید؟
تحلیل فاندامنتال بازار سهام
● ارزشیابی قیمت سهام
تحلیلگر بنیادی، پس از مطالعه و تعیین شرایط اقتصادملی، وضعیت صنعت و در نهایت شرکت، بهبررسی این موضوع میپردازد که آیا قیمت سهام شرکت بهدرستی تعیینشدهاست یا نه؟ برای تعیین قیمت سهام، الگوهای گوناگون ارزشیابی تهیه و تدوین شده است.
عمدهترین این الگوها عبارتند از:
الگوهای سود سهام – این الگوها، بر ارزش فعلی سودهای سهام مورد انتظار تمرکز دارند.
الگوهای عواید – این الگوها، بر ارزش فعلی عواید مورد انتظار تمرکز دارند.
الگوهای داراییها – این الگوها، بر ارزش داراییهای شرکت تمرکز دارند.
*با اقتصادبرتر باشید/ با جدیدترین و ساده ترین #آموزش_مفاهیم_بورسی
آیا این خبر جالب بود؟ می توانید لینک این خبر را برای دیگران بفرستید:
2 نظر از مردم
با سلام و احترام اینجانب افشین فتحی مرام از مطالب خوبی که برای همگان قرار دادید تشکر میکنم با اجازه شما قسمتی از مطالب شما را جهت مجموعه کتابهایی که تحت عنوان پکیج جامع آموزش بورس برای معرفی و یادگیری خرید و فروش سهام در بورس و کسب درآمد از این طریق برای عموم تدارک دیده ام استفاده کردم البته این مجموعه کتب تا کنون استقبال نشده و فروش نداشته ام اما اگر این کتاب های پی دی اف را که خودم از سطح اینترنت و تجربه خودم و با ترجمه جمع آوری کرده ام را خریداری کنند و استقبال صورت بگیرد هر روز مطالب جدید به آن اضافه خواهم کرد و این کتب را به روز رسانی میکنم تا همگان استفاده کنند و معاملات بورس ایران حرفه ای تر شود .
سلام جناب افشین گرامی خوشحالیم که مطالب سایت اقتصادبرتر مورد استفاده شما قرار گرفته و امیدوارم از سایت ما هم تو مطلبتون به عنوان ماخذ نام برده باشید .