تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی میتواند علاوه بر سهام، برای ارزیابی هر نوع اوراق بهادار دیگری مانند اوراق بدهی یا مشتقه نیز مورداستفاده قرار گیرد.
سوالات بورس و پاسخ ها
برای شروع یک معامله درست و تخصصی، باید علاوه بر بررسی و تحلیل بنیادی ، قیمت سهام نیز از منظر تکنیکال به صورت حرفه ای و کاملا دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد.
اما از آنجاییکه بازار سرمایه ایران عمق بسیار کمی دارد و امکان دستکاری قیمتی در آن بسیار راحت است، گاهی پیش می آید که برای سهام شرکت خاصی به راحتی مقاومت و حمایت کاذب ساخته میشود و به پشتوانه کانال های بورسی موجود در شبکه های مجازی حمایت و مقاومت کاذب ایجاد شده به عنوان نقطه عطف قوی به سهامداران کم تجربه قبولانده میشود و در نتیجه افزایش حجم معاملات در آن نقطه، مهر تاییدی بر صحت آن بوده و اینگونه تعبیر می شودکه تحلیل تکنیکال بسیار کاربردی تر از تحلل بنیادی است.
وظیفه تحلیل بنیادی و تحلیلگر چیست؟
وظیفه تحلیل بنیادی و تحلیلگر تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟ چیست؟
وظیفه تحلیلگران بنیادی، بررسی شرایط اقتصادی جهان، کشور و بررسی وضعیت جاری و گذشته شرکت از طریق ارزیابی صورت های مالی دوره ای و سالیانه و در نهایت پیش بینی صورت سود و زیان سال های آتی بر اساس اخرین اطلاعات می باشد.
وظیفه اصلی تحلیلگران بنیادی، محاسبه “اثر” خبر منتشر شده، بر سود آوری شرکت است.
مراحل اصلی در تحلیل بنیادی سهام یک شرکت چیست؟
مراحل اصلی در تحلیل بنیادی سهام یک شرکت چیست؟
از زمان صفر تا لحظه ای که می خواهید تصمیم بگیرید سهمی ارزش خرید دارد یا خیر، شامل مراحل زیر است:
پیش بینی عملکرد شرکت
محاسبه ارزش ذاتی و واقعی شرکت
تصمیم به خرید ، فروش یا نگهداری سهم با توجه به مرحله قبل
دو رویکرد رایج تحلیل بنیادی چیست ؟
دو رویکرد رایج تحلیل بنیادی چیست ؟
ممکن است خبری مختص آن شرکت بشنوید که بر وضعیت مالی آن شرکت اثر گذار باشد(مثل معافیت مالیاتی یا پرداخت تسهیلات ارزان یا بستن قرارداد جدید توسط آن شرکت یا …). به این رویکرد پایین به بالا می گویند.
یا اینکه ممکن است شما خبری در خصوص صنعت آن شرکت و یا اقتصاد داخلی و جهانی و بازارهای جهانی محصولات آن شرکت بشنوید که می خواهید ببینید تأثیر آن بر وضعیت و عملکرد مالی آن شرکت چگونه است. به این حالت، رویکرد بالا به پایین می گویند.
بر اساس تجربه، رویکرد نخست تحلیل بنیادی یعنی پایین به بالا برای افراد تازه وارد مناسب تر و رویکرد بالا به پایین برای افراد با تجربه و دانش اختصاصی مناسب تر است. چرا که در روش بالا به پایین شما نیاز دارید تا از شرکت های هم گروه بیشتری اطلاعات داشته باشید.
چه موقع از رویکرد نخست و چه موقع از رویکرد دوم استفاده می شود؟
در پاسخ باید بگوییم تنها وجه تمایز آنها در انتخاب، آن عامل جاذبه ای است که شما را به طرف آن شرکت یا صنعت سوق می دهد. مثلا می گویند قیمت جهانی محصول Y افزایش یافت، در این صورت می روید سراغ رویکرد بالا به پایین.
در بازار سرمایه ایران از هر دو رویکرد استفاده می شود. حتی در تحلیل تکنیکال هم این دو رویکرد کاربرد دارند (مثلا نمودار شاخص صنعت را می بینید و یک سهم از داخلش پیدا می کنید(بالا به پایین) یا یک سهم تحلیل می کنید و سپس شاخص صنعت (پایین به بالا) ) .
آموزش تحلیل بنیادی را از کجا شروع کنیم؟
آموزش تحلیل بنیادی را از کجا شروع کنیم؟
در مرحله صفر و شروع کار در آموزش تحلیل بنیادی می بایست خوب شرکت را بشناسید. باید بدانید که فعالیت شرکت چیست؟ چه محصولی تولید می کند؟ از چه موادی برای تولید آن محصول استفاده می کند؟ آن مواد را از کجا می خرد؟ محصول را به کجا می فروشد؟ و سوالاتی از این قبیل که باید از آن اطلاع داشته باشید.
اکنون ممکن است برای شما سوال پیش بیاید که این اطلاعات را چگونه می توانم بدست آورم. منابع زیاد است. یکی از منابع تحلیل سایر تحلیلگران است، یکی دیگر (معتبرترین) صورتهای مالی شرکت است که در سایت کدال در دسترس است. گزارش فعالیت هیئت مدیره که قبل از مجمع عمومی منتشر می شود را حتما توصیه می کنیم که مطالعه بفرمایید چرا که اطلاعات بسیار خوبی از شرکت و چشم انداز آتی آن شرکت به شما می دهد.
تحلیل بنیادی بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟
تحلیل بنیادی بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟
تحلیلگران بنیادی خودشان سود یک سهام را بدست میآورد و آنرا خرید میکنند. اما یک تحلیلگر تکنیکال با مشاهده نمودار قیمت سهم، میتواند آینده را پیش بینی کند. نقطه ورود، نقطه خروج، کف قیمت، سقف قیمت توسط تحلیل تکنیکال مشخص میگردد.
تحلیل بنیادی سهام هر شرکت نیاز به بررسی و زمان بیشتری دارد اما نتایج مطمئن تری خواهد داشت، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟ ولی تحلیل تکنیکی برای هر سهم بسیار سریعتر انجام میشود اما پایه و اساس آن بر مبنای پیش بینی است.
اصولا تحلیل گران حرفهای بازار به هر دو علم تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال تسلط دارند.
کدام سهم را برای خرید انتخاب کنیم؟
کدام سهم را برای خرید انتخاب کنیم؟
برای داشتن یک سرمایه گذاری پر سود، باید سهمی را انتخاب کنید که احتمال افزایش قیمت بیشتری داشته باشد. این پیشبینی بر اساس تجزیه و تحلیل بازار انجام میشود. روشهای مختلفی برای تحلیل بازار وجود دارد که در این میان، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال شهرت و رواج بیشتری دارند.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی چیست؟
الف – تحلیل بنیادی به عوامل تأثیرگذار بر تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟ عرضه و تقاضا تمرکز داشته و به مطالعه صورتهای مالی میپردازد و سعی دارد ارزش ذاتی شرکت را محاسبه نماید (گزینه صحیح)
ب – بر نوسانات قیمت سهام در طی روزهای معاملاتی تمرکز دارد
ج – بر اخبار و شایعات بازار تمرکز دارد
د – همه موارد
در این وبسایت نمونه سوالات مربوط به آزمون های افتتاح حساب در کارگزاری های بورس و سوالات مربوط به معاملات آنلاین بورس و سایر سوالات متداول در زمینه سرمایه گذاری در بورس پاسخ داده میشود.
تحلیل بنیادی چیست؟ آموزش کامل تحلیل بنیادی
عمده سرمایهگذاران با استفاده از دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، بازار سرمایه را تحلیل میکنند. بررسیها نشان میدهد کسانی که در سرمایهگذاری بلندمدت بازدهی بالایی داشتهاند، همگی از تحلیل بنیادی استفاده کردهاند. اگرچه تحلیل بنیادی پیشنیازهای بیشتری لازم دارد و نسبت به دیگر تحلیلها دشوارتر است، اما میتواند سودآوری شرکتها را بهصورت دقیقتر برآورد کند و برای سرمایهگذاری مفید باشد .
از آنجا که انجام تحلیل بنیادی برای تمام شرکتها فرآیندی وقتگیر است و در زمینههای مختلف نیاز به تخصص دارد، تیمی از متخصصان در انیگما، تحلیل بنیادی تمامی شرکتها را انجام دادهاند و در اختیار سرمایهگذاران قرار داده شده است. همچنین در این مقاله تلاش شده با تحلیل بنیادی، انواع متدها و پیشنیازهای آن بیشتر آشنا شوید.
تحلیل بنیادی چیست؟ (Fundamental Analysis)
تحلیل بنیادی روشی است که در آن تحلیلگران ارزش ذاتی سهام را با بررسی عوامل مؤثر مانند اقتصاد، صنعت، وضعیت مالی و سودآوری شرکت، محصولات تولیدی و تأمینکنندگان، چشمانداز بازار و… بهدست میآورند. هریک از تحلیلگران درک متفاوتی از ارزش ذاتی یک سهم دارند و قیمت هر سهم در بورس همواره حول ارزش ذاتی خود نوسان میکند و در گذر زمان به آن میل خواهد کرد.
در نمودار زیر روند نوسانات قیمت یک سهم حول ارزش ذاتی آن نمایش داده شده است. اگر قیمت سهم در بورس از ارزش ذاتی محاسبهشده کمتر باشد (نقطه C)، احتمال افزایش قیمت سهم وجود دارد و آن سهم برای خرید مناسب است. در صورتی که قیمت سهم بیشتر از ارزش ذاتی آن باشد (نقطه A)، خرید آن سهم پیشنهاد نمیشود و بهتر است دارندگان آن، سهم خود را بفروشند. همچنین اگر قیمت در نزدیکی ارزش ذاتی باشد احتمالاً فرد با خرید یا فروش آن سود نمیکند (نقطه B). درنتیجه اگر تحلیلگر بنیادی دقت بالایی در تحلیل خود داشته باشد، برآورد بهتری از ارزش ذاتی سهام خواهد داشت و درنتیجه موفق عمل میکند.
نمودار ارزش ذاتی و قیمت سهام در بازار
رویکردهای تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی دو رویکرد بالا به پایین و رویکرد پایین به بالا وجود دارد. در رویکرد بالا به پایین که به آن نگاه کل به جز نیز گفته میشود، تحلیلگر ابتدا اقتصاد کلان جهان و عوامل موثر بر آن را تحلیل میکند. سپس اقتصاد ایران و مواردی مانند قیمت دلار، تصمیمات سیاسی که بر اقتصاد کشور تاثیرگذار است و بسیاری دیگر از موارد بررسی میشود. در مرحله بعد صنعتهای موجود در کشور مورد بررسی قرار میگیرند. در این مرحله صنعتی که با توجه به اقتصاد کلان و اقتصاد کشور از شرایط مطلوبتری برخوردار باشد، انتخاب میشود. پس از بررسی تمام موارد ذکر شده میتوان شرکتهای فعال در آن صنعت و جایگاه شرکت در زنجیره آن صنعت را مورد بررسی قرار داد و تحلیل کرد.
در رویکرد دوم این روند به طور عکس پیش میرود. به این صورت که ابتدا یک شرکت از نظر عملکرد و میزان سودآوری تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟ مورد بررسی قرار میگیرد، سپس صنعت آن شرکت و در نهایت اقتصاد داخلی و جهانی و تاثیرات آن بر صنعت و شرکت مورد نظر، بررسی میشود.
ارزشگذاری سهام در تحلیل بنیادی
تحلیلگران بنیادی براساس متدهای مختلف هر سهم را ارزشگذاری میکنند. برای آشنایی بیشتر با روشهای ارزشگذاری و کاراییشان میتوانید مقاله روشهای ارزشگذاری در تحلیل بنیادی و ویژگیهای آن» را بخوانید. بهطور خلاصه این روشها شامل موارد زیر هستند:
ارزشگذاری مبتنی بر داراییها
در این روش میتوان از طریق محاسبه ارزش دفتری سهام، ارزش جایگزینی و یا ارزش خالص داراییها (NAV) ارزش حدودی یک شرکت را برآورد کرد.
ارزشگذاری با استفاده از ضرایب
در ارزشگذاری به روش ضرایب با استفاده از برخی نسبتهای مالی نظیر نسبت قیمت به درآمد، قیمت به سود عملیاتی، قیمت به سود خالص و قیمت به ارزش دفتری ارزشگذاری میشود.
ارزشگذاری مبتنی بر تنزیل جریانهای وجوه نقد
در این متد، سهام در بازههای زمانی طولانی از روشهای FCFF ،FCFE و DDM ارزشگذاری میشوند.
ارزشگذاری مقایسهای
در این روش میتوان ارزش یک شرکت را با شرکت مشابه آن مقایسه کرد.
برای تحلیل بنیادی با هریک از متدهای بالا، باید وضعیت و شرایط مالی شرکت بررسی شود. برای این کار تحلیلگران باید با مفاهیم حسابداری، صورتهای مالی، فرایندهای تولید محصولات، زنجیره ارزش صنعت و.. آشنا باشند. در ادامه تلاش شده است تا طریقه دستیابی به اطلاعات ذکرشده، مطرح گردد.
حسابداری چیست؟
حسابداری شناسایی، اندازهگیری، ثبت و گزارش شفاف اطلاعات مالی بنگاههای اقتصادی است؛ بهگونهای که امکان قضاوت و تصمیمگیری آگاهانه برای تمامی استفادهکنندگان وجود داشته باشد. حسابداران با فراهم کردن اطلاعات لازم کمک میکنند مدیران و سهامداران نسبت به مسائل اقتصادی شرکت آگاه باشند و بتوانند با استفاده از این اطلاعات تصمیمات تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟ و سیاستهای مناسب را اتخاذ کنند. همچنین این اطلاعات به افرادی که میخواهند سرمایهگذاری کنند کمک میکند تا پیش از سرمایهگذاری از وضعیت مالی و عملکرد شرکتها مطلع شوند و طبق آن تصمیمگیری کنند.
- در حسابداری قانونی وجود دارد که به آن معادله اساسی حسابداری گفته میشود. درک این قانون بسیار ساده است و بیان میکند که در یک شرکت کل میزان داراییها با جمع بدهیها و حقوق صاحبان سهام برابر است.
بهطور مثال شخصی برای تأسیس و راهاندازی یک شرکت 200 میلیون تومان پول نیاز دارد، به این مبلغ کل دارایی شرکت گفته میشود. حال فرض کنید شخص خودش 150 میلیون تومان پول دارد و 50 میلیون تومان دیگر را از بانک وام دریافت میکند یا از شخص دیگری این مبلغ را قرض میگیرد. در اینجا بدهی شرکت 50 میلیون تومان و حقوق صاحبان سهام نیز 150 میلیون تومان است. طبق معادله اساسی حسابداری دارایی شرکت (200 میلیون تومان) با مجموع بدهی (50 میلیون تومان) و حقوق صاحبان سهام آن شرکت (150میلیون تومان) برابر است.
جزئیات اطلاعات مالی بنگاههای اقتصادی مانند سرمایه، بدهی و… بسیار گسترده هستند و توسط حسابداران ثبت میشوند. حسابداران این گزارشهای مالی را بهصورت جامع در قالب صورتهای مالی ارائه میدهند. شرکتهای بورسی موظفاند این اطلاعات را در سامانه جامع اطلاعات ناشران بورسی کدال (codal.ir) منتشر کنند تا همه بتوانند به آن دسترسی داشته باشند. همچنین این اطلاعات را در بسیاری از سایتهای دیگر نیز میتوان یافت.
صورتهای مالی اساسی کداماند؟
شرکتها فعالیتهای خود را در قالب دورههای مالی مختلف به صورت گزارشهای دورهای ارائه میدهند که به آن صورتهای مالی منتهی به دوره مورد گزارش گفته میشود. برای مثال صورتهای مالی سال مالی منتهی به 1399/12/30، صورتهای مالی میاندورهای 9 ماهه منتهی به 1399/09/30 و صورتهای مالی میاندورهای 6 ماهه منتهی به 1399/06/30 نمونههایی از صورتهای مالی شرکت فولاد مبارکه اصفهان هستند که در سامانه کدال منتشر شدهاند. صورتهای مالی اساسی عبارتاند از:
ترازنامه
ترازنامه وضعیت و موقعیت مالی هر بنگاه را در انتهای دوره مالی نشان میدهد. به این معنی که شرکت چه داراییهایی دارد و این داراییها از چه محلی (بدهیها و سرمایه) تأمین شده است. ترازنامه بر اساس معادله اساسی حسابداری است و از دو ستون تشکیل شده است. در ستون سمت راست انواع داراییها و در ستون سمت چپ بدهیها و سرمایه صاحبان بنگاه آمده است. طبق معادله اساسی حسابداری این دو ستون همواره باید برابر باشند. در حقیقت ترازنامه در هر لحظه تصویری از تمام حسابهای مالی تجمیعشده شرکت را نمایش میدهد.
صورت سود و زیان
صورت سود و زیان عملکرد مالی شرکت را در یک دوره مالی نشان میدهد. در صورت مالی سود و زیان با استفاده از درآمدها و هزینهها سود شرکت محاسبه میشود. سود خالص برابر کلیه درآمدها منهای کلیه هزینههای شرکت در یک دوره مالی است. درآمد در اینجا شامل هرگونه درآمد نقدی و غیرنقدی حاصل از ارائه خدمات، فروش کالا و… است. همچنین هزینه یعنی تمام وجوه نقدی و غیرنقدی که برای مواردی مانند خرید مواد اولیه، حقوق کارکنان، مالیات و… پرداخت میشود.
همانطور که گفته شد در فرمول بالا تمام درآمدها و هزینههای نقدی و غیرنقدی مدنظر است. چون وجه نقد و گردش آن در بنگاههای اقتصادی اهمیت زیادی دارد باید صورت مالی دیگری نیز وجود داشته باشد.
صورت جریان وجوه نقدی
جریان وجوه نقدی یکی از صورتهای مالی است که پول نقد در حال جریان، یعنی دریافتها و پرداختهای نقدی را در پایان دوره مالی نشان میدهد. این وجوه نقد میتواند وجه نقد ناشی از فعالیتهای عملیاتی، سرمایهگذاریها و تأمین مالی باشد.
گزارش فعالیت هیئتمدیره چیست؟
گزارش فعالیت هیئتمدیره گزارشی است که سالیانه پس از پایان سال مالی شرکتها همراه با صورتهای مالی حسابرسی شده در سامانه کدال منتشر میشود. این گزارش از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و مواردی مانند اعضای هیئتمدیره، وضعیت عمومی شرکت، جایگاه شرکت در صنعت، فرصتها و تهدیدها، وضعیت درآمدی، چشمانداز شرکت و… در آن آمده است. از آنجا که آینده شرکت در سرمایهگذاری مهم است، افراد با مطالعه گزارش هیئتمدیره علاوه بر اطلاعاتی که از طریق صورتهای مالی به دست میآورند، درباره آینده شرکت و طرحها و برنامههای اقتصادی آن نیز مطلع میشوند.
فرض کنید شرکتی برای واردکردن برخی مواد اولیه موردنیاز خود به دلایلی مانند تحریم به مشکل برخورده باشد و تصمیم بگیرد با راهاندازی واحدی جدید، خود آن ماده خاص را تولید کند. اگر شرکت در طرح خود موفق عمل کند سود زیادی خواهد کرد. موضوعاتی مانند مثالی ذکر شده در گزارش هیئتمدیره مطرح میشود و افراد میتوانند با دید بهتری درباره سرمایهگذاری در آن شرکت تصمیم بگیرند.
مزایا و معایب تحلیل بنیادی
از مهمترین مزایای تحلیل بنیادی میتوان به دقیق بودن آن اشاره کرد. همچنین تحلیل بنیادی برای سرمایهگذاریهای بلندمدت بسیار مناسب است. یکی دیگر از مزیتهای تحلیل بنیادی کاربرد خوب آن برای سرمایههای بالا است. بنابراین تحلیل بنیادی برای سرمایهگذارانی با سرمایه زیاد که به دنبال کسب سود در بلندمدت هستند، کاربرد زیادی دارد.
تحلیل بنیادی در کنار مزایای خود، دارای معایبی نیز میباشد که از این معایب میتوان به دشوار و زمانبر بودن آن اشاره کرد. همچنین همانطور که مطرح شد افراد برای انجام این تحلیل نیاز به اطلاعات مالی و حسابداری دارند. در تحلیل بنیادی باید عوامل زیادی مانند شرایط اقتصاد داخلی و بینالمللی، جایگاه شرکت در زنجیره صنعت، وضعیت مالی و سوددهی شرکتها و… بررسی شود. برخلاف تحلیل تکنیکال، بررسی تمام این موارد و انجام تحلیل بنیادی برای تمام شرکتها به تخصص و صرف زمان زیادی نیاز دارد و برای تمام افراد امکانپذیر نیست . میتوانید در مقالههای تحلیل تکنیکال چیست و معایب تحلیل تکنیکال با تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا شوید.
چرا باید از تحلیل بنیادی استفاده کرد؟
هنگامیکه سرمایهگذار سهمی را میخرد، مالک آن شرکت میشود. اگر ارزش شرکت و داراییهای آن افزایش یا کاهش داشته باشد، در ارزش سهام فرد نیز تأثیرگذار است. همچنین فرد به نسبت سهام خود از سود شرکت بهره میبرد یا از زیان آن ضرر خواهد کرد. پس داشتن اطلاعات دقیق و جامع از شرایط اقتصادی، سوددهی، برنامهها و… یک شرکت برای سرمایهگذاری بسیار مهم و تأثیرگذار است. تحلیل بنیادی، تحلیلی است که همه این اطلاعات مهم را بررسی تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟ کرده و با توجه به آن قیمت سهم را محاسبه میکند.
انیگما با تیمی از متخصصان، تحلیل بنیادی تمامی شرکتها را انجام داده و در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. سرمایهگذاران میتوانند با دسترسی به این اطلاعات و سرمایهگذاری مناسب، سود زیادی کسب کنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر و ارتباط با تحلیلگران انیگما اطلاعات خود را در قسمت نظرات وارد کنید.
تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال به زبان ساده
بازار سرمایه، بازاری برای خرید و فروش اوراق است. بازار سرمایه بین کسانی که سرمایه دارند؛ مثل سرمایه گذران حقیقی (افراد حقیقی که سرمایه های خرد دارند) و سرمایه گذاران حقوقی، و افرادی که متقاضیان سرمایه هستند مثل شرکت ها، دولت یا اشخاص، ارتباط ایجاد میکند. بازار سرمایه برای عملکرد اقتصاد حیاتی است. بازار سرمایه شامل بازار اولیه، بازار ثانویه و بازار اوراق مشارکت میشود.
سرمایهگذارانی که قصد دارند مستقیماً نسبت به خرید یا فروش سهام شرکتها اقدام کنند، باید قبل از انتخاب سهام یک شرکت وضعیت آن شرکت را بهدقت و بهصورت جامع، موردبررسی و تحلیل قرار دهند. بنابراین، یک سرمایهگذار موفق باید قدرت تحلیل بالایی داشته باشد. فردی که بدون تحلیل اقدام به خریدوفروش سهام میکند، همانند فردی است که در اتاق تاریک، بهسوی هدف نامعلوم تیراندازی میکند. در چنین شرایطی احتمال آنکه تیر به هدف برخورد کند، بسیار کم خواهد بود.
نمی توان وارد بازار سرمایه شد و از تحلیل استفاده نکرد. تحلیل به سرمایه گذار دید بهتری برای خرید یا فروش سهام و ارزنده بودن آن می دهد.
در بازار سرمایه برای ارزیابی سهام و شرکت ها دو روش تحلیل وجود دارد که هر کدام می تواند به صورت فردی یا مکمل دیگری باشد. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال(بنیادی) روشهایی هستند که از آنها در جهت تحلیل سهام استفاده میکنند.
تحلیل بنیادی چیست؟
به روش تحلیل بنیادی ، تحلیل ریشهای، پایهای و یا اساسی هم میگویند. همانطور که از اسم آن هم مشخص است، در این روش سرمایهگذار عوامل اصلی اثرگذار بر قیمت سهام شرکت را موردبررسی قرار داده و بر اساس آن، تصمیمگیری میکند که آیا سهام شرکت مذکور برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر؟
سرمایهگذار پس از بررسی و تحلیل عوامل سهگانه اثرگذار بر قیمت سهام یک شرکت، ارزش واقعی یا اصطلاح ارزش ذاتی سهام آن شرکت را تعیین میکند. سپس با مقایسه ارزش ذاتی سهام آن شرکت با قیمت فعلی آن در بورس، در خصوص خرید، فروش یا نگهداری آن سهم تصمیمگیری میکند.
- اگر از دید سرمایهگذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس بیشتر باشد، آن سهم امکان رشد بیشتری دارد و بنابراین، برای خرید گزینه مناسبی است. به این حالت اصطلاحاً گفته می شود که سهم undervalue است.
- اگر از دید سرمایهگذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس کمتر باشد، بنابراین آن سهم اصطلاح گران بوده و نهتنها برای خرید مناسب نیست، بلکه اگر سرمایهگذار چنین سهمی را در اختیار داشته باشد، بهتر است آن را بفروشد. در این حالت اصطلاحاً گفته می شود که سهم overvalue است.
- اگر از دید سرمایهگذار ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن در بورس برابر است، بنابراین قیمت آن سهم اصطلاحاً منصفانه است و خرید یا فروش آن، سودی را نصیب سرمایهگذار نمیکند.
تحلیل بنیادی میتواند علاوه بر سهام، برای ارزیابی هر نوع اوراق بهادار دیگری مانند اوراق بدهی یا مشتقه نیز مورداستفاده قرار گیرد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
به طور کلی می توان گفت تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار و اطلاعات مرتبط مانند قیمت و حجم، و همچنین تکنیکها و ابزارهای مختلف به ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف میپردازد.
تحلیل تکنیکال در واقع یک استراتژی معاملاتی برای ارزیابی سرمایهگذاریها و تعیین فرصتهای معامله با تجزیه و تحلیل روندهای آماری است که از فعالیتهای معاملاتی مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات استفاده میکند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال میتواند بر روی هر نوع اوراق بهاداری که دارای سوابق تاریخی معاملاتی است مورد استفاده قرار گیرد. این موارد میتوانند شامل اوراق سهم، آتی، کالا، ، و سایر اوراق بهادار باشند. اما این ابزار بیشتر برای تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس استفاده میشود.
تجزیه و تحلیل تکنیکال یک استراتژی معاملاتی است که سرمایهگذاریها را ارزیابی و فرصتهای معاملاتی را با روندهای قیمتی و الگوهای دیده شده بر روی نمودارها مشخص میکند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال بیان میکند که فعالیتهای معاملاتی گذشته و تغییرات قیمتی یک سهم میتواند نشانههای ارزشمندی از تحرکات آتی قیمت سهم باشد.
طی سالیان متمادی از زمان پیدایش تحلیل تکنیکال تا امروزه هزاران الگو و تکنیک مورد استفاده در تحلیل تکنیکال گسترش یافته است. تحلیلگران تکنیکال بسیاری از این الگوها و تکنیکها را باهم ترکیب میکنند تا به استراتژی بهینه معاملاتی خود دست یابند و با استفاده از استرانژی خود به خرید و فروش سهام بپردازند.
مهم ترین تفاوت بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل بنیادی روشی است که ارزش ذاتی سهام را ارزیابی میکند. این تحلیل دارای نگاه کلی از شرایط اقتصاد، صنایع، شرایط مالی و مدیریتی شرکتها است و همه موارد مالی شرکت از جمله دارایی ها، بدهی ها، درآمد و مخارج برای تحلیل تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟ بنیادی مهم است.
تحلیل تکنیکال از این حیث با تحلیل بنیادی متفاوت است که قیمت و حجم سهام را تنها ورودیهای این روش میتوان برشمرد. در تحلیل تکنیکال تلاش نمیشود تا ارزش ذاتی سهام تعیین شود و به جای آن از نمودار سهام استفاده میشود تا با مشخص کردن الگوها و نمودار، رفتار سهم در آینده نشان داده شود.
تحلیل بنیادی بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟
برای بررسی و تحلیل سهام و اوراق بهادار، تحلیلگران و معاملهگران از دو روش تحلیلی تکنیکال و بنیادی استفاده میکنند و نظرات مختلفی در اینباره وجود دارد. کدامیک را برای تحلیل سهام و بازار انتخاب کنیم؟ آیا شما به خواندن نمودارها و مشاهده روندها اعتقاد دارید؟ اگر پاسخ مثبت است پس شما به تحلیل تکنیکال خوشبین هستید. شاید هم از طرفداران سرسخت تحلیل بنیادی و سرمایهگذاری بلندمدت هستید و معتقدید سرمایهگذاری در بورس فقط باید براساس تحلیل بنیادی (فاندامنتال) صورت بگیرد.
گرچه این دو تحلیل از زاویهای کاملا متفاوت به بازار مینگرند، هر دو یک نتیجه را جستجو میکنند و آنهم کسب سود از بازار است و شکی وجود ندارد که برخی از افراد، هم از تحلیل تکنیکال و هم بنیادی برای بررسی سهام استفاده میکنند. در ویدئوی زیر میخواهیم تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال را در قالب یک مثال زیبا برایتان توضیح دهیم.
نتیجه گیری
با توجه به مطالب عنوان شده در این مقاله میتوان نتیجهگیری کرد تحلیل تکنیکال میتواند یکی از کاربردیترین روشهای مورد استفاده برای ارزیابی وضعیت بازار و سهام باشد. با توجه به وجود ابزارها و تکنیکهای مختلف موجود در این روش همه افراد میتوانند برای انتخاب گزینههای سرمایهگذاری خود از آن استفاده کنند و به پیشبینی روند قیمتها بپردازند. این نوع تحلیل قابلیت دارد تا در همه بازارهای موجود مانند بازار بورس، طلا، سکه و … به کار رود. همچنین با توجه به اینکه برای یادگیری تحلیل تکنیکال، می بایست از مطالب آموزشی و کلاس های آموزشی استفاده کرد؛ به منظور دستیابی به مطالب و کلاس های آموزشی برای افزایش دانش بورسی خود، می توانید بر روی لینک زیر کلیک کنید.
تحلیل بنیادی در بورس چیست؟
اگر فعال بازار سرمایه هستید و یا حتی به تازگی وارد بازار سرمایه شده اید، حتما کلمه “تحلیل بنیادی” یا “تحلیل فاندامنتال” را بارها شنیده اید. یکی از تحلیل هایی که فعالان بازار سرمایه برای خرید سهام یک شرکت به سراغ آن می روند تحلیل بنیادی است. در ادامه با این تحلیل و مباحث آن بیشتر آشنا خواهیم شد. با ما همراه باشید.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یکی از روش های تحلیلی در بازار سرمایه است که افراد میتوانند ارزش ذاتی اوراق بهادار را با عوامل مختلف اقتصادی و مالی ارزیابی کنند. این تحلیل هر عاملی را که بر ارزش سهم تأثیر میگذارد در نظر میگیرد. تحلیل بنیادی روشی برای آنالیز کردن سهام و دست یابی به ارزش ذاتی و واقعی آن است. در این نوع تحلیل، از عوامل اقتصاد کلان مانند شرایط اقتصادی و وضعیت سایر بازارها گرفته تا عوامل اقتصاد خرد مانند بهره وری مدیریت شرکت و… مورد بررسی قرار میگیرد.
تحلیل تکنیکال رو هم از اینجا بخون » تحلیل تکنیکال بورس
هدف از تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل گران بازار سرمایه به چند دسته تقسیم میشوند و عده ای جزء تحلیل گران بنیادی هستند. اما، چیزی که اهمیت دارد این است که هدف از تحلیل بنیادی چیست؟! هدف اصلی این تحلیل کشف ارزش ذاتی و واقعی سهم است که بتوان این عدد کشف شده را با قیمت فعلی سهم مقایسه نمود و مورد بررسی قرار داد و در نتیجه، با توجه به این مقایسه، سرمایه گذار بتواند برای خرید یا فروش سهم تصمیمات لازم را اتخاذ کند. همچنین، هدف نهایی از انجام چنین تحلیلی این است که سرمایه گذار بتواند با توجه به قیمت فعلی سهم به این نتیجه برسد که سهم بیشتر از ارزش خود قیمت گذاری شده است و یا ارزشی کمتر از قیمت بازار دارد. (بیشتر بخون » NAV چیست؟)
روش انجام تحلیل بنیادی چگونه است؟
این تحلیل در واقع این گونه است که تحلیل گر بنیادی زمان زیادی را با مطالعه اعداد و ارقام ترازنامه، سود ها، زیان ها، بدهی ها، وضعیت جریان نقدینگی، میزان درآمد های حاصله و… صرف میکند و در نهایت با کنار هم گذاشتن نتایج این مطالعات به اعداد و ارقامی میرسد که NAV و یا ارزش ذاتی سهم نام دارد. اساس کار این تحلیل به دست آوردن همین NAV یا ارزش ذاتی سهم است.
مفهومی به نام ارزش ذاتی
ارزش ذاتی یا NAV سهام شرکت ها در واقع همان ارزش واقعی بدست آمده از تحلیل بنیادی است. برای مثال فرض میکنیم ارزش واقعی یک خودکار 1000 تومان باشد اما در حال حاضر در بازار با قیمت 100 تومان به فروش میرسد. پس با اطلاع داشتن از ارزش واقعی این خودکار، در هر قیمتی زیر 1000 تومان، میتوانیم با خرید این خودکار با اندکی صبر به سود خوبی دست پیدا کنیم.
حال آنکه اطمینان داریم خودکار دیر یا زود به قیمت ارزش ذاتی خود میرسد و چه بسا از آن پیشی هم بگیرد. همچنین باید بدانیم که اگر ارزش ذاتی به دست آمده بیشتر از قیمت فعلی سهم در بازار باشد، به اصطلاح گفته میشود که سهم کم قیمت گذاری شده است و دارای حباب منفی بوده که انتظار می رود سهم رشد کرده و حباب منفی خود را پر نماید و به قیمت واقعی خود برسد و در نقطه مقابل اگر ارزش ذاتی سهم کمتر از قیمت فعلی بازار باشد گفته میشود که سهم بالاتر قیمت گذاری شده است و اصطلاحا سهم دارای حباب مثبت بوده و انتظار میرود که قیمت بازار آن کاهش یابد.
برخی از اطلاعات و صورت های مالی شرکت ها در سایت Codal.ir موجوده » سامانه کدام چیه؟
عوامل کمی و کیفی در تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی هر عاملی که مرتبط با شرایط اقتصادی و مربوط به وضعیت کلی یک شرکت باشد، اهمیت دارد. از جمله این عوامل میتوان به موارد کمی همچون درآمد و سود تا موارد کیفی همچون کیفیت مدیریت و اعتبار یک شرکت که تعیین کننده و مهم هستند، اشاره کرد. عوامل کمی که قابل اندازه گیری هستند و به صورت اعداد و ارقام میباشند و دقت بیشتری را در ارائه تحلیل نشان میدهند. مانند سود سالیانه، میزان داراییها، بدهیها، مخارج و… که جزء عوامل کمی هستند. همچنین شایان ذکر است که این عوامل کمی از صورت های مالی همچون ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد بدست می آیند.
عوامل کیفی که مورد بررسی در بنیاد شرکتها هستند بر اساس میزان کیفیت و سایر مشخصات غیرقابل اندازهگیری میباشند. عوامل کیفی شامل کیفیت نحوه مدیریت مدیران اجرایی، مجوزها و گواهینامهها، اعتبار نام تجاری و تکنولوژیهای مورد استفاده شرکت هستند که دقت کمتری در ارزیابی دارند.
نتیجه گیری
یکی از تحلیل های موجود در بازار سرمایه بنیادی است که این نوع تحلیل بر خلاف تحلیل تکنیکال، دشوارتر است و تنها افراد خبره و آگاه قادر به انجام چنین تحلیلی هستند. همچنین این روزها، بازار سرمایه به شدت تحت الشعاع سهم های بنیادی و شاخص ساز است که در تعیین مثبت یا منفی بودن شاخص کل تاثیرگذارند. پس با داشتن اطلاعات کافی و بررسی های لازم حتما در سبد سهام تان سهم بنیادی داشته باشید و حد الامکان برای بلند مدت نگهداری کنید تا سود های قابل توجهی نصیب شما شود. موفق و پر سود باشید.
سوالات متداول در رابطه با تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی روشی برای آنالیز کردن سهام و دست یابی به ارزش ذاتی و واقعی آن است.
هدف از تحلیل بنیادی محاسبه ارزش ذاتی یا NAV سهام شرکت هاست که در واقع همان ارزش واقعی سهم میباشد.
درآمد، دارایی، فروش، بازدهی، بدهی، حاشیه سود و رشد در آینده عواملی هستند که برای تخمین ارزش و پتانسیل رشد شرکت موردتوجه قرار میگیرند. همه این اطلاعات در صورتهای مالی یک شرکت در دسترس است.
تحلیل بنیادی میتواند علاوه بر سهام، برای ارزیابی هر نوع اوراق بهادار دیگری مانند اوراق بدهی یا مشتقه نیز مورداستفاده قرار گیرد.
آموزش تحلیل تکنیکال با ویدئوهای تجارت آفرین
اگر از جمله افرادی هستید که میخواهید از معاملات روزانه درآمد داشته باشید دانش تحلیل تکنیکال اولین ابزار مورد نیاز شما برای موفقیت است.
تحلیل تکنیکال یک مهارت معاملاتی برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتها است. همچنین این ابزار برای شناسایی روند قیمت و الگوهای مشاهده شده در نمودارها نیز به کار میرود. لذا قبل از شروع معاملات بورس یا ورود به فارکس با این نوع تحلیل آشنا شوید.
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که فعالیتهای معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت یک دارایی در گذشته میتواند شاخصهای ارزشمندی تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟ تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟ از حرکات آتی قیمت آن دارایی باشد.
مهمترین ابزار برای تحلیل تکنیکال کندل استیک یا نمودار شمعی است. با استفاده از کندل ها میتوان یک نمودار را ترسیم کرد و بر اساس شکل گیری آنها به تجزیه و تحلیل بازار پرداخت.
آموزش تحلیل تکنیکال
برای یک تحلیل فنی شما نیاز به اندیکاتورها، اسیلاتورها ، الگوها و غیره خواهید داشت که میتوانید تمام این موارد را در بخش آموزش رایگان فارکس در سایت تجارت آفرین بیامورید .
از اندیکاتورها اغلب برای تولید سیگنالهای معاملاتی استفاده میشود. همچنین میتوانند به بهبود ارزیابی قدرت یا ضعف احتمالی یک دارایی نیز کمک کنند.
تحلیل تکنیکالی را که ما امروز میشناسیم اولین بار توسط آقای چارلز داو و به عنوان نظریه داو در اواخر دهه ۱۸۰۰ معرفی شد. چندین محقق بزرگ از جمله ویلیام پی همیلتون، رابرت ریا، ادسون گولد و جان مگی به مفاهیم نظریه داو کمک کردند تا در نهایت به شکل گیری تحلیل تکنیکال امروزی رسیدهایم.
روشهای تحلیل بازار
دو روش اصلی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی و تصمیم گیری سرمایه گذاری وجود دارد: تحلیل بنیادی یا فاندامنتال و تحلیل فنی یا تکنیکال. تحلیل بنیادی شامل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت برای تعیین ارزش منصفانه یک کسب و کار است، در حالی که تحلیل تکنیکال فرض میکند که قیمت دارایی از قبل منعکس کننده تمام اطلاعات در دسترس عموم است و در عوض بر تجزیه و تحلیل آماری حرکات قیمت تمرکز میکند.
تحلیل تکنیکال تلاش میکند تا با جستجوی الگوها و روندها به جای تحلیل ویژگیهای اساسی یک دارایی، احساسات بازار را در پشت روند قیمت ارزیابی کند.
فرضیههای تحلیل تکنیکال
چارلز داو مجموعهای از سرمقالهها را در مورد نظریه تحلیل تکنیکال منتشر کرد. نوشتههای او شامل دو فرضیه اساسی بود که همچنان چارچوبی را برای معامله براساس تحلیل تکنیکال تشکیل میدهند.
بنیانگذاران تحلیل تکنیکال بر این باور بودند که حتی تغییرات تصادفی قیمت در بازار به در الگوها و روندهای قابل شناسایی حرکت میکند که در طول زمان تمایل به تکرار دارند.
به گزارش تجارت آفرین امروزه حوزه تحلیل تکنیکال بر اساس نظریه داو استوار است. تحلیلگران حرفه ای معمولاً سه فرضیه کلی را برای تحلیل تکنیکال میپذیرند:
تمام عوامل تأثیر گذار در بازار در قیمت دیده شده است: تحلیلگران فنی بر این باورند که همه چیز از عوامل بنیادی یک شرکت یا دارایی گرفته تا عوامل گسترده بازار و روانشناسی بازار در حال حاضر در قیمت آن دارایی لحاظ شده است. این دیدگاه با فرضیه بازارهای کارآمد (EMH) که نتیجهگیری مشابهی را در مورد قیمتها دارد، مطابقت میکند.
حرکت قیمت در روندها: تحلیلگران تکنیکال انتظار دارند که قیمتها، حتی در حرکات تصادفی بازار، بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، روندی مشخص را نشان دهند. به عبارت دیگر، احتمال ادامه روند گذشته قیمت یک دارایی یا جفت ارز بیشتر از حرکت نامنظم آن است. بیشتر استراتژیهای معاملاتی تکنیکال بر این فرض استوار است.
تاریخ تمایل به تکرار دارد: تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. ماهیت تکراری حرکات قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟ هیجان قابل پیش بینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روندها استفاده میکند. در حالی که بسیاری از اشکال تحلیل تکنیکال برای بیش از ۱۰۰ سال مورد استفاده قرار گرفتهاند، هنوز هم اعتقاد بر این است که آنها مرتبط هستند زیرا الگوهایی را در حرکت قیمت نشان میدهند که اغلب خود را تکرار میکنند.
برای آشنایی با مفهوم تحلیل تکنیکال، تحلیل تکنیکال یورو، دلار، طلا و غیره به صورت روزانه حتماً به سایت تجارت آفرین رجوع کنید. در بخش تحلیل تکنیکال سایت تجارت آفرین میتوانید به صورت روزانه با عوامل فنی تأثیر گذار بر روند قیمتها همراه باشید.