مدیریت استراتژی

مدیریت استراتژیک مالی یکی از مهمترین تکنیکهایی است که برای هر کسب و کاری لازم میباشد زیرا تا زمانی که مسائل مالی به شکلی صحیح برنامه ریزی نشوند! هیچ عملکردی در سازمان به درستی صورت نمیگیرد.
اهمیت مدیریت استراتژیک
اهميت مديريت استراتژيک
تعريف مديريت استراتژيک
استراتژي بر اساس تعريف ارائه شده توسط سازمان بين المللي ايزو درتعاريف مربوط به استانداردهاي ايزو 9001 نسخه 2015 به کليه فعاليت هاي طراحي شده در راستاي دستيابي به اهداف مورد نظر و از قبل برنامه ريزي شده مي باشد اطلاق مي شود.
بنابراين مديريت استراتژيک فرايند تصميم گيري ، جستجوي منابع و راستاي راهبري سازمان در سمت و سوي اهداف مورد نظر و از پيش تعيين شده سازمان مي باشد . تصميم هاي اتخاذ شده و راهکارهاي ارائه شده در صورتي که با اصول و قوانين مديريت استراتژيک همسو باشند مي توانند متضمن حرکت سازمان مورد نطر در مسير اهداف تا کسب موفقيت نهايي باشند .
به عبارت ساده تر در راستاي درک هرچه بهتر و بيشتر مقوله مديريت استراتژيک و کاربرد آن موقعيت فعلي سازمان ، ارگان يا شرکت مورد نظر را در نظر بگيريد سپس موقعيت دقيق و هدفي که قرار است در طول زمان معين به آن برسيم را در نظر بگيريد ، کليه فعاليت ها ي لازم براي رسيدن به هدف و موقعيت مورد نظر محدوده زماني مورد نظرتنها با بهره گيري از مديريت استراتژيک مقدور و ميسر خواهدبود .
در مقوله مديريت استراتژيک يکي مهم ترين فاکتورها مبحث چشم انداز است .چشم انداز به منزله تعيين و تصور اهداف سازماني بلند مدت است به اين معناي که به طورمثال تعريف دقيقي از آنچه قرار است در3 سال اينده به آن برسيم ارائه خواهد شد .
اين مقوله در ابعاد بزرگ درروند سياست گذاري کشور ها نيز به چشم مي خورد به اين مفهوم که به طور مثال دولت و سران هر کشور ابتدا چشم اندازي 20ساله براي کشور متصور مي شوند و در ادامه با استفاده از تکنيک هاي مديريت استراتژيک با اجراي استراتژي هاي کوتاه مدت ، ميان مدت و بلند مدت براي دست يابي به چشم انداز مورد نظر تلاش و فعاليت مي کنند .
اگر دقت کرده باشيد، معمولا کشورها هم چشم اندازهاي 20 ساله اي را تعريف مي کنند و براي رسيدن به آن استراتژي هاي بلند مدیریت استراتژی مدت، ميان مدت و کوتاه مدت تعريف مي کنند.
يازم به ذکر است در مسير مديريت استراتژيک يک سازمان ، ارگان يا شرکت عناصر و عوامل مهم و تاثيرگذار زيادي دخيل هستند که در ادامه به آن ها اشاره خواهيم کرد . از اين قبيل مواردمي توان به مواردي مانند منابع انساني ، منابع مالي ، تجهيزات و امکانات مورد نظر اشاره کرد .
اهميت مديريت استراتژيک
برنامه ريزي و يا طراحي يک استراتژي در بر گيرنده بررسي و ارزيابي کليه احتمالات و ريسک ها است که طراحي راه هاي مقابله با خطرات و استفاده موثر از منابع موجود را به دنبال خواهد داشت مضاف بر اينکه تلاش ها براي دستيابي به اهداف را محقق مي سازد .بطور قطع هر سازمان و ارگاني به منظورانجام ماموريت هاي خاصي طراحي و تشکيل شده است که در راستاي نيل به اهداف مورد نظر عمل مي کند . از سويي کليه فعاليت ها انجام شده در هر سازمان با تمرکز بر اين هدف ويژه انجام مي شوند و کليه منابع داخلي و محيط خارجي بايد به گونه اي تنظيم شوند که دست يابي به هدف تعيين شده در زمان مقرر منطقي و معقول باشد .
کليه بايد ها و نبايد هاي برنامه ريزي براي اهداف بلند مدت با استفاده از تخصص و تبحرمديران استراتژيک در نظر گرفته خواهد شد و در روند اجراي پروژه نيز مديريت و منترل خواهند شد و در نهايت به شکوفايي سازمان مورد نظر خواهد انجاميد.
دوره هاي آموزش مديريت استراتژيک
با توجه به ميزان اهميت و تاثيرگذاري آشنايي با تکنيک هاي مديريت استراتژيک در کليه سازمان ها ارگان ها و شرکت ها و به خصوص در سال هاي اخير نياز به مديران استراتژيک متخصص ، متبحر و متعهد بيش از پيش احساس شده و منجر به ايجاد فرصتهاي شغلي مطلوب و زيادي براي متخصصان و کارشناسان حوزه مديريت استراتژيک شده است . حقوق و مزاياي افراد شاغل در پست سازماني مديريت استراتژِک نيز بواسطه شرح وظايف بسيار زياد و مسئوليت هاي سنگين و خطير اين افراد در سطح قابل قبول و بسيار خوبي قرار دارد .
وجود فرصت هاي شغلي زياد و مناسب ، سطح بالاي حقوق و مزاياي در يافتي ، امنيت شغلي و آينده حرفه اي خوب همه و همه باعث هجوم متقاضيان و علاقه مندان به سمت دوره هاي آموزشي مديريت استراتژيک مدیریت استراتژی شده است . در ادامه به برخي از مهم ترين عناوين آموزشي و سرفصل هاي دوره هاي آموزشي مديريت استراتژيک اشاره خواهيم کرد .
آشنايي با تعريف جامع مديريت استراتژيک
آشنايي با تاريخچه و مفاهيم مديريت استراتژيک
آشنايي با اهداف مديريت استراتژي ها
اشنايي با اصطلاحات و مفاهيم کليدي مديريت استراتژيک
آشنايي با انواع استراتژي ها ي
آشنايي با استراتژيهاي نظامي نوين
آشنايي با ضرورتهاي استفاده از مديريت استراتژيك
آشنايي با فرايند مديريت استراتژيك
آشنايي با موانع و مشكلات طراحي برنامههاي استراتژيك
آشنايي با مزاياي مديريت استراتژيک
آشنايي با چارچوب هاي جامع تدوين استراتژي
آشنايي با هفت اصل کليدي در تفکر استراتژيک
آشنايي با الگوي هاي جامع مديريت استراتژيک
آشنايي با انواع تحليل استراتژيک
آشنايي با تجزيه و تحليل نيازهاي منابع انساني
آشنايي با نحوه ارزيابي و مديريت عملكرد
اشنايي با روش هاي ارتقاء فرهنگ سازماني
پيوند ميان برنامه ريزي استراتژيك و منابع انساني
برنامهريزي استراتژيك منابع انساني
آشنايي با استراتژي هاي منابع انساني
آشنايي با عناصر الگوي برنامه ريزي استراتژيك منابع انساني
آشنايي با مفهوم طرح ريزي استراتژيك منابع انساني
آشنايي با فوايد ومزاياي طرح ريزي استراتژيك
پيوند استراتژي منابع انساني با استراتژيهاي كلي و كلان سازمان
آشنايي با روش هاي برنامه ريزي استراتژيک در بخش دولتي
آشنايي با مديريت بحران و استراتژيک
آشنايي با مفهوم بحران
آشنايي با روش هاي تصميمگيري در بحران
آشنايي با روش هاي تجسم و پيشبيني بحران
آشنايي با مديريت بحران ، اصول و مباني
آشنايي با روش هاي کنترل برنامهريزي شده بحران
آشنايي با مديريت بحران ، رهيافتي استراتژيک
آشنايي با مديريت در آشوب و پيچيدگي
آشنايي با روش هاي مديريت بحران
آشنايي با انواع ديدگاه ها درمقوله بحران
آشنايي با دلايل نگرش مثبت به بحران
آشنايي با مولفه ها و مشخصه هاي موقعيت بحراني
آشنايي با مشخصه هاي بحران
آشنايي با تفاوت هاي بحران و فوريت
آشنايي با انواع طبقه بندي در بحران
آشنايي با انواع بحران از نظر هدايت و كنترل
آشنايي با اهداف مديريت بحران
آشنايي با روش هاي پيشگيري قبل از وقوع بحران
آشنايي با موقعيتهاي بحراني در سازمان
آشنايي با عناصربرنامه ريزي و مديريت بحران
آشنايي با مديريت بحران در سازمانها
آشنايي با ارتباطات و استراتژي در مديريت بحران
آشنايي با مفهوم مديريت بحران
آشنايي با مقوله آسيب شناسي رفع بحرانها
آشنايي با تفاوتهاي مديريت استراتژيک و مديريت بحران
آشنايي با وجه اشتراک مديريت استراتژيک و مديريت بحران
آشنايي با مديريت استراتژيک فناوري اطلاعات
آشنايي با ابعاد مختلف استراتژي
آشنايي با مقوله فناوري اطلاعات در سازمان ها و ارگان ها
آشنايي با سيستم هاي اطلاعات
آشنايي با روش هاي مديريت دانش
آشنايي با سيستم هاي مديريت پشتيباني تصميم
بکارگيري فناوري اطلاعات در حوزه مديريت استراتژيک
با توجه به استقبال بسيار قابل توجه و چشمگير متقاضيان و علاقه مندان از دوره هاي آموزشي مديريت استراتژيک برخي از مراکز آموزشي در راستاي منافع مالي خود بدون کسب مجوزهاي لازم اقدام به برگزاري دوره هاي آموزشي مديريت استراتژيک بدون توجه به استانداردهاي مور نياز کرده اند ، از اين رو يکي از مهم ترين مباحث براي شرکت در دوره هاي آموزشي مديريت استراتژيک بررسي و انتخاب يک مرکز آموزشي معتبر است .
يکي از مراکز معتبرآموزشي که با اخذ کليه مجوزهاي لازم در راستاي پاسخ گويي به نياز متقاضيان اقدام به برگزاري دوره هاي آموزشي مديريت استراتژيک کرده است مرکز آموزش مجازي فن پردازن است .کليه دوره هاي آموزشي مرکز آموزش مجازي فن پردازان مورد تائيد مستقيم سازمان علوم تحقيقات و فن آوري است که منجر به افزايش اعتبار دوره ها ي آموزشي و مدارک صادر شده خواهد شد . لازم به ذکر است با توجه به اين که کليه دوره هاي آموزشي مرکز آموزش مجازي فن پردازن به صورت کاملا غير حضوري و مجازي برگزار مي شود کليه متقاضيان مي توانند با توجه به شرايط شغلي و برنامه هاي روزانه خود با هر شرايطي از دوره هاي آموزشي اين مرکز استفاده نمايند . فراگيران با شرکت در دوره هاي آموزشي مرکز آموزش مجازي فن پردازان علاوه بر کسب دانش ، توانايي ، مهارت و قابليت هاي مورد نياز براي احراز پست سازماني مديريت استراتژيک در پايان دوره موفق به دريافت مدرک مديريت استراتژيک معتبر مورد تائيد سازمان علوم تحقيقات و فن آوري نيز خواهند شد .
کسب گواهينامه مديريت استراتژيک معتبر مي تواند زمينه ساز ارتقاي شغلي براي شاغلان و افزايش شانس ورود به بازار کار براي متقاضيان باشد .
مدیریت استراتژی مالی چیست و عناصر آن کدامند؟
تخصیص و به دست آوردن داراییها و بدهیهای یک شرکت و نظارت بر تأمین هزینهها، درآمدها، حسابهای دریافتنی و پرداختنی و جریان سودآوری سازمان، همۀ اینها به نوعی برنامه ریزی نیاز دارند. این مهم مقوله مهمی به نام «مدیریت استراتژی مالی» را پیش میکشد که در آن ارزیابی و مدیریت ساختار سرمایه یک سازمان در راستای اهداف کوتاه مدت و بلند مدت جهت سوددهی و اثربخشی انجام میشود.
مدیریت مالی استراتژیک چیست؟
- اهداف خود را دقیقاً مشخص کند.
- منابع موجود و بالقوه خود را شناسایی کند.
- برنامه خاصی را برای استفاده از منابع مالی و سایر منابع سرمایه خود در جهت دستیابی به اهداف تدوین کند.
عناصر مدیریت مالی استراتژیک
یک کسب و کار مدیریت مالی استراتژیک را در کل عملیات سازمانی خود اعمال خواهد کرد که شامل طراحی عناصری است که منابع مالی شرکت را به حداکثر برساند و از آنها به طور مؤثر استفاده کند. در اینجا یک سازمان نیاز به خلاقیت دارد زیرا هیچ رویکرد واحدی برای مدیریت استراتژیک وجود ندارد و هر شرکت عناصری را طراحی میکند که نیازها و اهداف خاص خود را منعکس کند. با این حال، برخی از عناصر رایج مدیریت مالی استراتژیک میتوانند موارد زیر را شامل شوند:
برنامه ریزی
- اهداف را دقیقاً تعریف کنید.
- منابع موجود و بالقوه را شناسایی کنید.
- یک برنامه مالی خاص تجاری بنویسید.
بودجه بندی
- با بهره وری مالی و کاهش ضایعات به عملکرد شرکت کمک کنید.
- مناطقی را شناسایی کنید که بیشترین هزینههای عملیاتی را متحمل میشوند یا بیش از مقدار بودجه هستند.
- از نقدینگی کافی برای تأمین هزینههای عملیاتی بدون بهره برداری از منابع خارجی مطمئن شوید.
- مناطقی را کشف کنید که یک سازمان ممکن است درآمد خود را برای دستیابی مؤثرتر به اهداف سرمایه گذاری کند.
مدیریت و ارزیابی ریسک
- عدم اطمینان در تصمیمات سرمایه گذاری را شناسایی، تجزیه و تحلیل و کاهش دهید.
- پتانسیل مواجهه مالی را ارزیابی کنید. هزینههای سرمایهای (CapEx) و سیاستهای محل کار را بررسی کنید.
- از معیارهای خطر مانند درجه محاسبات اهرم عملیاتی، انحراف معیار و استراتژیهای ارزش در معرض خطر (VaR) استفاده کنید.
4 عنصر اصلی مدیریت استراتژی مالی
1- کسب سرمایه برای اجرای استراتژیها و منابع سرمایه
- انتخاب ساختار سرمایه مناسب
- تهیه وامهای سرمایه و سرمایه در گردش
- ذخایر و مازاد به عنوان منابع مالی
- ارتباط با وام دهندگان، بانکها و مؤسسات مالی
2- صورتهای مالی یا بودجه پیش بینی شده
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی پیش بینی شده یک نکته کلید برای اجرای مدیریت استراتژی مالی است زیرا به سازمان اجازه میدهد نتایج مورد انتظار از اقدامات و رویکردهای مختلف را بررسی کند. این مهم خود به تنهایی به دو مقوله جدا به شرح زیر تقسیم میشود:
صورتهای مالی پیش بینی شده
از این نوع آنالیز میتوان برای پیش بینی تأثیر انواع تأمین درآمد و هزینه بر جریان نقدی آینده استفاده کرد. به طور معمول نوعی سیستم پشتیبانی تصمیم (DSS) در برنامه اکسل برای تهیه صورتهای مالی پیش بینی شده ایجاد میشود. تقریباً همۀ مؤسسات مالی هر زمان که کسب و کار به دنبال سرمایه است، نیاز به صورتهای مالی پیش بینی شده دارند. صورت درآمد و ترازنامه پیش بینی شده (یا به صورت پیش فرض)، به سازمان اجازه میدهد تا نسبتهای مالی پیش بینی شده را تحت سناریوهای مختلف مدیریت استراتژیک محاسبه کند. در نتیجه سقوط و رسوایی، امروزه کسب و کارها در تهیه صورتهای مالی پیش بینی شده بسیار کوشاتر از گذشته هستند.
بودجههای مالی پیش بینی شده
- بودجههای نقدی
- بودجه عملیاتی
- بودجه فروش
- بودجههای سود
- بودجههای کارخانه
- بودجههای سرمایهای
- بودجههای هزینه
- بودجههای بخشی
- بودجههای متغیر
- بودجه انعطاف پذیر
- بودجههای ثابت
- برنامههای مربوط به بودجه میتوانند آنقدر جزئی شوند که دست و پا گیر بوده و بیش از حد گران باشند. بودجه بیش از حد یا حداقل بودجه میتواند مشکلاتی ایجاد کند.
- بودجههای مالی میتوانند جایگزین اهداف شوند. بودجه نوعی ابزاری است و به خودی خود هدف شناخته نمیشود!
3- مدیریت و استفاده از وجوه
- سرمایه گذاری
- تملک دارایی ثابت
- داراییهای جاری
- وام و پیش پرداخت
- تصمیمات مربوط به سود سهام
- رابطه با سهامداران
4- ارزیابی ارزش کسب و کار
- روش نسبت قیمت به درآمد است. برای استفاده از این روش، قیمت بازار سهام عادی کسب و کار را بر سود سالانه هر سهم تقسیم کنید و این عدد را در متوسط درآمد خالص کسب و کار در پنج سال گذشته ضرب کنید.
- این رویکرد را میتوان روش سهام برجسته نامید. برای استفاده از این روش، کافی است تعداد سهام باقی مانده را در قیمت بازار هر سهم ضرب کنید و یک حق بیمه اضافه کنید. حق بیمه صرفاً مبلغی برای هر سهم است که شخص یا کسب و کار حاضر به پرداخت آن برای کنترل کسب و کار دیگر است.
کلام آخر
مدیریت استراتژیک مالی ایجاد سود برای کسب و کار است. یک برنامه مالی استراتژیک بر سود بلند مدت متمرکز است اما این مهم بسته به سازمان، صنعت و بخش متفاوت است. به این معنا که هر سازمان بسته به نوع حوزه فعالیت، فرهنگ سازمانی و موارد دیگر، استراتژی متفاوتی خواهد داشت اما مدیریت استراتژیک مالی برای همۀ سازمانها دارای یک ساختار مشابه است.
مدیریت استراتژیک مالی + مزایا و عناصر مربوط به آن
مدیریت استراتژیک مالی نه تنها به معنای مدیریت امور مالی یک سازمان بلکه به معنای مدیریت آنها با هدف موفقیت است، یعنی دستیابی به اهداف شرکت و به حداکثر رساندن ارزش سهامداران در طول زمان!
مدیریت استراتژیک مالی مبحث بسیار مهمی است اما، قبل از اینکه یک سازمان بتواند خود را با نگاه استراتژیک، مدیریت کند. ابتدا باید اهداف خود را مشخص، منابع موجود و بالقوه خود را شناسایی و برنامه خاصی را برای استفاده از منابع مالی و سایر منابع سرمایهای خود در جهت دستیابی به اهداف طراحی کند.
مدیریت مالی استراتژیک چیست؟
مدیریت استراتژیک مالی عبارت است از ایجاد سود برای کسب و کار و اطمینان از نرخ بازگشت قابل قبول سرمایه (ROI). مدیریت مالی از طریق تدوین برنامههای مالی، تنظیم کنترلهای مالی و سپس تصمیمگیریهای مالی انجام میشود. مدیریت استراتژی بر موفقیت درازمدت تمرکز دارد و مدیریت تاکتیکی مربوط به موقعیت کوتاه مدت است.
مدیریت مالی خود شامل درک و کنترل صحیح، تخصیص و به دست آوردن داراییها و بدهیهای یک شرکت است. این میتواند شامل نظارت بر موارد مالی عملیاتی مانند هزینهها، درآمدها، حسابهای دریافتنی و پرداختنی، جریان وجوه نقد و سودآوری باشد.
مدیریت مالی استراتژیک شامل همۀ موارد فوق به علاوه ارزیابی مداوم، برنامه ریزی و مدیریت استراتژی تنظیم برای حفظ تمرکز شرکت و پیگیری اهداف بلند مدت است. مدیریت استراتژیک مالی، شامل ارزیابی و مدیریت ساختار سرمایه یک شرکت، ترکیبی از بدهی و داراییهای سهام ویژه برای اطمینان از توانایی پرداخت تعهدات در دراز مدت است.
سه ویژگی اساسی مدیریت استراتژیک مالی شامل موارد زیر است:
- استراتژی مالی ایجاد سود برای کسب و کار است.
- یک برنامه استراتژیک مالی بر سود بلند مدت متمرکز است.
- برنامه ریزی استراتژیک مالی بسته به نوع سازمان یا صنعت مربوطه متفاوت است.
مدیریت مالی استراتژیک در مقابل مدیریت مالی تاکتیکی
اصطلاح استراتژیک به روشهای مدیریت مالی اشاره دارد که متمرکز بر موفقیت بلند مدت است. در مقابل، تصمیمات مدیریت تاکتیکی مربوط به موقعیت های کوتاه مدت میباشد.
اگر شرکتی به جای تاکتیکی، استراتژیک باشد، تصمیمات مالی را براساس آنچه که در بلند مدت فکر میکند صحیح است و در نهایت به نتیجه میرسد، اتخاذ میکند. این بدان معناست که برای تحقق این نتایج، یک شرکت گاهی باید تحمل خسارات فعلی را داشته باشد.
سه عنصر اساسی در مدیریت استراتژیک مالی وجود دارند که به شرح زیر هستند:
۱- برنامه مناسبی در مورد امور مالی تدوین میشود.
۲- فعالیتهای مالی مطابق برنامه از پیش تعیین شده کنترل میشود (برنامه مرحله اول).
۳- درنهایت، در مورد مسائل مالی تصمیم گیری میشود.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که دامنه مدیریت مالی در کسب و کار بسیار عمیق است و به عنوان یکی از عملکردهای مهم شناخته میشود.
مدیریت استراتژیک مالی چه زمانی مؤثر است؟
بخشی از مدیریت استراتژی مالی مؤثر ممکن است شامل فداکاری یا تعدیل مجدد اهداف کوتاه مدت برای دستیابی بهتر به اهداف بلند مدت شرکت باشد. به عنوان مثال، اگر شرکتی برای سال قبل ضرر خالصی داشته باشد، ممکن است از طریق بستن امکانات یا کاهش کارکنان، پایه دارایی خود را کاهش دهد و در نتیجه هزینههای عملیاتی خود را نیز پایین بیاورد.
انجام چنین اقداماتی ممکن است منجر به هزینههای تجدید ساختار یا سایر مواردی شود که در کوتاه مدت بر مسائل مالی شرکت تأثیر میگذارد، اما موقعیت شرکت را برای موفقیت در بلندمدت بهتر میکند.
این اقدامات کوتاه مدت در مقابل بلند مدت معمولاً باید با در نظر گرفتن ذینفعان مختلف انجام شود. به عنوان مثال، سهامداران شرکتهای عمومی ممکن است مدیریت را برای تصمیماتی که در کوتاه مدت بر قیمت سهام شرکت میگذارند نظم ببخشند، بطوریکه سلامت شرکت در دراز مدت با همین تصمیمات محکمتر شود.
مدیریت استراتژیک مالی و عناصر آن
یک سازمان، مدیریت مالی استراتژیک را در کل عملیات سازمانی خود اعمال خواهد کرد که این شامل طراحی عناصری است که منابع مالی شرکت را به حداکثر میرساند و از آنها به طور مؤثر استفاده میکند. در اینجا یک شرکت نیاز به خلاقیت دارد زیرا هیچ رویکرد واحدی برای مدیریت استراتژیک وجود ندارد و هر شرکت عناصری را طراحی کرده که نیازها و اهداف خاص خود را منعکس کند.
با این حال، برخی از عناصر رایج مدیریت استراتژیک مالی میتوانند موارد زیر را شامل شوند:
۱- برنامه ریزی مدیریت استراتژیک مالی
- اهداف را دقیقاً تعریف کنید.
- منابع موجود و بالقوه را شناسایی کنید.
- یک برنامه مالی خاص کسب و کار بنویسید.
۲- بودجه بندی مدیریت استراتژیک مالی
- با بهره وری مالی و کاهش ضایعات به عملکرد شرکت کمک کنید.
- مناطقی را شناسایی کنید که بیشترین هزینههای عملیاتی را تحمیل می کنند.
- از نقدینگی کافی برای تأمین هزینههای عملیاتی بدون بهره برداری از منابع خارجی مطمئن شوید.
- مناطقی را کشف کنید که یک شرکت ممکن است درآمد خود را برای دستیابی مؤثرتر به اهداف، سرمایه گذاری کند.
۳- مدیریت و ارزیابی ریسک مدیریت استراتژیک مالی
- عدم اطمینان در تصمیمات سرمایه گذاری را شناسایی و آنالیز کرده و کاهش دهید.
- پتانسیل ریسک های مالی را ارزیابی کنید. هزینههای سرمایهای و سیاستهای محل کار را بررسی کنید.
- از معیارهای خطری مانند درجه محاسبات اهرم عملیاتی، انحراف معیار و استراتژیهای ارزش در معرض خطر استفاده کنید.
۴- انجام کارهای دائمی مدیریت استراتژیک مالی
- دادهها جمع آوری شده و مورد آنالیز قرار گیرند.
- تصمیمات مالی بگیرید که پایدار باشند.
- پیگیری و تجزیه و تحلیل واریانس را انجام دهید (یعنی تفاوت بین بودجه پیش بینی و نتایج واقعی)
- مشکلات را شناسایی کرده و اقدامات اصلاحی مناسب را انجام دهید.
مدیریت استراتژیک مالی و مزایای آن
مسائل مربوط به مدیریت استراتژیک مالی معمولاً توسط افراد انجام میشود، خواه برای حسابهای شخصی باشد یا خواه سازمانی! رسیدگی به این موارد با شیوه درست خود، فواید بیشماری به شرح زیر دارند:
۱- روند عملیات را هموار میکند
چه فعالیتها تجاری باشند و چه شخصی، مسائل مالی باید به راحتی پیش بروند. یکی از محرکها، جریان مالی برای تأمین هزینههای مناسب است. برنامه ريزی بهتر شامل استفاده از بودجه برای تخصيص كليه هزينهها است. به همین ترتیب، مدیریت مالی بهتر تضمین میکند که امور مالی خارج از برنامه هدایت نشود.
۲- به جلوگیری از بدهی کمک میکند
مدیریت استراتژیک مالی یکی از راههای عالی برای جلوگیری از بدهیهای غیرضروری است که میتواند بر روند حرکت سازمان مؤثر باشد. توانایی تخصیص هوشمندانه پول و اولویت دادن به مواردی که بسیار مهم هستند، حائز اهمیت میباشند. در بیشتر موارد، وقتی سازمان برای پولی که موجود است خوب برنامه ریزی كند، میتواند بدون هیچ گونه بدهی به مسیر خود ادامه دهد.
۳- سود را افزایش میدهد
از آنجا که مدیریت استراتژیک مالی در بیشتر موارد مدیریت هزینهها را در پی دارد، این مهم قطعاً سود را افزایش میدهد. کسب و کاری که میتواند روزانه سود خود را افزایش دهند، سطح بالایی از عملیات مالی خود را نشان میدهد. استخدام یک مدیر مالی حرفهای برای کسب و کار یا یک مشاور مالی برای کسب و کارهای کوچک و استارتاپها بسیار مهم است.
۴- رشد تجارت را تضمین میکند
هنگامی که یک کسب و کار بتواند روند رو به رشدی را طی کند، در این صورت میتواند پیشرفت موفقیت آمیز خود را تضمین کند. این مهم یک رشد سریع و یکنواخت را تضمین خواهد کرد. مدیریت استراتژیک مالی، رشد تجارت را در پیش بینیها اختصاص میدهد تا هر بخش از سازمان از آن آگاه باشند و در جهت دستیابی به آن تلاش کنند.
نمونههایی از مدیریت استراتژیک مالی مبتنی بر صنعت
استراتژیهای مدیریت مالی از یک شرکتی به شرکت دیگر متفاوت هستند، همچنین میتوانند با توجه به صنعت نیز متفاوت باشند. شرکتهایی که در صنایع با رشد سریعی فعالیت میکنند مانند سازمانهای فناوری اطلاعات یا خدمات فنی، میخواهند استراتژیهایی را انتخاب کنند که اهداف آنها را برای رشد تضمین و حرکت در یک جهت مثبت را مشخص کنند.
برای مثال، اهداف آنها ممکن است شامل راه اندازی یک محصول جدید یا افزایش درآمد ناخالص ظرف ۱۲ ماه آینده باشد. از طرف دیگر، سازمانهای مرتبط با صنایع با رشد کند مانند تولید شکر یا نیروگاه برق، میتوانند اهدافی را انتخاب کنند که در آن از داراییهایش و مدیریت هزینههایشان محافظت شود.
کلام آخر
مدیریت استراتژیک مالی یکی از مهمترین تکنیکهایی است که برای هر کسب و کاری لازم میباشد زیرا تا زمانی که مسائل مالی به شکلی صحیح برنامه ریزی نشوند! هیچ عملکردی در سازمان به درستی صورت نمیگیرد.
قبل از استفاده از تکنیک مدیریت مالی استراتژیک، بسیار ضروری است که اهداف سازمان به طور دقیق و واضح تعیین شوند تا بر این اساس نیازهای مالی را بتوان محاسبه کرد و سپس بودجه مورد نیاز برای عملیات مختلف را تنظیم نمود.
مدیریت استراتژیک (تعاریف + مراحل + مزایا + مکاتب)
روزگاري دو نفر برای پيكنيك تا عمق جنگل پيش رفتند. ناگهان يك خرس قهوهاي در مقابل آنها ظاهر شد. يكي از آنها فوراً كولهپشتي خود را درآورد و از آن يك جفت كتانی بيرون كشيد. ديگري گفت: «تو كه نميتواني از اين خرس تندتر بدوي». اولي پاسخ داد: «ممكن است نتوانم از اين خرس تندتر بدوم، اما قطعاً ميتوانم از تو تندتر بدوم!» در عرصه رقابت هم، آنهایی که مزیت رقابتی دارند، میتوانند موفق شوند. مزیت رقابتی از طریق مدیریت استراتژیک به دست میآید. در این پست با ما همراه باشید تا در این خصوص بیشتر بدانید.
مدیریت استراتژیک چیست؟
مدیریت استراتژیک عبارت است از:
اول - استفاده برنامهریزی شده از منابع یک کسب و کار برای رسیدن به اهداف.
دوم - برنامهریزی، نظارت، تجزیه و تحلیل مداوم و ارزیابی همه نیازهایی که یک کسب و کار برای تحقق اهداف و مقاصد خود نیاز دارد.
تغییرات در محیط های تجاری، سازمانها را ملزم میسازد تا استراتژیهای خود را برای موفقیت دائماً ارزیابی کنند. فرایند مدیریت استراتژیک به سازمانها کمک میکند تا وضعیت فعلی خود را بررسی کنند ، استراتژیها را مشخص کرده، آنها را به کار گیرند و اثربخشی استراتژیهای مدیریت اجرا شده را تجزیه و تحلیل کنند.
هدف مديريت استراتژيك
هدف اصلی در مدیریت استراتژیک بهرهبرداري و خلق فرصتهاي جديد و متفاوت براي فرداست. در مدیریت استراتژیک به دنبال این هستیم که پایداری کسب و کار را در بلندمدت تضمین کنیم.
مراحل عمومی مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک به طور عمومی شش مرحله اصلی دارد:
در مدیریت استراتژیک ابتدا مقاصد آرمانی کسب و کار تعیین میشود. با تدوین مقاصد آرمانی مشخص میشود که به کجا میخواهیم برویم و ویژگیهای مقصد چگونه است؟ پس از تعیین مقصد آرمانی، استراتژی یا مسیر آرمانی طراحی میشود. برای طراحی این مسیر از اطلاعات داخلی و خارجی کسب و کار بهره گرفته میشود. پس از طراحی، استراتژی به اطلاع کارکنان رسانده میشود. بر اساس شرایط و منابع هر واحد سازمانی، برنامههای عملیاتی تدوین شده و در گام بعد اجرا میشوند. برنامههای عملیاتی بر این فرض نوشته میشوند که قرار است با اجرای آنها استراتژی محقق شده و در نهایت به مقاصد آرمانی برسیم. میزان تحقق برنامههای عملیاتی و رسیدن به مقاصد آرمانی مورد ارزیابی قرار گرفته و در صورت لزوم بازبینی میشوند. برای مطالعه بیشتر الگو به این صفحه مراجعه کنید: استراتژی چیست؟
سه بخش اصلی
فرايند مديريت استراتژيك از سه مرحله تشكيل شده است: تدوين استراتژي، اجراي استراتژي و ارزيابي استراتژي.
- تدوين استراتژي: تدوين استراتژي شامل تدوين يك چشمانداز و سند مأموريت، شناسايي فرصتها و تهديدهاي خارجي يك سازمان، تعيين نقاط قوت و ضعف داخلي، تعيين اهداف درازمدت، ايجاد گزينههاي استراتژيك گوناگون و انتخاب استراتژيهاي مشخص براي دنبال كردن آنهاست.
- اجراي استراتژي: اجرای استراتژی يك شركت را ملزم ميكند كه اهداف سالانه تعيين كند، خطمشيهاي لازم را تدوين نمايد، كاركنان را برانگيزد و منابع لازم را به گونهاي تخصيص دهد كه استراتژيهاي تدوين شده را بتوان به اجرا درآورد.
- ارزيابي استراتژي: مرحلۀ نهايي در مديريت استراتژيك به شمار ميرود. مديران با تمام وجود نيازمندند بدانند كدام استراتژيهاي مشخص به درد نميخورند. ارزيابي استراتژي ابزار اصلي كسب اين اطلاعات است. از آنجايي كه عوامل خارجي و داخلي مداوماً در حال تغييرند، كليۀ استراتژيها در معرض تغييرات و اصلاحات آتي قرار دارند.
برای آگاهی بیشتر صفحه مراحل تدوین برنامه استراتژیک را ببینید.
مزاياي مديريت استراتژيك:
- مزاياي مالي: تحقيقات نشان ميدهد سازمانهايي كه از مفاهيم مديريت استراتژيك استفاده ميكنند، سودآورتر و موفقتر از آنهايي هستند كه از اين مفاهيم استفاده نميكنند.
- مزاياي غيرمالي: مدیریت استراتژیک میتواند بر هشياري کسب و کار نسبت به تهديدات خارجي بیفزاید. درك از استراتژيهاي رقبا را بالا ببرد و از مخالفت با تغيير بکاهد.
تعادل بین شهود و واقعیت
مدیریت استراتژی در اصل در دو قسمت کار می کند:
نخست: جهت گیریهای ذهنی و مقاصد آرمانی است که در ذهن مدیران ارشد و استراتژیستهای سازمان شکل میگیرد. هنگامی که به جهت گیری های ذهنی میپردازیم شم و شهود تاثیر به سزایی در تصمیم گیری ها دارد.
دوم: باید توجه داشته باشیم که قرار نیست سازمان فقط با موضوعات انتزاعی کار کند. بنابراین این جهت گیری ها باید با عملیات روزمره و جاری کسب وکار پیوند داشته باشند امروزه داشته باشند.
امروزه مدل های مدیریت استراتژیک به گونه ای عمل می کند که از داده های واقعی برای شهود و شهود برای اقدامات روزمره استفاده می کند.
مکاتب مدیریت استراتژیک
وتینگتون (2000) یک دستهبندی چهارگانه از مکاتب مدیریت استراتژیک را ارائه داده است که بسیار معروف میباشد:
- مکتب کلاسیک: اساس تفکر کلاسیک بر برنامهریزی بلندمدت و استفاده مؤثر از منابع با هدف دستیابی به استراتژی سود استوار است. مشخصههایی مانند تحلیل منطقی، تفکیک برنامه از اجرا و تعهد مداوم به حداکثر رساندن سود از جمله ویژگیهای معرفی کننده رویکرد کلاسیک است.
- مکتب فرآیندی: «فرآیندگرایان» استراتژی را به عنوان یک فرآیند نوظهور در یادگیری و سازگاری توصیف میکنند. آنها به جای تلاش برای تغییر دنیا، با آن همان مدیریت استراتژی طور كه هست، مواجه میشوند.
- مکتب تکاملی:مکتب تکاملی مبتنی بر این باور است که فضای اقتصادی به طور مداوم در حال تغییر است. تکاملگرایان، نقش استراتژی را در پاسخ به محیط برای بقا و به حداکثر رساندن سود میدانند.
- رویکرد سیستمی:با توجه به رویکرد سیستمی،استراتژی ها در شبکه های پیچیده ای توسعه یافته و براساس فرهنگ سازمان تعریف می شوند. در مکتب سیستمی تدوین استراتژی برای تامین نیازهای فرهنگی و اجتماعی کافی است.
تحلیل سوات ( جدول SWOT)
تحلیل سوات یا ماتریس SWOT یک ابزار پیشرفته در مدیریت استراتژیک است که به عنوان قلب فرآیند تدوین استراتژی محسوب میشود و هر خروجی که از آن به دست میآید، به طور مستقیم با کیفیت برنامهریزی مرتبط است. توصیه میشود که کل اعضای تیم برنامهریزی در تهیه این جدول مشارکت جدی داشته باشند.
این مقاله در تاریخ 1400/06/18 توسط دکتر عباس خدادادی در سایت سایت تخصصی هوشمندی استراتژیک منتشر شده و در تاریخ 1400/07/13 بروزرسانی گردید.
لینک منبع: منبع مقاله در سایت
در زمینه مدیریت استراتژیک حتماً این پستها را هم ببینید:
نمونه جدول swot به همراه روش تشکیل جدول در 6 مرحله
در این مقاله مراحل دقیق تشکیل جدول سوات - swot را به همراه تصاویر و مثال در 6 مرحله به صورت کامل شرح داده ایم.
استراتژی های سازمان یا هلدینگ (Corporate Strategies)
در سطح سازمان (هلدینگ) سه نوع استراتژی اصلی وجود دارد: استراتژیهای هدایتی، استراتژیهای پرتفوی و استراتژیهای همافزایی. در این مقاله هر سه نوع آنها تشریح میشود.
برنامه ریزی استراتژیک (مفاهیم، فرآیند و الگو) و دانلود کتاب کار
در این مقاله قصد داریم به معرفی کامل برنامه ریزی استراتژیک، فرایند و الگو، مزیتها، سطوح و انواع برنامه ریزی استراتژیک بپردازیم.
استراتژی چیست؟ شرح کامل به زبان ساده و کاربردی همراه با فیلم آموزشی
استراتژی یعنی شناسایی و انتخاب راههایی برای مواجه شدن با آینده یا ساختن آن.
7 مزیت برنامه استراتژیک برای سازمان ها
انجام برنامهریزی استراتژیک مزیتهای مهمی را برای سازمان دارد که مهمترین آنها بقا و رشد سازمان است. در اینجا مهمترین مزیتهای برنامهریزی استراتژیک به صورت خلاصه فهرست شده است.
مراحل تدوین برنامه استراتژیک راهنمای جامع در 4 گام
برای تدوین برنامه استراتژیک چهار مرحله باید طی شود. هر کدام از این مراحل ابزارهایی دارد که استفاده از آنها کمک میکند تا تحلیلهای استراتژیک قویتری را داشته باشید. گام به گام با ما همراه باشید.
نرم افزار مدیریت استراتژی (اهداف و برنامه ها)
نرم افزارماهان تمامي فرآيندهاي كاري يك مجموعه را با درنظرگرفتن اهداف آن مجموعه طراحي ، تدوين و سازماندهي كرده و همچنين باعث مي شود تا مديران بتوانند پيشرفت مجموعه را با توجه به اهداف تعريف شده اندازه گيري ، كنترل ، نظارت و هدايت نمايند.
سوالت زیر را از خود بپرسید تا مدیریت اهداف سازمان را ارزیابی کنید:
1 ) آیا در سازمان شما کلیه فعالیت های مربوط به اهداف مجموعه به صورت مجزا و قابل لمس جهت مشخص نمودن وظایف پرسنل در رسیدن به اهداف مذکور ثبت می گردد؟
2) آیا اغلب تصمیمات شما اجرایی نمی باشند و یا نمی دانید کدام تصمیم را اول اجرا کنید؟
3) آیا درشرکت شما دسترسی به اطلاعات مربوط به هر پروژه به سرعت و به آسانی امکان پذیر است ؟
4) پرونده سوابق هر پروژه و مشتریان را چگونه نگهداری می کنید ؟
5) در زمان عدم حضورتان در سازمان یا به هنگام سفرهای ضروری چگونه از روند فعالیت های پروژه و رخدادهای مهم مطلع می شوید؟
6) آیا می دانید در سازمان شما و در لحظه ای که این اوراق را مطالعه می کنید چه کارهایی توسط چه کسانی با چه کیفیتی در چه مرحله ای و با چه ابزاری در حال انجام است ؟آیا از زمان شروع و خاتمه همه وقایع مطلعید ؟
7) عملکرد کارشناسان ، پیمانکاران وعوامل مربوط پروژه را چگونه ارزیابی می کنید ؟
8) آیا فراموشی پرسنل در انجام برخی از کارها جزء بحث های همیشگی شماست؟
9) آیا داشتن آماری دقیق از موضوعی خاص در یک زمان مشخص و تصمیم گیری بر اساس آن از جمله اهداف مدیریتی مجموعه شماست ؟
10) آیا مدت زمان انجام پروژه های سازمان شما طولانی مدت است؟
11) تا چه اندازه توانسته اید اطمینان و اعتماد مشتری را نسبت به مجموعه خود جلب کنید؟
12) آیا انجام فعاليتهاي زیادو فرآيندهاي صحيح كاري مرتبط به اهداف در مجموعه به صورت عملی شما را دچار مشکل ساخته است ؟
13) آیا ارتباط دقيقی بين فعاليتهاي سازمان با اهداف معين شده کوتاه مدت و بلند مدت برقرار شده است؟
14) چگونه و از چه طریق فرآيندها و فعاليتهاي مجموعه را كنترل و نظارت می کنید؟
15) آیا اندازه گيري دقيق پيشرفت براساس اهداف تعيين شده به صورت online جزء دغدغه همیشگی شماست؟
16) آیا از جندین نرم افزار جهت مدیریت اهداف خود استفاده می کنید که بر قراری ارتباط این نرم افزار ها جهت دریافت اطلاعات و تجزیه تحلیل آن یکی از دغدغه های اصلی شما قرار گرفته است؟