تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها

اندیکاتور چیست
اندیکاتورها ابزارهایی هستند که از فرمولهای ریاضی یا فرمولهای آماری استفاده میکنند.
اندیکاتورها با استفاده از اطلاعات قیمت و حجم معاملات، اطلاعات جدیدی را تولید و نمایش میدهند.
نماگرها یا اندیکاتورها با این اطلاعات جدید، خصوصیت معینی از رفتارهای قیمت را نمایش میدهند.
اندیکاتورها یکی از مهمترین ابزار تحلیل تکنیکال هستند که بدون آنها، انجام یک تحلیل منطقی امکان پذیر نیست.
لیست تعدادی از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:
Technical Analysis Indicators
MACD
Bollinger Bands
Stochastic
RSI (Relative Strength Index)
ADX (Average Directional Index)
Moving Average
Momentum
Williams %R
CCI (Commodity Channel Index)
Envelopes
Parabolic SAR
OBV (On Balance Volume)
Super Trend
Fibonacci Retracements
Keltner Channel
Donchian Channel
Trix
Ichimoku Kinko Hyo
Alligator
Accumulation/Distribution
MFI (Money Flow Index)
Volumes
ATR (Average True Range)
DeMarker
Force Index
RVI (Relative Vigor Index)
اندیکاتورها انواع مختلفی دارند و در گروههای مختلفی دسته بندی میشوند.
دو گروه عمده اندیکاتورها عبارتند از
این نوع اول دسته بندی اندیکاتورها است که در ادامه به توضیح آن میپردازیم.
این روش دسته بندی بر مبنای معیار زمان در مقایسه اندیکاتورها بنا نهاده شده است.
اندیکاتورهای پیشرو
اندیکاتورهای پیشرو، پیشتاز یا Leading و یا متقدم نوع اول گروه اندیکاتورها هستند.
تغییرات این اندیکاتورها معمولا اندکی قبل از شروع تغییرات در روندهای قیمتی یا تغییرات چرخههای بازار دیده میشود.
به همین دلیل از این اندیکاتورها برای پیشبینی بازگشت روندها استفاده میشود.
اندیکاتورهای پیرو
اندیکاتورهای پیرو، پسرو یا Lagging و یا تاخیری نوع دوم از گروه اندیکاتورها هستند.
تغییرات در اندیکاتورهای پیرو معمولا پس از ایجاد تغییر در قیمتها و یا چرخههای بازار قابل مشاهده است.
مورد استفاده این گروه از نماگرها هم برای تایید شکلگیری روند در نمودارها میباشد.
مومنتوم
گروهی از اندیکاتورها هستند که بیانگر و گزارش دهنده اندازه حرکت قیمت میباشند.
اندازه حرکت یا مومنتوم بیان کننده میزان سرعت تغییرات قیمت در واحد زمان است.
تغییرات قیمت هر چه با سرعت بیشتری انجام شود، احتمال رسیدن به تارگت بعدی بیشتر خواهد بود.
پس یک اندیکاتور از جنس مومنتوم، برای نشان دادن قدرت و پایداری روند مناسب خواهد بود.
گروه اندیکاتورهای روند یا مومنتوم حرکت، پا به پای نمودار قیمت حرکت و تغییر میکنند.
اما قادرند سرعت تغییرات قیمت را نمایش داده و یا بیان کرده و قابل مقایسه نمایند.
قدرت، ماندگاری و سرعت تغییرات یک روند توسط این گروه از نماگرها قابل پایش است.
مادامیکه مومنتوم حرکت در حال تقویت باشد، احتمال ادامه روند جاری قیمت نیز بالا خواهد بود.
اما وقتی مومنتوم حرکت دچار اختلال یا تردید شود، شانس بقای روند جاری کم خواهد شد.
پس با ابزار مومنتوم میتوان در جهت روند جاری قیمت، معاملات همجهت را ادامه داد.
همچنین تضعیف نرخ رشد یا کاهش قیمت، یک هشدار جدی برای خروج از معاملات خواهد بود.
پس بعد از اینکه روندی ایجاد شد، این گروه اندیکاتورها وارد صحنه میشوند.
سیگنالهای این گروه از اندیکاتورها، پس از ایجاد یک روند، سیگنالهای ارزشمندی خواهند بود.
نکته مهم در مورد ابزارهای مومنتومی، بررسی مدل نرخ تغییرات مومنتوم و قیمت است.
اگرچه در ظاهر هر دوی این نمودارها شبیه هم حرکت کرده و تغییر میکنند اما باید به یک نکته دقت داشته باشیم.
نکته مهم بررسی و مقایسه شکل، سرعت تغییرات و همچنین شیب تغییرات در دو نمودار میباشد.
در حقیقت تغییرات یکسان در سرعت و شیب دو نمودار، احتمال ادامه روند را گزارش میکند.
اما با کاهش سرعت و شیب تغییرات در مومنتومها، شانس ادامه روند کم شده یا صفر میشود.
همچنین افزایش سرعت و شیب مومنتومها، شانس تحکیم و تقویت روند جاری را افزایش میدهد.
اسیلاتور
گروه دیگری از نماگرهای تحلیل تکنیکال، ابزارهایی هستند که اسیلاتور نام دارند.
مدل نمایشی تغییرات این ابزارها، متفاوت بوده و همشکل تغییرات قیمت نیست.
این ابزارها با توجه به تنظیمات تحلیلگر، یک نقطه را به عنوان مبنای محاسبات در نظر میگیرند.
سپس تغییرات بعدی را بر اساس آن مبنای اولیه، مورد سنجش قرار میدهند.
مثلا مبنای اولیه سنجش را بیستمین کندل ماقبل آخر (در تنظیمات دلخواه) در نظر میگیرند.
با گذشت زمان، معادلی برای میزان تغییرات قیمت، توسط اسیلاتور گزارش میشود.
بدین ترتیب گزارش اسیلاتورها عینا شبیه نمودار قیمت نیست اما بر اساس همان تغییرات است.
اسیلاتورها برای گزارش خود دو گروه هستند؛
- گروه اول تغییرات حول یک مرکز
- گروه دوم تغییرات بین دو کرانه
تحلیلگر با استفاده از گزارش اسیلاتورها میتواند احتمال بازگشت یا ادامه روند جاری را بررسی کند.
در گروه اول، مرکزی مثل عدد صفر توسط اسیلاتور در نظر گرفته میشود.
حال چنانچه اسیلاتور از صفر بالاتر رود، امکان افزایش قیمت هم بالا خواهد رفت.
همچنین وقتی اسیلاتور از مرکز صفر کمتر میشود یعنی احتمال کاهش قیمت وجود دارد.
پس در واقع دور شدن از مرکز یا نزدیک شدن به مرکز، مبنایی برای پایش قیمت است.
در گروه دوم، دو کرانه بالا و پایین توسط اسیلاتور ایجاد میشود.
برای مثال دو کرانه عددی مثل صفر و صد در نظر گرفته میشوند.
پس در حقیقت این دو کرانه، تشکیل یک بازه قیمتی دادهاند که بین ۰ و ۱۰۰ میباشد.
سپس نواحی بالای اسیلاتور و نزدیک به ۱۰۰ را ناحیه بیشخرید در نظر میگیرند.
همچنین نواحی پایین اسیلاتور و نزدیک به ۰ را ناحیه بیشفروش مینامند.
ورود به ناحیه بیشخرید یک سیگنال اولیه برای احتمال بازگشت روند صعودی قیمت است.
همچنین ورود به ناحیه بیشفروش یک هشدار برای امکان پایان ریزش قیمت میباشد.
اندیکاتور MACD مکدی
این اندیکاتور اولین بار توسط یک تحلیلگر حرفهای در نیویورک بنام “جرالد اپل” (Gerald Appel) در دهه ۱۹۷۰ ابداع شد.
وی اندیکاتور مَکدی را در کتاب خود “روش معامله با میانگین متحرک همگرا واگرا” معرفی کرد.
در واقع نام کامل این اندیکاتور Moving Average Convergence Divergence میباشد.
اساس کار مَکدی تعقیب روند قیمت است و برای بیان سیگنالهای خود از چند میانگین قیمت استفاده میکند.
سیگنالهای اندیکاتور مَکدی در حالتی که قیمت روند جدیدی گرفته و این روند جدید کاملا تایید شده باشد، بسیار قوی هستند.
اما باید بدانیم در شرایطی که بازار روند مشخصی ندارد و در حالت بیتصمیمی است، سیگنالهای مکدی چندان قابل اتکا نیستند.
اندیکاتور مکدی دارای سیگنالهایی میباشد که بسیار محبوب و مورد توجه تحلیلگران است.
اما باید هوشیار بود که این سیگنالها به تنهایی مورد استفاده و استناد قرار نگیرند.
سیگنالهای مکدی حتما باید توسط سیگنال سایر اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تایید شوند.
اندیکاتور مکدی از نظر نحوه نمایش عملکرد و سیگنالدهی جزء گروه اسیلاتورها قرار دارد.
همچنین به لحاظ نوع عملکرد و سیگنالدهی در دسته اندیکاتورهای پیرو دستهبندی میشود.
نحوه نمایش مکدی در پلتفرمهای مختلف تحلیلی متفاوت است.
اما همگی ابزارهای مکدی موجود در نرمافزارهای تحلیلی، دارای سیگنالی یکسان هستند.
اپل در مکدی ابداعی خود از ۳ میانگین متحرک نمایی ۲۶ و ۱۲ و ۹ روزه استفاده میکرد.
حاصل تفاضل دو میانگین متحرک نمایی ۲۶ و ۱۲ روزه را خط مکدی مینامند.
در مکدی پیشنهادی اپل، میانگین متحرک نمایی ۹ روزه همان خط سیگنال است.
امروزه در مکدی، حاصل تفاضل دو میانگین متحرک نمایی ۲۶ و ۱۲ روزه توسط هیستوگرام نمایش داده میشود.
اندیکاتور RSI آر اس آی
اندیکاتور RSI یک نماگر یا شاخص نسبی قدرت Relative Strength Index میباشد.
این اندیکاتور توسط جان ولز وایلدر جونیور J. Welles Wilder Jr. (1935-2021) ابداع و معرفی شد.
وی اندیکاتور خود را در کتابش بنام “مفاهیم جدید در سیستم معاملاتی تکنیکال” در سال ۱۹۷۸ مطرح نمود.
همچنین وایلدر ابداع کننده نماگرهای دیگری مثل ATR و P.SAR و ADX میباشد.
قبل از حضور در بازارهای مالی، وی یک مهندس مکانیک بوده که در زمینه معاملات املاک نیز فعال بوده است.
به جرات میتوان گفت اندیکاتور RSI یکی از پرکاربردترین اندیکاتورها در بازارهای مالی میباشد.
نماگر RSI از نظر نحوه سیگنال دهی و نحوه نمایش عملکرد خود یک اسیلاتور به حساب میآید.
اما نوع سیگنال دهی و نحوه نمایش عملکرد، RSI را یک نماگر پیشرو معرفی میکند.
باید توجه داشته باشیم که RSI نمایش دهنده قدرت روند نسبت به نقطه شروع حرکت روند است.
چون بخاطر وجود کلمه “نسبی” در نام آن، برخی افراد آن را نمایشگر قدرت روند نسبت به سایر نمودارها میپندارند.
سیگنالهای این اسیلاتور نیز از نوع اشباع خرید یا Overbought و اشباع فروش یا Oversold میباشند.
همچنین سیگنالهای مربوط به واگرایی (Divergence) و همگرایی (Convergence) آر اس آی نیز بسیار ارزشمند هستند.
اگرچه RSI یک اندیکاتور بسیار پرکاربرد است اما همواره سیگنالهای آن باید توسط سیگنالهای سایر ابزار تکنیکال نیز تایید شوند.
ناحیه بالای ۷۰ درصد RSI همان ناحیه اشباع خرید یا Overbought میباشد.
بازه محصور در زیر تراز ۳۰ درصد RSI نیز ناحیه اشباع فروش یا Oversold نامیده میشود.
البته بعضی از تحلیلگران، در حالت سختگیرانهتر، از نواحی ۸۰ درصد و ۲۰ درصد استفاده میکنند.
یکی دیگر از ترازهای بسیار سودمند RSI در تحلیل تکنیکال، سطح ۵۰ درصد آن میباشد.
معرفی بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند (Trend)
برخی از استراتژیها در طول زمان امتحان خود را پس دادهاند و همچنان نیز برای روندبازانی که به تحلیل اندیکاتورهای بازار علاقه دارند، ابزار محبوبی هستند. از این رو میکوشیم که در این مقاله بهترین شاخصها یا بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند را معرفی کنیم.
اطلاعات مربوط به بازار، در شاخصهایی به نام اندیکاتور ارائه میشود که مهمترین ابزار کار تحلیل تکنیکال به شمار میروند. حتی برای تأیید تحلیلهای فاندامنتال نیز میتوان این اندیکاتورها را چک کرد. تعدادی از اندیکاتورها یا شاخصها در میان تکنیکالیستها محبوبترند. این محبوبیت دلایلی دارد: ارائه اطلاعات مفید (صدور سیگنال خرید و فروش، تشخیص روند ، ارائه اطلاعات حجمی)، کاربری ساده، کاربرد چندگانه و دلایلی دیگر.
معاملهگران میکوشند که روندها را بررسی و از آن سود استخراج کنند. روش معاملهگری روندی (Trend trading) سعی میکند که با استفاده از تحلیلِ جهت حرکت قیمت یک دارایی، کسب سود کند. این کار به چند شیوه انجام میشود.
البته با هیچ کدام از اندیکاتورهای تکنیکال، نمیتوان به تنهایی پولدار شد. معاملهگران علاوه بر تحلیل، باید در مورد مدیریت ریسک و روانشناسی معاملات هم چیزهای زیادی بدانند.
میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال و یکی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند (Trend) است که با بهروزرسانی مداوم میانگین قیمت، دادههای قیمتی را هموار میکند. میانگین متحرک در نمودار قیمت، به صورت خطی منفرد و صاف است که تغییرات ناشی از نوسان قیمت از آن حذف شده است.
میانگین، طی مدت زمان خاصی حساب میشود ــ 10 روز، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر دوره زمانی خاصی که تریدر میخواهد. میانگین متحرک ساده با دورههای زمانی 50، 100 و 200 روزه در میان سرمایهگذاران و طرفداران روند بلندمدت رایج است.
چندین راه برای استفاده از میانگین ساده وجود دارد. اولین مورد این است که به زاویه میانگین متحرک نگاه کنید. اگر برای مدت زیادی در جهت افقی حرکت کند، به این معنی است که قیمت، روند ندارد بلکه در حال نوسان است.
رنج تریدینگ (Trading range) زمانی رخ میدهد که یک دارایی مالی برای مدت زیادی مدام بین قیمتهای بالا و پایین معامله شود.
اگر خط میانگین متحرک به سمت بالا زاویه داشته باشد، یعنی روندی صعودی در حال آغاز شدن است. با این حال میانگین متحرک ارزش آینده دارایی را پیشبینی نمیکند؛ بلکه کنش قیمت را به وسیله میانگین بازۀ زمانی آشکار میکند.
روش دیگر استفاده از نقاط تقاطع چند نمودار میانگین متحرک، است. با ترسیم میانگین متحرک 50 روزه و 200 روزه در نمودار، سیگنال خرید هنگامی صادر میشود که میانگین 50 روزه میانگین 200 روزه را رو به بالا قطع کند. سیگنال فروش نیز وقتی صادر میشود که میانگین 50 روزه میانگین 200 روزه را از بالا به پایین قطع کند. البته تایم فریم همواره میتواند متناسب با نیاز و سلیقه شخصیتان تنظیم شود.
اما از آنجایی که نمودار قیمت از میانگین متحرک ناپایدارتر است، این روش مستعد صدور سیگنال ناقص بیشتری است.
میانگین متحرک همچنین میتواند سطوح حمایت و مقاومت قیمت را تدارک ببیند. نمودار زیر میانگین متحرک 100 روزهای را نشان میدهد که به عنوان یک سطح حمایت عمل میکند.
همگرایی و واگرایی میانگینِ متحرک (MACD)
«همگرایی و واگرایی میانگینِ متحرک» یا مکدی نوعی اندیکاتور نوسانگر است. اندیکاتور نوسانگر، اندیکاتوری مربوط به تحلیل تکنیکال است که با گذشت زمان حول و حوش خط مرکزی بالا و پایین میرود؛ مکدی نیز پیرامون صفر نوسان میکند. این اندیکاتور، هم از نوع اندیکاتورهای روندنما است و هم نوسانگر مومنتوم.
یکی از استراتژیهای اساسی مکدی این است که به نمودار مکدی واقع در زیر نمودار قیمت نگاه کنید و ببینید که خطوط مکدی زیر سطح صفر هستند یا بالای صفر.
اگر خطوط مکدی در مدتزمان طولانی بالای صفر باشند، احتمالاً روند بازار صعودی است. در مقابل اگر خطوط مکدی پیوسته زیر صفر باشد، احتمالاً جهت روند بازار نزولی است.
با استفاده از این استراتژی، سیگنال بالقوه خرید هنگامی صادر میشود که مکدی به بالای صفر حرکت کند و سیگنال بالقوه فروش نیز زمانی صادر میشود که مکدی سطح صفر را از بالا به پایین قطع کند.
تقاطعهای خط سیگنال نیز میتواند سیگنالهای اضافی خرید و فروش صادر کند. مکدی دارای دو خط است: خط سریع و خط کند (دو میانگین با دورههای زمانی متفاوت). سیگنال خرید هنگامی رخ میدهد که خطِ سریع خط دیگر را از پایین به بالا قطع کند و سیگنال فروش نیز وقتی صادر میشود که همین خط سریع (میانگین متحرک نمایی با دوره زمانی کوتاهتر) خطِ کند را از بالا به پایین قطع کند.
در واقع مکدی به دلیل برخورداری از اجزای سه گانه خود یکی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند محسوب میشود.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز اندیکاتور نوسانگر دیگری است با این تفاوت که دامنه نوسان آن بین صفر تا صد است؛ در نتیجه این شاخص، اطلاعات متفاوتی نسبت به مکدی تهیه میکند و همچنان از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند به شمار میرود.
یکی از شیوههای تفسیر شاخص RSI به این صورت است که در زمانی که اندیکاتور در نمودار بالای 70 را نشان دهد، قیمت در وضعیت اشباع خرید و هنگامی که زیر 30 باشد، وضعیت اشباع فروش تلقی میشود.
قیمت در یک روند صعودی قوی، پیوسته بالای سطح 70 واقع خواهد شد. برای روند نزولی نیز مدت زمان زیادی در سطح 30 و زیر آن باقی میماند.
با اینکه سطوح اشباع خرید و فروش معمولاً دقیق هستند، اما ممکن است نتوانند برای معاملهگران روندی (Trend trading)، به موقع سیگنال صادر کنند.
پیشنهاد جایگزین این است هنگامی که روند صعودی است، در نزدیکی وضعیت اشباع فروش اقدام به خرید کنید و هنگامی که روند نزولی است، در نزدیکی وضعیت اشباع خرید، بفروشید.
برای مثال فرض کنید که روند بلندمدت یک رمزارز صعودی است. سیگنال خرید زمانی صادر میشود که شاخص RSI به زیر 50 و مجدداً به بالای آن حرکت کند. این حالت به معنی پولبک (Pullback) قیمت است. در نتیجه تریدر زمانی خرید میکند که پولبک طبق شاخص RSI رخ دهد و تمام شود؛ سپس روند ادامه مییابد. سطوح 50 به این دلیل استفاده میشوند که RSI در روندهای صعودی نوعاً به زیر سطح 30 نمیرسد مگر آنکه حرکت بازگشتی بالقوهای آغاز شده باشد. سیگنال فروش زمانی صادر میشود که روند نزولی باشد و شاخص RSI به بالای سطح 50 برود و مجدداً به زیر آن بازگردد.
اندیکاتور حجم متوازن (OBV)
حجم معاملات به خودی خود اندیکاتوری مهم است و اندیکاتور حجم متوازن (On-Balance Volume) نیز مقدار قابل توجهی از اطلاعات حجمی را در برگرفته و آن را در یک اندیکاتور تکخطی واحد جمعآوری میکند. این اندیکاتور فشار تجمعی خرید و فروش را با جمع کردن حجم معاملات در روزهای صعودی بازار و تفریق کردن حجم معاملات در روزهای نزولی، اندازهگیری میکند.
حجم معاملات در حالت ایدهآل باید بتواند روندها را تأیید کند. افزایش قیمت باید با افزایش اندیکاتور OBV و کاهش آن با کاهش تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها OBV همراه شود، به همین دلیل است که این شاخص از بهترین شاخص های تشخیص روند به شمار میرود.
شکل زیر سهام شرکت نتفلیکس را نشان میدهد که روند صعودی آن با افزایش اندیکاتور OBV همراه شده است. از آنجایی که OBV زیر خط روند نرفته است، لذا نشانه خوبی است از اینکه قیمت احتمالاً به روند صعودی خود حتی پس از پولبک ادامه خواهد داد.
اگر OBV افزایش یابد و قیمت افزایش نیابد، احتمالاً به این معنی است که قیمت در آینده OBV را تعقیب کرده و صعود خواهد کرد. اگر قیمت صعود کند و OBV ثابت بماند یا نزول کند، ممکن است به این معنی باشد که قیمت در نزدیکی یک سقف قرار دارد. اگر قیمت سقوط کند ولی OBV ثابت بماند یا صعود کند، میتواند به معنی قرار گرفتن قیمت در کف باشد.
سخن پایانی
در این مقاله سعی بر این داشتیم که بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند را معرفی کنیم. اندیکاتورها علاوه بر صدور سیگنالهای مربوط به معاملات روندی و هشدار دادن در مورد حرکات بازگشتی، میتوانند اطلاعات و دادههای قیمت را سادهسازی و هموار کنند. آنها در تمامی تایم فریمها به کار میروند و معمولاً متغیرهایی در خود دارند که متناسب با ترجیحات خاص هر تریدر تنظیم میشود.
معاملهگران این امکان را دارند که استراتژیهای دریافت شده از اندیکاتورها را ترکیب کنند؛ در نتیجه با این امکان، معیارهای ورود و خروج به وضوح تعیین میگردد. اگر اندیکاتور خاصی برایتان جذاب است، بهتر است که بیشتر در مورد آن تحقیق کنید. مهمتر آنکه قبل از استفاده از اندیکاتور خود در معاملات واقعی، بهتر است آن را امتحان کنید.
تفاوتهای اندیکاتور ها و اسیلاتور ها
همگی ما بارها و بارها از اصطلاح تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها اسیلاتور و اندیکاتور استفاده کردیم حتی گاهی اوقات به اشتباه آن ها را هم معنی فرض و به جای یک دیگر به کار برده ایم; همین اشتباه ساده و رایج سبب شد دایره کاربرد این دو ابزار در جامعه تکنیکال ایران محدود به گرفتن واگرایی ها بشه و ما از درک بخش بزرگی از پتانسیل های اندیکاتور ها و اسیلاتور ها محروم بشویم; به همین علت تصمیم گرفتم در این مقاله به برسی 3 تفاوت این دو ابزار مهم بپردازم.
اندیکاتور چیست:
اندیکاتور ها (indicator) یا ترجمه فارسی آن شاخص ها مجموعه ای از توابع هستند که از انواع میانگین ها یا حجم معاملات برای گرفتن هشدار ها ; تایید ها ; و از همه با اهمیت تر سنجش قدرت روند ها و یا حتی پیش بینی آینده روند ها! در کنار الگو ها و یا سایر ابزار ها در نمودار ها مورد استفاده قرار میگرند.
اندیکاتور ها به چهار خانواده اصلی تقسیم میشوند:
۱- روندها (trend) : شناخته شده ترین اعضای این خانواده ابر های ایچیموکو انواع موینگ اورج ها هستند مهمترین ویژگی مشترک اعضای این خانواده قرار گرفتن اندیکاتور ها بر روی خود نمودار قیمتی (میله و یا کندل هاس )
۲- اسیلاتور ها (oscillators) : به تفصیل در ادامه مطلب توضیح داده خواهد شد.
۳- حجم(volume) : دسته ای از ندیکاتور ها که صرفا حجم و ارزش معاملات رو مورد انالیز قرار میدهند همان اندیکاتور حجمی که عموم تحلیل گران در زیر نمودارهایشان قرار میدهند از این خانواده هستند.
۴- اندیکاتور بیل ویلیام(bill wiliams) : مجموعه ای از اندیکاتور های که جناب بیل ویلیامز خالق آنها بوده و به احترام تلاش های ایشون در یک خانواده قرار گرفته اند شناخته شده ترین اندیکاتور این خانواده اندیکاتور Aligator هست البته در این خانواده دو اسیلاتور نیز وجود دارد.
Accelerator oscillator و awesome oscillator که در بازار ایران کمتر استفاده می شود اما در آینده حتما مجموع مباحثی برای معرفی این اسیلاتور ها خدمت اساتید و خوانندگان سایت وزین فراچارت تقدیم خواهم کرد.
همانطور که مشاهده کردید اسیلاتور ها یکی از ۴ زیر مجموعه خانواده اندیکاتور ها هستند; پس به یاد داشته باشید نه تنها دو لغت اندیکاتور و اسیلاتور هم معنی و مترادف نیستند بلکه اسیلاتور ها یکی از زیر مجموعه های اندیکاتور ها محسوب میشوند; و این اولین تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور هست.
اسیلاتور چیست؟
اسیلاتور ها (oscillators) یا ترجمه فارسی آن ارتعاش سنج ; نوسانگر به مجموعه ای از اندیکاتور ها اطلاق میشود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است; در حقیقت اسیلاتور ها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهم باشند و ما را از میزان هیجان خرید و فروش حاضر در معاملات اگاه کنند .
اجازه بدید توجه شما رو به این تصاویر بسیار مشهور سیکل هیجانات روحی سرمایه گذاران جلب کنم; اسیلاتور ها دقیقا سعی دارند به شما بگویند معامله گران در چه مرحله و نقطه ای از این سیکل روحی هستند.
برای همین اسیلاتور ها دارای دو محدوده هستند; اشباع خرید اشباع فروش; پس تفاوت دوم میشود قرار گرفتن محدوده خرید و فرش هیجانی در اسیلاتور ها; در عموم اسیلاتور های مشهور اشباع خرید در محدوده بیش از ۷۰ قرار دارد و حکایت از اوج هیجان زدگی در خریداران است و اشباع فروش در محدوده کمتر از ۳۰ و حکایت از اوج هیجان شتاب زدگی در فروشندگان است; این در حالیست که در سایر اندیکاتور ها مثل adx موینگ اورج ها ابر های ایچوموکو و … چنین چیزی وجود نداره; پس نوسانگرهای پر کاربرد RSI و DT oscillator و Stochasic و CCI و MACD از نوع اسیلاتور هستند.
نکته مهم:
وقتی بازاری که با آن کار میکنید روندی قوی ندارد یا رنج است این مناطق هیجان خرید و فروش به درستی نقاط ورود و خروج را به شما نشان میدهند; ولی در یک بازار قوی و روند دار; رفتن اسیلاتورها در مناطق اشباع خود حکایت از قوی بودن و ادامه دار بودن روند فعلی دارند; پس این مهم است که نموداری که تحلیل می کنید روند دار است یا خنثی!
اما تفاوت سوم اسیلاتور ها و اندیکاتور ها در گرفتن واگرایی ها میباشد; ما صرفا اجازه داریم از اسیلاتور ها واگرایی بگیریم! اسیلاتور های مثل macd و rsi و cci محبوب ترین اسیلاتور ها برای اخذ واگراییست; در 3 زیر مجموعه دیگر اندیکاتور ها شامل اندیکاتور های حجم ; اندیکاتور های روند ; اندیکاتور های بیل ویلیامز واگرایی گرفتن متداول و مشروع نمیباشد دلیل این امر به فلسفه ماهیت و فرمول دیگر اندیکاتور ها بر میگردد.
چکیده انواع اندیکاتورها و اسیلاتورها
از نوسان گر تصادفی برای شناسایی جهت روند قیمت و نقاط احتمالی اصلاح استفاده می شود که از طریق مشخص کردن جایگاه قیمت حال حاضر در آخرین محدوده قیمتی انجام می شود زیرا قیمت ها در روند صعودی به بالا ترین قسمت انتهای محدوده و در روند نزولی به پایین ترین منطقه انتهای محدوده تمایل دارند.در حقیقت از این اندیکاتور برای شناسایی محدوده کف فروش و سقف استفاده می شود که اگر بالای عدد هشتاد باشد به معنای سقف خرید و پایین عدد بیست کف فروش را به همراه دارد.همچنین این نوسانگر برای سه هدف استفاده می شود که عبارتند از : ۱-شناسایی میزان اشباع فروش یا خرید-۲-شناسایی سیگنال ها-۳-شناسایی واگرایی ها
۲-نوسانگر مهیب AO :
نوسانگر مهیب به معنای فوق العاده می باشد و نوعی اندیکاتور است که برای اندازه گیری میزان حرکت و تغییر روند های ناگهانی استفاده می شود.در حقیقت این اندیکاتور اگر از خط صفر رو به بالا برود به معنای موقعیت خرید و اگر رو به پایین حرکت کند مفهوم فروش را در بر دارد.نوسانگر مهیب از حاصل تفریق میانگین متحرک ساده با دوره ۲۴ و میانگین متحرک ساده دوره ۵ به دست می آید و برای تایید روند ها یا احتمال بازگشت ها استفاده می شوند.این میانگین های متحرک ساده اصولا توسط قیمت بسته شده استفاده نمی شوند، بلکه توسط نقاط میانی میله ها محاسبه می شوند.
۳-نوسانگر نهایی UO :
شاخص نوسانگر نهایی برای اندازه گیری مقدار حرکت در سه بازه زمانی جدا از هم استفاده می شود که کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت می باشد.همچنین از این اندیکاتور برای شناسایی مناطق اشباع خرید و فروش استفاده می شود و هدف نهایی آن جلوگیری از واگرایی های اشتباه در بین نوسانگرهای اندازه حرکت معمول می باشد.همچنین این شاخص از چند دوره زمانی برای محاسبه استفاده می کند که این اتفاق در مقابل دیگر نوسانگر های حرکتی است که از یک بازه زمانی بهره می جویند.
۴-نوسانگر قدرت خرس ها Bears Power :
نوسانگر قدرت خرس ها تفاوت بین پایین ترین قیمت و میانگین متحرک نمایی ۱۳ را اندازه گیری می کند و به وسیله هیستوگرام رسم می شود.اگر این شاخص زیر صفر باشد یعنی فروشنده ها می توانند قیمت را پایین تر از میانگین متحرک نمایی بیاورند و اگر بالای صفر باشد این مفهوم را می رساند که خریداران می توانند قیمت را بالاتر از میانگین متحرک نمایی نگه دارند.همچنین این اندیکاتور یک نوسانگر نامحدود با مقدار پایه صفر است و حد بالاتر و پایین تری ندارد و در اکثر مواقع از طریق ترکیب با سایر سیگنال ها مورد استفاده قرار می گیرد.
۵-نوسانگر ویلیامز Williams %R :
نوسانگر ویلیامز یک نوسانگر بر پایه حرکت می باشد که برای شناسایی شرایط اشباع فروش و اشباع خرید از آن استفاده می شود تا بتوان نقاط ورود و خروج را شناسایی نمود.در حقیقت این شاخص بر اساس مقایسه بین قیمت بسته شده حال حاضر و بالا ترین سقف برای دوره بازگشتی که کاربر انتخاب کرده باشد بوجود می آید.همچنین این شاخص بین صفر و منفی صد در نوسان است که نزدیک به صفر به معنای اشباع خرید و در حدود منفی صد مفهوم اشباع فروش است.
۶-شاخص قدرت نسبی RSI :
شاخص قدرت نسبی یک نوسانگر موفق است که می توان گفت محبوب ترین اندیکاتور موجود است و بر پایه حرکت می باشد و از آن برای اندازه گیری سرعت و تغییر حرکات جهت دار قیمت استفاده می شود.همچنین شاخص قدرت نسبی بین محدوده صفر تا صد نوسان دارد و زمانی که به شکل نمودار شده باشد، میانگینی جهت نظارت بر جریان و قدرت و ضعف تاریخی یک بازار مشخص که به قیمت های بسته شده در یک دوره معین که به ایجاد یک واحد مورد اعتماد از تغیبرات حرکت و قیمت بستگی دارد را نشان می دهد و در اصل اندیکاتوری با دوام محسوب می شود.
۷-شاخص کانال کالا CCI :
شاخص کانال کالا یک نوسانگر حرکتی می باشد که برای شناسایی وضعیت اشباع خرید و فروش به کار می رود و بسیار مشهور و محبوب می باشد و به صورت وسیع مورد استفاده قرار می گیرد.همچنین این شاخص نوعی نوسانگر نامحدود می باشد که حد بالاتر و پایین تر ندارد و به جهت یافتن بازگشت ها و واگرایی های گذشته مورد استفاده قرار می گیرد و از آن در بسیاری از ابزار های مالی به کار گرفته می شود.
۸-باند بولینگر Bollinger Band :
باند بولینگر نوعی دیگر از اندیکاتور ها است که بسیار کاربردی می باشد و میانگین متحرک ساده در وسط آن قرار گرفته است و محدوده نوسانات قیمت که نرخی می باشد که درآن، قیمت افزایش یا کاهش پیدا می کند و هر چقدر دامنه آن وسیع تر باشد، نوسانات قیمت هم بیشتر می شود را نشان می دهد.
۹-شاخص قدرت نسبی تصادفی Stoch RSI :
شاخص قدرت نسبی تصادفی در حقیقت یک اندیکاتور می باشد که به وسیله آن می توان جهت و روند بازار را تحلیل نمود.در حقیقت مقیاسی از شاخص قدرت نسبی است که رنج پایین و بالای خود در یک دوره از زمان توسط یک کاربر تعریف می شود.همچنین این شاخص یک نوسانگر می باشد که مقدار آن بین صفر و یک است که به شکل یک خط رسم می شود.
۱۰-ابر ایچیموکو Ichimoku Cloud :
ابر ایچیموکو یکی از اندیکاتور های محبوب و کاربردی است که جهت حرکت و روند تضمین شده و همچنین مقاومت و حمایت را نمایان می کند و تصویری روشن تر از مقوله قیمت گذاری را نشان می دهد و از پنج خط تشکیل شده است که هر کدام مربوط به زمانی مشخص می باشد.علاوه بر این اندازه گیری حرکت و ارسال سیگنال تلاقی خطوط و قیمت این خطوط که به معامله کنندگان یاری می رساند بهترین نقاط ورود و خروج را پیدا کنند را به همراه دارد.
۱۱-شاخص مکدی MACD :
شاخص مکدی اندیکاتوری بسیار محبوب می باشد که به جهت شناسایی شاخصه های روند تضمین شده که حرکت بازار و جهت دوره زمانی روند را نشان می دهند، استفاده می شود و نام دیگر آن میانگین متحرک همگرایی-واگرایی می باشد.همچنین به دلیل این که ترکیبی از دو نوع شاخص که میانگین متحرک کوتاه مدت و بلند مدت می باشد، حاوی اطلاعات زیادی است.علاوه بر این تفاوت بین دو میانگین متحرک و خط سیگنال را به شکل هیستوگرام که بر روی خط صفر مرکزی در حال نوسان است را رسم می نماید.
۱۲-شاخص جهت دار میانگین ADX :
شاخص جهت دار میانگین به معامله کنندگان یاری می دهد تا نه جهت واقعی، بلکه قدرت روند را معین کنند و می توان از آن برای یک بازار خنثی یا در حال شروع روند جدید استفاده نمود.همچنین این شاخص، با شاخص حرکتی جهت دار در ارتباط است و بین صفر تا صد متغیر می باشد که مقدار بالا نشان دهنده روندی قوی و مقدار پایین آن بیان کننده روندی ضعیف می باشد.
۱۳-شاخص گردش پول MFI :
شاخص گردش پول یک نوع نوسانگر می باشد که ورودی و خروجی یک دارایی را برای یک دوره زمانی مشخص اندازه گیری می کند.این شاخص بین اعداد صفر تا صد نوسان می کند تا سیگنال های اشباع خرید و اشباع فروش را صادر نماید.همچنین شاخص گردش پول می تواند در شناسایی حرکت های بازگشتی بازار زمانی که سیگنال اشباع خرید و فروش صادر شده است کاربرد فراوانی داشته باشد.
۱۴-میانگین متحرک ساده SMA :
میانگین متحرک ساده یک متحرک غیر وزنی می باشد که نقاط مختلف در مجموعه داده اهمیت و وزن برابری دارند.همچنین با انتهای هر دوره قدیمی ترین نقطه داده سقوط می کند و جدیدترین نقطه داده به آن اضافه می گردد.شاخص های میانگین متحرک انواع زیادی دارند و قیمت میانگین را در دوره های زمانی مطلوب نمایش می دهند و همه آن ها اصولا در نقاط مختلف داده ها با هم متفاوت می باشند.علاوه بر این باید دانست که در بین همه میانگین های متحرک، میانگین متحرک ساده تاخیر بیشتری دارد و می توان گفت که میانگین قیمت بسته شدن یک سهم در دوره زمانی مشخصی می باشد.
۱۵-میانگین متحرک هال HMA :
اندیکاتور میانگین متحرک هال برای کاهش تاخیر، افزایش پاسخگویی و حذف نویز بوجود آمده است که محاسبه آن بسیار دقیق می باشد و در میانگین متحرک وزنی از آن استفاده می گردد.این شاخص سرعت عمل بالایی دارد و بسیار ساده می باشد و بر قیمت های جدید تر تاکید بیشتری نسبت به قیمت های قدیمی دارد.علاوه بر این در تشخیص سیگنال ورود و خروج کارایی بالایی دارد و بسیار مورد استفاده معامله گران نوسانی و بلند مدت می باشد که اصولا همراه با سیگنال ها و روش های دیگر مورد استفاده قرار می گیرد.
۱۶-میانگین متحرک وزنی WMA :
میانگین متحرک وزنی یکی دیگر از اندیکاتور های میانگین متحرک است که نسبت به داده های جدید وزن بیشتری دارد و به داد های قدیمی وزن کم تری را اختصاص می دهد.زمانی که در این اندیکاتور قیمت بالاتر از میانگین متحرک وزنی باشد سیگنال خروج و بر عکس این اتفاق سیگنال ورود می باشد.همچنین می تواند به عنوان حمایت یا مقاومت عمل کند و اقدام به خرید و فروش گرفت.
۱۷-میانگین متحرک نمایی EMA :
شاخص میانگین متحرک نمایی نوعی از میانگین متحرک وزنی است و بسیار شبیه به آن کار می کند و تفاوت اصلی بین این دو شاخص این می باشد که نقاط داده های قدیمی تر هرگز میانگین را ترک نمی کنند.در حقیقت چند نوع شاخص میانگین متحرک وجود دارند که قیمت میانگین را در دوره های زمانی مورد نیاز نمایان می کنند که همه آن ها اصولا در نقاط مختلف داده ها متفاوت می باشند.
تفاوت تحلیل اندیکاتور ها و RTM
یکی از مهمترین و کاربردیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها هستند. برای رسیدن به درک کاملتری از نمودارهای قیمتی میتوانید از اندیکاتورها بهره ببرید. اندیکاتورها با بهرهگیری از فرمولهای ریاضی و اعمال آنها بر روی قیمت و حجم معاملات، به شکلهای مختلفی تبدیل میشوند. در تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل نمودارها و الگوهای قیمتی و زمانی باید از اندیکاتورها استفاده کنید. استفاده از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال پیچیدگیهای خود را به همراه دارد. کارگزاری اقتصاد بیدار با متخصصان و افراد با تجربه در مسیر یادگیری و استفاده از این ابزار با شما خواهد بود.
اندیکاتور در تحلیل تکنیکال چیست؟
در چارت و نمودارهای قیمتی اطلاعات بسیاری وجود دارد که از چشمان شما پنهان است. محاسبات آماری و فرمولهای ریاضی به شما کمک میکنند تا فهم بهتر و استفاده اثربخشتری از این اطلاعات کاربردی داشته باشید. حجم معاملات، اولین قیمت، کمترین قیمت، بیشترین قیمت و آخرین قیمت پارامترهای ورودی این محاسبات هستند که طی فرمولهایی بهصورت گرافیکی و بصری در کنار نمودار اصلی و یا بهصورت یک نمودار مجزا در پایین صفحه به شما نشان داده میشوند که به آن خروجیهای گرافیکی، اندیکاتور میگویند.
کاربردهای اندیکاتور (indicator) در تحلیل تکنیکال چیست؟
در تحلیل تکنیکال شما با استفاده از انواع مختلف اندیکاتور به آگاهی و درک عمیقی از شرایط حالحاضر و حتی آینده سهام دست پیدا میکنید. به طور دقیقتر کاربرد و تأثیر اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال یا فنی به ۲ بعد تقسیم میشود:
ارزیابی درستی سایر تحلیلها
گاهی اوقات با استفاده از سایر ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال، تابلوخوانی یا تحلیل بنیادی به نتیجه و تحلیلی از یک سهم میرسید. در این شرایط برای ارزیابی و بررسی درست بودن این تحلیل باید از انواع مختلف اندیکاتورها بهره ببرید تا صحت نتایج دست یافته خود را تأیید یا رد کنید.
آگاهی از روندها
یکی دیگر از کاربردهای تأثیرگذار اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال صدور سیگنال است. سیگنال در بازار بورس به این معنی است که پیش از رخ دادن تغییرات در روند قیمتی، پیشبینی از این تغییرات به شما ارائه شود. اندیکاتورها نشانههای وقوع این اتفاقات را به شکلی دقیق پیشبینی میکنند و در خصوص تغییر روندها را به شما آگاهی میبخشند. تحلیل درست این سیگنالهای صادر شده به تجربه بالا و تسلط به اندیکاتورها نیازمند است. کارگزاری اقتصاد بیدار، با طراحی انواع مطالب و دورههای آموزشی طبقهبندی شده شما را در این مسیر هدایت میکند و بستری فراهم میکند تا هر آنچه که نیاز است را فرا گیرید.
انواع اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها از نظر همراهی قیمت، به دو گروه پیشرو و دنبالهرو تقسیم میشوند. پیشروها در مقایسه با اندیکاتورهای دنبالهرو سریعتر به تغییرات قیمتی واکنش نشان میدهند. اما دستهبندیهای مختلفی برای انواع اندیکاتورها وجود دارند که مهمترین آنها تقسیمبندی براساس ساختار اندیکاتورها است. انواع مختلف اندیکاتورها براساس تفاوتهای ساختاری ۴دستهی زیر هستند:
اسیلاتور (Osilator)
نمایش نموداری هیجان بازار و قدرت خریداران و فروشندگان هدف اصلی یک اسیلاتور میباشد. اسیلاتورها در بازهی خاصی حرکت میکنند. در بین اندیکاتورهای اسیلاتور میتوان مکدی (MACD) را نام برد که اطراف خطی در مرکز که صفر است نوسان میکند و یک اسیلاتور مناسب برای تشخیص نقاط برگشت قیمتی و تغییر روند است. تعدادی از اسیلاتورها نیز برای مشخص کردن نقاط اشباع خرید و فروش به کار گرفته میشوند. اسیلاتور استوکاستیک از بهترین اندیکاتورها برای تعیین نقاط اشباع خرید و فروش و بررسی ارزندگی سهم است.
روند (Trend)
روندها در نمودار دارای سه گروه صعودی، نزولی و خنثی هستند. از مهمترین اندیکاتورهای روند میتوان میانگین متحرک (moving average) و شاخص رگرسیون خطی را نام برد. اندیکاتورهای روند، برای ایجاد دیدگاه جامع و کلی نسبت به گذشته قیمت، از قیمت یک سهم در بازههای زمانی مختلف میانگین میگیرد.
اندیکاتور حجم (Volume)
این نوع از اندیکاتورها با به نمایش گذاشتن تغییرات حجمی به شما قدرت و ضعف خریداران و فروشندگان را نشان میدهند. با استفاده از این نوع از اندیکاتورها میتوانید ریسک معامله خود را کم کنید. علت کم شدن ریسک معاملهی شما این است که بررسی و تجزیهی حجم معاملات منجر به درک قدرت و ضعف و جهت روند میگردد. معمولاً در نقاط برگشت قیمتی، حجم معامله به طور محسوسی افزایش مییابد. با استفاده از این اندیکاتورها میتوانید نسبت به حجم و همینطور دیگر ابزارهای تکنیکال روندها را پیشبینی کنید و دست به خرید و فروش زنید. در نقطه مقابل کاهش حجم معاملات تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها نیز نشان از کاسته شدن قدرت روند حال حاضر دارد که میتواند سیگنالهایی برای خروج از معامله یا رود به سهم باشد.
اندیکاتور بیل ویلیامز (Bill Wiliams)
بیل ویلیامز معاملهگری موفق، دست به طراحی تعدادی از اندیکاتورها زد که به کمک آنها یک روش نوین تحلیل تکنیکال ایجاد شد. این اندیکاتورها به نام این شخص یعنی بیل ویلیامز نامگذاری شد. اندیکاتورهای فراکتال بیل ویلیامز، الیگیتور بیل ویلیامز، بیل ویلیامز، بیل ویلیامز از مهمترین این اندیکاتورها هستند.
معرفی مهمترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
بعد از بررسی چیستی اندیکاتور و تأثیرشان در بازار بورس و تحلیل تکنیکال، حال به معرفی بهترین اندیکاتورها میپردازیم. گفتی است که استفاده از این اندیکاتورها دارای پیچیدگیها و نکات بسیار ات که عدم توجه به آنها به شما و داراییتان خسارت وارد میکند. برای بهرهگیری از این اندیکاتورها و یادگیری نحوه استفاده از آنان میتوانید از مقالات آموزشی، فیلمها و کلاس ها استفاده کنید.
اندیکاتور مکدی ( MACD)
اندیکاتو مکدی که از انواع اسیلاتور به حساب میآید یکی از پرکاربردترین اندیکاتورها است. به کمک این اندیکاتور میتوانید میزان قدرت یا ضعیف بودن حرکت روندها را در یک سهم یا شاخص کل تشخیص دهید. نمودار قیمتی مخصوص مکدی که در پایین چارت تحلیل تکنکال دیده میشود بین دو بازه نوسان میکند.
واگرایی همگرایی متحرک (MACD) ، که در سال 1979 توسط جرالد اپل (Gerald Appel) ابداع شد، یکی از برترینترین شاخصهای تکنیکال در معاملات است. MACD به دلیل سادگی و انعطافپذیری مورد استقبال معامله گران در سراسر جهان قرار گرفته است، زیرا میتواند بهعنوان شاخص روند یا حرکت، مورد استفاده قرار گیرد. یک روش رایج برای استفاده از هیستوگرام MACD ، واگرایی معامله است.
اندیکاتور ابر ایچیموکو
یکی از بهترین و شاید پیچیدهترین اندیکاتورها، اندیکاتور ابر ایچیموکو است. تحلیل با این اندیکاتور در گذشته بسیار دشوار بوده اما با تکیه بر خدمات نوین آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار استفاده از این اندیکاتور و دریافت سیگنالهای خرید و فروش بسیار ساده شده است. در دورههای مجازی و حضوری کارگزاری اقتصاد بیدار تشخیص روند قیمت، شتاب روندها و تشخیص حمایتها و مقاومتها آموزش داده میشود.
اندیکاتور RSI
در ادامه اندیکاتورهای مهم و تأثیرشان در تحلیل تکنیکال، به اندیکاتور RSI میپردازیم. RSI از انواع اسیلاتورها میباشد. مناطق اشباع فروش و خرید یک دارایی را به کمک آن میتوان شناسایی کرد. اندیکاتور RSI یا همان Relative Strength Index با استفاده از فرمولهای پیشرفته به عنوان شاخص قدرت نسبی سهام به شما کمک خواهد کرد. در واقع اندیکاتور ،RSI یک ابزار تحلیلی است که به کمک آن سطوح بازگشتی بازار شناسایی میشود و نشاندهنده قدرت بازار و قدرت خریداران و فروشندگان نسبت به هم است، از همین رو، شاخص قدرت نسبی نامیده شده است .
اگر در بازار بورس درک کنید که اندیکاتور چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد، آنگاه یادگیری و استفاده از آن نیز آسان و جذاب میشود. اندیکاتورهای گوناگونی در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند که پرکابردین آنها MACD، RSI و CCI است. البته هر کدام از اندیکاتورها ممکن است برای یک سری اهداف خاص بیشتر استفاده شوند و ترکیب آنها با تایم فریمهای گوناگون فعالیت در بازار بورس و قرار گرفتن در این مسیر جذاب ریسکهایی هم بههمراه دارد. کارگزاری اقتصاد بیدار از قابل اعتمادترین و کاملترین مراجع برای یادگیری و فعالیت در بازار بورس است و شما را در این مسیر همراهی میکند.
تحلیل تکنیکال بر پایه تکنیک RTM
این روش تحلیل یکی از زیر شاخه های پرایس اکشن است شما بعد ازیادگیری این تکنیک میتوانید با تشخیص درست نواحی عرضه و تقاضا، معاملات موفق با ریسک به ریوارد بسیار مناسب داشته باشید، این تکنیک در ظاهر ساده ولی در عین حال پیچیدگی های دارد و نیاز به تمرین زیاد و مداوم دارد.
اولین الگوی ما RBD (Rally base Drop) می باشد. این الگو بیشتر در تایم فریم های بالا مناسب ترید است و در این الگو شما نواحی عرضه یعنی ناحیه ای که فروشنده ها یا اصطلاحا خرس های بازار در آن ناحیه، سفارش های بسیار زیادی دارند و با رسیدن قیمت به این نواحی ما شاهد ریزش های بسیار خوبی دربازار خواهیم بود.
برای پیدا کردن این ناحیه (RBR) باید درتایم فریم های بالا H1 ,H4 و بالاتر به دنبال ریزش های شدید(DROP) در بازار باشیم، هر جا ریزش را مشاهده کردید بالاترین قله ای که قیمت از آنجا شروع به ریزش کرده است و در واقع یک پیوت ماژور تشکیل شده است و از آن پیوت چرخش شدید قیمت را داشته باشیم ، پیدا میکنیم.
جهت مطالعه بیشترمی توانید مقاله زیر را مطالعه کنید:
استراتژی و روشهای خروج از معاملات چه هستند و چگونه در آن خبره شویم ؟
در تصویر بالا در تایم فریم 1 ساعته یک ریزش شدید رو مشاهده میکنید منشا این ریزش با رنگ سبز نمایش داده شده است ، روند قبل از این ریزش یک روند کاملا صعودی می باشد و در ناحیه سبز رنگ چرخش قیمت را داشته ایم که در واقع یک پیوت ماژور تشکیل شده است.
همیشه قبل از تشکیل پیوت ماژور یا نقطه چرخش قیمت یک صعود خوب (ROLLY)داریم و بعد از ROLLY چرخش قیمت رو مشاهده میکنیم ،در این قله ما شاهد این هستیم که همواره قیمت چندیدن بار نوسان داشته و خریدارها و فروشندگان با هم درگیر شده اند و در نهایت فروشندگان برنده این درگیری هستند و قیمت رو شدیدا به پایین میکشند، زمانی که این اتفاق رخ می دهد تعداد بسیار زیادی فروشنده یا seller در همین ناحیه به انتظار هستند که اگر در آینده برای بار دوم قیمت بازار به این ناحیه رسیدسفارش های خود را فعال کنند و دوباره قیمت رو به سمت پایین بیاورند.
بعد از پیدا کردن این نواحی روی Base سفارش SELL LIMIT میگذاریم تا قیمت بعد از برخورد به این ناحیه و فعال کردن سفارش ما به سمت پایین سرازیر شود و ما وارد سود شویم .
Base همان ناحیه ای است که خریدارها و فروشنده ها با هم درگیر شدند و در نهایت فروشندها برنده بازی شدند.برای مشخص کردن دقیق ستاپ هایی که میخواهیم درون آنها معامله کنیم باید بیس ناحیه را همیشه در نظر بگیریم به این صورت که بالاترین نقطه ای که قیمت در بیس به خودش دیده رو به عنوان انتهای ستاپ و برای ابتدای ستاپ هم کندل هایی که Neckline آن ها تقریبا در یک سطح می باشد را در نظر بگیریم.