چگونه شغل مناسب خود را انتخاب کنیم؟

برای چه کاری ساخته شده ام؟ چگونه با تست هالند شغل مناسب خود را پیدا کنم؟
زمانی که فکر می کنیم بزرگ شدیم و الان آمادگی گرفتن تصمیم های مهم زندگی را داریم باز همان موعظه و پیشنهادهای اطرافیان و برآورده کردن آرزوهای بر باد رفته دیگران شروع می شود. این بار انتخاب شغل مناسب و مورد علاقه امان چالش بزرگی شده است. مساله این است: برای چه کاری ساخته چگونه شغل مناسب خود را انتخاب کنیم؟ چگونه شغل مناسب خود را انتخاب کنیم؟ شده ام؟
برای چه کاری ساخته شده ام؟
حتما یادتون هست موقع انتخاب رشته چه مصیبتی داشتیم انگار هرکس داشت زندگی نزیسته اش را در انتخاب مهم زندگی ما جبران می کرد. چقدر حرص خوردیم! و ای کاش قضیه همین جا تمام می شد.
اما دوباره زمانی که فکر می کنیم بزرگ شدیم و الان آمادگی گرفتن تصمیم های مهم زندگی را داریم باز همان موعظه و پیشنهادهای اطرافیان و برآورده کردن آرزوهای بر باد رفته دیگران شروع می شود. این بار انتخاب شغل مناسب و مورد علاقه امان چالش بزرگی شده است. مساله این است:
شغل مناسب خود را چگونه پیدا کنم؟
برای رسیدن به پاسخ سوال بالا در قدم اول باید از خودمان شروع کنیم و ویژگیها و توانمندیهایمان را بشناسیم یعنی : شناخت کامل خود
خودشناسی گامی مهم جهت دستیابی به اهداف زندگی شغلی است. چه دنبال کسب اولین تجربه کاری خود باشید و چه بخواهید تغییراتی در مسیر شغلیتان بدهید، آزمون های شخصیت شناسی راهی خوب برای شناخت خود است. نتایج این آزمونها علاقهمندیهای اساسی فرد را با مشاغل موردنظر مطابقت می دهد. با انجام تست های خودشناسی می توان شغلی را پیدا کرد که رضایت از زندگی را افزایش داد. به همین دلیل آزمون هالند (رغبت سنج شغلی) یکی از آزمون هایی است که میتواند بسیار مفید باشد.
تست هالند چیست چگونه شغل مناسب خود را انتخاب کنیم؟ ؟
جان هالند روانشناسی آمریکایی است که با ساخت دستوری به نام شخصیت شناسی هالند تیپ شغلی هر فرد را مشخص می کند. هالند معتقد بود هرفرد براساس نوع تیپ شخصیت اش ، شغل مناسب خود را انتخاب می کند و این انتخاب رابطۀ مستقیمی با علاقمندی و تمایلات او دارد . با شرکت در آزمون هالند علاقه مندی های خودتان را پیدا کنید
تست هالند حاوی شش ویژگی است که هر ویژگی نشانگر خصوصیات شخصیتی افراد است. اکثر افراد دارای یکی از شش ویژگی شش تیپ شغلی هالند شامل تیپ واقعگرا (Realistic)، تیپ جستجوگر (Investigative)، تیپ هنری (Artistic)، تیپ اجتماعی (Social)، تیپ متهور (Enterprising) و تیپ سنی/ قراردادی (Conventional) هستند.
این ۶ تیپ میتواند بهطورکلی ۷۲۰ ترکیب مختلف ارائه دهد مانند AIRSEC ،ISERAC یا CSERIA. بااینحال، فقط دو یا سه حرف برای ایجاد یک توصیف مفید، مانند IRC ،SC، یا AIC لازم است. چنین توصیفی ممکن است هم در مورد فرد و هم در محیط کاری به کار رود. با شناخت افراد و محیط کاری به کمک کدهای هالند، میتوانیم میزان مطابقت فرد با نوع کارش را بسنجیم. این شناخت به افراد در انتخاب یک شغل و یا پیشبینی توانایی حرفهایشان کمک خواهد کرد. در ادامه توضیح این شش ویژگی را بخوانید :
تیپ شخصیتی واقع گرا (Realistic)
افراد عملگرا، فیزیکی، عینی، کنشی، ماشینی و ابزارگرا
مشاغل متناسب با تیپ واقع گرا اغلب مشاغلی است که شامل کارهای عملی، مسائل و راهکارهای یدی (دستی) می شود. آنها اغلب با گیاهان،حیوانات و مواد دنیای واقعی مانند چوب، ابزار و ماشینآلات سروکار دارند. بسیاری از این افراد به مشاغلی نیاز دارند که در فضای باز باشد و نیاز زیادی با سروکار داشتن با دیگران یا دفتر و کاغذ نداشته باشد
تیپ شخصیتی جستجوگر (Investigative)
افراد تحلیلگر، روشنفکر، علمی، اکتشافی، متفکر
مشاغل جستجوگرایانه اغلب شامل کار با اید هها و نیاز به مقدار زیادی تفکر وسیع دارد. این مشاغل می توانند کارهایی مرتبط با کشف مشکلات ذهنی یا کشف حقیقت باشد. این افراد به کارهایی علاقه مند هستند که شامل تحقیقات خلاقانه درباره ی طبیعت و جهان باشد.
تیپ شخصیتی هنری (Artistic)
افراد خلاق، مبتکر، مستقل، نامنظم، نوآور، رسانهای، اهل نگارش و نوشتن
مشاغل مناسب برای افراد هنری اغلب شامل کار با شکلها، طرحها و الگوها است. آنها اغلب به بیان خود نیاز دارند و میتوانند کارها را بدون پیروی از مجموعه ای از قوانین روشن انجام دهند. افراد هنرمند فعالیت های بدون ساختار را دوست دارند و از آفرینش هنری با استفاده از مواد لذت می برند .
تیپ شخصیتی اجتماعی (Social)
افراد حمایتگر، کمک کننده، علاقه مند به درمان، آموزش و پرورش
مشاغل اجتماعی اغلب شامل کارهایی می شود که در ارتباط با افراد و آموزش دادن به افراد است. این مشاغل عمدتاً مشاغلی هستند که با کمک کردن و یا ارائه خدمات به دیگران مرتبط هستند. افراد اجتماعی از آموزش، مراقبت، اطلاع دادن و آگاه کردن دیگران لذت می برند .
متهورانه/ جسور (Enterprising)
افراد رقابت طلب، متمایل به رهبری، مدیریت، متقاعد کردن و کسب مقام
مشاغل متناسب با تیپ متهور (جسور) اغلب شامل راه اندازی و اجرای پروژه ها می شوند. این مشاغل می تواند شامل رهبری دیگران و تصمیم گیری های بسیار باشد. اینگونه کارها گاهی نیاز به ریسک کردن داشته و اغلب با معاملات کاری سروکار دارند. آنها از رسیدن به اهداف سازمانی و دستآوردهای اقتصادی لذت میبرند
سنتی / قراردادی (Conventional)
افراد جزئی گرا، سازمان دهی، دفتری
مشاغل قراردادی اغلب از مراحل و رو شهای تعیین شده تشکیل می شوند. این مشاغل بیش از اینکه چگونه شغل مناسب خود را انتخاب کنیم؟ با اید ه ها سروکار داشته باشند شامل کار با داد ه ها و جزئیات می شوند. در اینگونه مشاغل معمولاً یک مسیر مشخص برای پیگیری وجود دارد. افراد متعارف از دستکاری داده ها، ثبت اطلاعات، پر کردن فُرم ها، بازآفرینی و ساماندهیِ داد ه های نوشتاری یا عددی لذت می برند .
تست هالند چه کمکی در انتخاب شغل مناسب و مورد علاقه اتان به شما می کند؟
از کنار هم گذاشتن حروف اول تیپهای بالا ، تیپ شخصیتی اصلی مشخص می شود مثلا اگر امتیاز اول شما هنری، دوم متهور وسوم اجتماعی باشد، کد هالند AES به دست می آید. کدهای هالند برای مشاغل مختلف هم مشخص شده و شما میتوانید کد هالند خودتان رو چک کنید و شغلهای با کد یکسان رو ببینید. این تیپ شخصیتی برای کارهایی مانند مدیر تبلیغات، مسئول روابط عمومی و مسئول آگهی های تبلیغاتی چگونه شغل مناسب خود را انتخاب کنیم؟ مناسب است.
بایدها و نبایدها در انجام تست هالند چیست ؟
تفسیرتست هالند به دو صورت توصیفی و کمی است. تفسیر توصیفی در مقایسه با تفسیر کمّی از دقت و پیچیدگی کمتری برخوردار است و نتایج ارائه شده بیشتر جنبه آگاهی بخشی دارد و فرد را در تحلیل و استفاده از نتایج آزاد میگذارد.
در تفسیر کمی در این نوع تفسیر مقدار عددی دقیق هر ویژگی فرد برای مقایسه با مقادیر مناسب در مشاغل محاسبه شده است. بدین ترتیب فرد فارغ از اینکه نتیجه آزمون او چه بوده است میتواند تفسیر آزمون خود را در قالب فهرست کامل مشاغل و رشتههای تحصیلی سازگار و ناسازگار با خود دریافت کند. به بیان دیگر در این نوع تفسیر پس از اجرای آزمون هنگامیکه تیپها برای فرد رتبهبندی میشوند، ترتیب مشاغل مورد توجه فرد ازآنچه بیشترین علاقه را به آن داشته تا آنچه حداقل علاقه را به آن دارد مشخص میشود.
در انجام تست های شخصیت شناسی باید توجه کرد که فرد بعد از انجام تست ، نتیجه آزمون را به خود برچسب نزند و برای کسب مهارت های اصلی تلاش کند. و برای درک بهتر میتوان از مشاوره شغلی کمک گرفت.
نکته مهم در تستهای خودشناسی، پیدا کردن سمت و سویی برای حرکت طبق گرایش درونی فرد است. برای پیدا کردن شغل مناسب نقش تجربه خیلی پررنگ است تجربه و نتایج خودشناسی باهم کار مناسب شما را مشخص می کند.
بهترین نمونه آزمون رغبت سنجی هالند
این آزمون در سایت کارومه قرارداد شما بهراحتی میتوانید آنلاین آزمون داده و نتیجه را بصورت PDF دریافت کنید تعداد سوالات آزمون ۲۲۸ سوال است که در مدت ۱۵ دقیقه انجام می شود برا یشروع آزمون کلیک کنید
نکته مهم :
نتایج این آزمون درصد قابل توجهی از برنامهریزی مسیر شغلی مناسب را تعیین می کند، اما متغییرهای دیگری هم مانند تحصیلات، سن، جنسیت، تجربههای فردی و … در هدایت این مسیر تاثیر گذار است. گروه مشاوره کارومه راهکاری منحصر بفرد، برای افزایش رضایتمندی شغلی شما دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر با ما از طریق شماره ۰۹۱۳۵۲۲۲۷۰۳ تماس حاصل فرمایید.
راهکارهای تغییر شغل به شیوه صحیح
مترجم: رویا مرسلی منبع: HBR «حداقل دو سال در یک شغل بمان». «هرگز تا زمانی که کار جدید پیدا نکردی شغل قبلی را ترک نکن». همه افراد از مادرتان گرفته تا راهنمایتان به شما درباره نحوه تغییر شغل توصیههایی دارند. اما از کجا بدانید که به چه کسی اعتماد کنید؟ بهخصوص اینکه آنچه بیست سال قبل یا حتی دو سال قبل درباره بازار کار صدق میکرد اکنون الزاما محلی از اعراب ندارد. بازار همواره در حال تغییر است.
بهعنوان مثال، کفه ترازوی قدرت را بین متقاضیان شغلی و کارفرمایان در نظر بگیرید. هر چند این مساله با توجه به صنایع و مناطق گوناگون متفاوت است و طی چند سال گذشته به سلامت اقتصاد منوط بوده است، کارشناسان بازار کار فعلی را مبتنی بر متقاضی شغلی مینامند. افراد جویای کار نسبت به کارفرمایان از قدرت بیشتری برخوردارند. این شیوهای است که به نظر میرسد در حال عمیقتر شدن باشد. اما آیا این به آن معناست که در زمان تغییر شغل، ابتکار عمل در دست شماست؟ الزاما خیر. اما این معنی را میدهد که نمیتوانید بر دستورالعملهای قدیمی تکیه کنید. ما از خوانندگان و همچنین دبیران تحریریه خود خواستیم به ما بگویند درباره نحوه تغییر شغل چه توصیههایی را بیشتر از همه دریافت میکنند و سپس با دو متخصص صحبت کردیم تا نظرات آنها را درباره عملی بودن این موارد جویا شویم.
۱- هرگز به رئیستان نگویید که به دنبال فرصت شغلی دیگری هستید.
شاید منطقی به نظر برسد که بخواهید اول یک شغل مناسب در دست داشته باشید و بعد به رئیستان بگویید که شرکت را ترک میکنید. چرا که نمیخواهید رئیستان از شما عصبانی شود یا دیگر روی شما سرمایهگذاری نکند. اما اوضاع تغییر کرده است. جان سالیوان، بهعنوان متخصص منابع انسانی و همچنین نویسنده مجموعه هزار راه برای استخدام بالاترین استعدادها میگوید: قبلا این گونه بود که وقتی شغلی را ترک میکردید به شما به چشم یک خائن نگاه میشد. شرکتها رویه خود را تغییر دادهاند و اکنون سعی میکنند مطمئن شوند که کارمندان شرکت را به شیوه درست ترک میکنند. سالیوان میگوید شرکتها میدانند که کارمندان سابق در رسانههای اجتماعی حضور دارند و ریسک بیاعتبار شدن در فضای مجازی را نمیخواهند.
در واقع اکنون بسیاری از شرکتها این برنامه را پیش گرفتهاند که اگر کارمندان خواستار بازگشت باشند درها به روی آنها باز باشد. ایده این مساله از آنجا نشأت میگیرد که اگر شما یک کارمند با ارزش باشید شرکت مایل است تا جایی که میتواند سالهای متمادی از کار شما بهره ببرد و این سالها ممکن است پشت سر هم نباشند. شرکتهایی مثل خدمات درمانی داویتا، یایو و KPMG تعداد زیادی از کارکنان بازگشتی را استخدام میکنند. حدود ۱۵ درصد از استخدامهای داویتا طبق گفته سالیوان افرادی هستند که قبلا آنجا کار میکردند.
اکنون نه تنها ریسک در جریان گذاشتن رئیستان درباره ترک شرکت کمتر شده بلکه طبق نظر کلادیو فرناندز آروز بهعنوان مشاور ارشد شرکت جهانی تحقیقات اجرایی، Egon Zehnder این کار ممکن است برای شما مزایایی هم داشته باشد. اول اینکه رئیستان ممکن است با خود فکر کند که چگونه شما را نگه دارد. وقتی فرناندز آروز در دهه ۱۹۸۰ در موسسه مکنزی اروپا کار میکرد، تصمیم گرفت به آرژانتین بازگردد و از این رو به مدیر اداره گفت که قصد ترک شغل خود را دارد. آنها به او پیشنهاد کردند از آرژانتین با آنها کار کند تا بتوانند تا جای ممکن از وقت او استفاده کنند و او نیز فرصت پیدا کردن شغل جدید را داشته باشد. او توضیح میدهد این انعطافپذیری باعث پیشرفت بسیار زیاد من در آخرین سال کارم در آنجا شد و باعث شد شغل بسیار عالی پیدا کنم. او یک توصیه نامه عالی از رئیسش در مکنزی دریافت کرد که درباره انعطافپذیری و تعهد او در آن سازمان صحبت کرده بود. اگر ماندن در شرکت واقعبینانه نیست، شاید بتوانید راههایی پیدا کنید که همچنان با شرکت همکاری کند.
فرناندز آروز به توصیهای از کتاب «اتحاد» نوشته رایدهافمن (یکی از موسسان و رئیس لینکداین) و چند نویسنده دیگر اشاره میکند چگونه شغل مناسب خود را انتخاب کنیم؟ که استخدام مادامالعمر دیگر واقعبینانه نیست اما یک عامل کاملا آزادبودن هم ایدهآل نیست. فرناندز آروز توضیح میدهد که «جایگزین این مساله چیزی است که به آن «اتحاد تحولآفرین» میگویند که در آن شما طی یک گفتوگوی صادقانه به یک توافق صریح و روشن درباره یک اتحاد موقت میرسید که در آن سازمان انتظارات خود را درباره مشارکت شما روشن میکند و اینکه سازمان در ازای آن چه چیزی به شما میدهد که به نوعی حمایت از شما برای ادامه کارتان در جای دیگر است.» اکنون این مساله در سیلیکونولی رایج است و «احتمالا نشانگر راه و روش مدیریت استعداد و کار در دهه آینده است.»
حتی اگر فکر میکنید که رئیستان و شرکت نسبت به ایده ترک شرکت توسط شما پذیرنده هستند و احتمالا روابط خوبی را با شما حفظ خواهند کرد، اما با این حال چنین گفتوگویی ممکن است چندان راحت نباشد و اگر فکر میکنید که مدیرتان درک نخواهد کرد، این رویه بسیار سختتر خواهد بود. سالیوان میگوید «اگر رئیستان نادان است، بهتر است صبر کنید.»
۲- «حداقل یک یا دو سال در یک شغل بمان – تغییر شغل زیاد در رزومه بد بهنظر میرسد.»
سالیوان میگوید «این بخشی رایج از خرد متعارف است» که دیگر درست نیست. اول از همه این مساله همیشه واقعبینانه نیست. فرناندز آروز میگوید «زمانهایی هست که بالاجبار باید شغل خود را ترک کنید.» شاید لازم باشد بهخاطر شغل همسرتان به مکان جدیدی نقلمکان کنید یا بهمنظور نگهداری از یکی از اعضای خانواده شغل خود را ترک کنید. دوم، ناکامیهای کوتاهمدت دیگر به رزومه صدمه نمیزند. سالیوان میگوید کارفرمایان نسبت به تصدی کوتاهمدت کارمندان پذیرندهتر شدهاند. ۳۲درصد از کارفرمایان انتظار تغییرشغل کارمندان را دارند. سالیوان میگوید «این به بخشی از زندگی تبدیل شده است.» در واقع بیشترین احتمال وجود دارد که افراد شغل خود را بعد از اولین، دومین یا سومین سالگرد شغلی خود ترک کنند. نسل هزارهها بهخصوص مستعد ماندن کوتاهمدت در مشاغل هستند. تحقیقات سالیوان نشان میدهد که ۷۰درصد افراد شغل خود را طی دو سال ترک میکنند، بههمین خاطر، این توصیه که بهخاطر رزومه در شغل خود بمانید دیگر معتبر نیست. سالیوان میگوید وجود شکاف در تاریخچه شغلی دیگر همانند گذشته مانع پیشرفت نیست؛ «فرقی نمیکند به چه دلیلی (تعدیل، زمانی برای نوشتن یک کتاب، نگهداری از اعضای خانواده، مسافرت) دیگر این مساله مشکلزا تلقی نمیشود.» فقط باید نشان دهید زمانی که دور بودهاید وقت خود را تلف نکردهاید. به گفته سالیوان، فقط میخواهند بدانند که از وقت خود استفاده درستی کردهاید، مثلا مهارت جدیدی کسب کردهاید، تجربهای کسب کردهاید که زندگیتان را تغییر داده، یا کار جدیدی یاد گرفتهاید.
فرناندز آروز میگوید: «حتی اگر میتوانید تغییرشغل سریع داشته باشید باید از این کار پرهیز کنید، نه بهخاطر آسیبی که به دورنمای شغلی آیندهتان وارد میکند، بلکه بهخاطر تخلیه احساسی.» مشکل واقعی شروع دوباره برای پیدا کردن مکان جدید، جای جدید و دوستان جدید باعث میشود همواره خود را ملامت کنید. میتوانید با ارزیابی کامل شغلهای بالقوه از تغییر بیش از حد شغل خود جلوگیری کنید چراکه از نظر او بسیاری از مصاحبهها «گفتوگویی میان دو دروغگو هستند» و به همینخاطر افراد ممکن است درباره اینکه این شغل واقعا چگونه خواهد بود، دچار سوءتفاهم شوند. بعضی از شرکتها چشمانداز واقعی از شغل ارائه میدهند که ایده درستی درباره شرکت داشته باشید، نه یک دیدگاه بینقص و عالی که در بسیاری از مصاحبهها دریافت میکنید و از واقعیت بسیار دور هستند. فرناندز آروز پیشنهاد میکند قبل از پذیرش پیشنهاد شغلی از افرادی که میدانند سوال کنید یا تا جاییکه میتوانید درباره آن شرکت تحقیق کنید.
۳- «اول اجازه بده کارفرمای فعلیات به تو پیشنهاد متقابل بدهد، بعد شغلت را ترک کن.»
سالیوان میگوید اگر شما یک کارمند باارزش باشید، شرکتها میکوشند شما را برای ماندن قانع کنند. او میگوید اگر در لیست اولویت آنها باشید، برای آنها بهعنوان «گردش تاسفبار» در نظر گرفته میشوید و هر آنچه بتوانند برای نگهداشتن شما انجام میدهند. پیشنهادهای متقابل اکنون بسیار رایجتر شدهاند، بالاخص در صنایعی که در آن کمبود استعداد وجود دارد یا در مورد مشاغل خیلیخاص. فرناندز آروز میگوید «آنها اغلب با تعریف و تمجید، دادن وعدههای گوناگون و شرایط بهتر سعی در نگهداشتن استعدادها میکنند.»
اما مراقب باشید، او هشدار میدهد: «من در طول سه دهه تجربه خود کاملا قانع شدهام که بیشتر پیشنهادهای متقابل برای همه طرفها مضر هستند.» او دو دلیل میآورد که نباید پیشنهاد متقابل را قبول کنید. اول، دلیلی وجود داشته که شما شروع به جستوجو برای شغلی دیگر کردهاید و احتمال تغییر آن بعید است هر چقدر هم که کارفرما به شما قول بدهد قاعدهای در میان استخدامکنندهها وجود دارد که ۸۰ درصد از افرادی که پیشنهاد متقابل را قبول میکنند ظرف ۶ تا ۱۲ ماه شرکت را ترک یا قطع همکاری میکنند و همچنین نیمی از افرادی که پیشنهاد متقابل را پذیرفتهاند ظرف ۹۰ روز دوباره شروع به جستوجو برای شغل جدید کردهاند و حتی اگر مدیر شما بتواند سر قول خود در پیشنهاد متقابل بماند، مساله اعتماد از دست رفته وجود دارد. احتمال دارد آنها اکنون به وفاداری شما شک کنند و برای پیشرفت آیندهتان شانسهای کمتری در اختیارتان قرار دهند. دوم، طبق گفته فرناندز آروز، شما به شرکت جدید متعهد شدهاید و باید آن را گرامی بدارید.
البته باید با توجه به موقعیت خاصی که در آن هستید تصمیم بگیرید و هر دو جایگزین را مدنظر قرار دهید. فرناندز آروز پیشنهاد میکند که بهجای مزایای کوتاهمدت به پتانسیل بلندمدت نگاه کنید. کدام موقعیت خواسته شما را در آینده برآورده میکند؟ هرگز دست به حرکت جانبی نزنید؛ شغل جدید تنها شانس شما برای یک جهش بزرگ در سمت شغلی و حقوق و مزایاست.
سالیوان میگوید: این تفکر بسیار قدیمی است. بله مدل قدیمی اینگونه بود که ابتدا دستیار مدیر بودید. بعد مدیر میشدید و سپس مدیر ارشد. اما این مدل دهه ۱۹۸۰ است، نه سازمانهای امروزی. او میگوید با علم بر اینکه شرکتهای افقی امروز چگونه هستند، اغلب جایی برای رفتن از شغل فعلیتان یا شغلهای دیگر وجود ندارد. شما باید بهجای آنکه نگران حرکت جانبی باشید، تمرکزتان را روی یافتن کار مورد علاقهتان بگذارید.
فرناندز آروز در موافقت میگوید: اگر بهدنبال سمت شغلی و حقوق و مزایا میروید، دوباره فکر کنید! پول بیشتر و عنوان بهتر بهندرت شما را در یک شغل خوشحال میکنند. بهجای آن بهدنبال خودمختاری، تسلط و هدف باشید.
۵- همیشه باید در جستوجوی شغل بعدیتان باشید.
فرناندز آروز میگوید شما میخواهید خوشحال باشید نه اینکه همواره در حال جستوجو باشید. در حالت ایدهآل، نباید هرگز بهدنبال شغل بعدی بگردید، چرا که باید عاشق کار فعلیتان باشید. او به تحقیقی اشاره میکند که توسط mihaly Csikszentmihaly بهعنوان شرایط عصبی مغز که در آن مغز با صرف کمترین انرژی به بالاترین بهرهوری خود میرسد، یاد میکند. حالتی که در آن کاملا غرق در آنچه انجام میدهیم هستیم، با کار یکی شدهایم و حتی زمان را از یاد بردهایم و میتوانیم بهترین عملکرد خود را ارائه دهیم. وقتی شما به چنین مرحلهای رسیدهاید، جستوجو برای شغل بعدیتان غیرضروری است. اما حتی اگر شغلی را یافتهاید که در آن خوشحال هستید، طبق نظر سالیوان باز هم باید یاد بگیرید و رشد کنید. او اشاره میکند که این اتفاق نباید الزاما در شغل جدید و شرکت جدید حادث شود، بلکه میتواند متضمن نقش متفاوت با چالش متفاوتی در شغل فعلیتان باشد. دنیا آنقدر بهسرعت در حال تغییر است که لازم است شما چابک و تطبیقپذیر باشید. باید مرتب به دنبال پروژههایی باشید که در آن مهارتهای بیشتری کسب کنید، کارهایی خارج از مرحله راحتی خود انجام دهید تا بتوانید مجموعه مهارتهای دیگری کسب کنید، نه تنها کارهایی که برای شغل فعلیتان لازم است. احتمال دارد که طی زندگی حرفهایتان چند بار شغل خود را تغییر دهید. در واقع اداره کار و آمار ایالاتمتحده اخیرا گزارشی منتشر کرد که شخصی که بهطور متوسط بین سالهای ۱۹۶۴-۱۹۵۷ به دنیا آمده طی سالهای کاری خود ۷/ ۱۱ شغل عوض کرده است. این نسل انفجار جمعیت است و نه نسل هزارهها. در حالت ایدهآل، چنین حرکتهایی در جستوجوی یک شغل موفقتر، چالشبرانگیزتر و رضایتبخشتر است.
معیارها و عوامل موثر در انتخاب شغل
انتخاب شغل یکی از مهمترین تصمیماتی است که همه افراد در زندگی با آن مواجه میشوند. دانستن معیارها و عوامل موثر در یک انتخاب خوب، به ما کمک میکند تا بتوانیم شغل مناسب خود را پیدا کرده و از داشتن این شغل لذت ببریم.
برای دریافت مشاوره شغلی حضوری، تلفنی و آنلاین با مشاوران افرا کلینیک تماس حاصل فرمایید.
اهمیت انتخاب شغل
وقتی شغلی را انتخاب میکنید، به سمت مسیری میروید که از طریق تحصیل و تجربه احتمالاً در آن متخصص خواهید شد و زمان بسیار زیادی را در این حرفه صرف خواهید کرد. به همین دلیل انتخاب مسیر شغلی، یکی از مهمترین تصمیماتی است که میتوانید بگیرید. بنابراین لازمه که خیلی خوب فکر کنید و همه جوانب مثبت و منفی را بسنجید. شما باید فاکتورهای مهمی مانند: استعداد، تحصیلات، جنبههای مالی، تجربه کاری؛ شخصیت، علایق، شرایط اقتصادی و نقش عوامل اجتماعی را در انتخاب شغل در نظر بگیرید.
هدف شما از انتخاب شغل چیست؟
برای اینکه ببینید آیا هدفی برای انتخاب شغلتان دارید یا نه میتوانید یک آزمایش ساده انجام دهید. هوارد تورمان توصیه مهمی به افراد جویای کار دارد"آنچه دنیا نیاز دارد را دنبال نکنید. ببینید چه چیزی باعث شور و شوق در شما میشود، بروید آن را انجام دهید. زیرا آنچه جهان نیاز دارد افراد سرزنده است. "
در این عبارت معروف هوارد تورمان، متکلم و رهبر حقوق مدنی آمریکا، احساس شور و شوق برای زندگی کردن را معیار مهم انتخاب شغل میداند. همه ما میخواهیم کار ما به چیزی متصل شود چگونه شغل مناسب خود را انتخاب کنیم؟ که آن را هدف بنامیم.
همه ما میخواهیم کار مهمی انجام دهیم. پس برای داشتن کار مهم میبایست بفهمیم چه هدفی از انتخاب شغل خود داریم و ببینیم چگونه به این سوال پاسخ میدهیم، "چه چیزی باعث شوق زندگی در ما میشود؟ افراد هدفهای مختلفی را برای انتخاب شغل دارند که مهمترین آنها شامل موارد زیر است:
احساس "رضایت شغلی"
" کمک کردن" به مردم
احساس "مفید بودن"
برآوردن کردن "نیاز به قدرت و پول"
احساس "لذت بردن" از مشغول بودن
گسترش روابط اجتماعی
نیاز به یادگیری و افزایش مهارتها
تحقق نیاز به "جاهطلبی"
بالا رفتن از "نردبان شغلی"
معیارهای مهم در انتخاب شغل
اگرچه برای انتخاب مسیر شغلی در نظر گرفتن شور و شوق در کار اهمیت زیادی دارد، اما این تنها بخشی از آن است. یکی از مهمترین معیارهای انتخاب شغل واقع بین بودن در شغل است برای این که ببینید کاری که میخواهید داشته باشید چقدر میتواند واقعا تحقق پیدا کند، باید موارد زیر را در خود بررسی کنید:
توجه به ویژگیهای شخصیتی
هرچه بیشتر در مورد ویژگیهای شخصیتی خود بدانید، آمادگی برای انتخاب شغلی مناسب با روحیاتتان آسانتر خواهد بود. برای مثال افراد خلاق در شغلهای کارمندی بعد از مدتی شور و شوق خود را از دست میدهند.
باید درک صحیح و واقعبینانهای از استعدادهای خود داشته باشید. مشاور میتواند با گرفتن آزمونهای استعدادیابی و بررسی توانمندیهای کلامی و عملی، شما را در پیدا کردن شغل مناسب کمک کند.
در نظر گرفتن اولویتها
شناخت علایق، ارزشها، خط قرمزها که در مجموع اولویتهای شما را مشخص میکند، باعث میشود واقعبینانهتر در مسیر شغلی مناسب با خود قدم بگذارید؛ به عنوان مثال، آیا شما به خلاقیت در محیط کار بیش از موفقیت مالی اهمیت میدهید؟ آیا به دنبال شغلی هستید که فرصتهای سفر کردن را برای شما فراهم کند یا فرصتی را برای شما فراهم کند که بتوانید زمان بیشتری را با خانواده سپری کنید؟
داشتن شور و شوق در کار همراه با واقعبین بودن درباره خود دو معیار مهم برای انتخاب شغل است. اما برای کاربردی کردن بهتر معیارها ما چک لیستی را در اینجا آوردهایم که میتواند شما را در انتخاب شغل مناسب کمک کند.
چک لیست معیارهای انتخاب شغل
آیا از شغل خود لذت میبرید؟
آیا شغل شما چشماندازهای مثبتی را پیش روی شما می گذارد؟
آیا شغل شما پتانسیل برآورده کردن نیازهای مالیتان را دارد؟
آیا این شغل متناسب با سبک زندگی شما هست؟
خط قرمزهای شغل مورد نظر شما چیست؟
آیا از شغل خود لذت میبرید؟
کاری که از آن لذت نمیبرید را انتخاب نکنید. اولین و مهمترین معیار انتخاب شغل این هست که بتوانید ویژگیهای سخت یا دوست نداشتنی آن را هم تحمل کنید. انتخاب شغلی که شما را آزردهخاطر کند یا باعث استرس شدید شما شود، ضرر بزرگی به خودتان وارد میکند. اگر شغلی را که با شما متناسبتر است انتخاب کنید، خوشحالتر و احتمالاً موفقتر خواهید بود. برای اینکه مطمئن شوید از شغل خود لذت میبرید، میتوانید این سوالات را از خود بپرسید:
آیا در این کار خوب هستم؟
آیا این شغل مرا علاقهمند یا مجذوب خود کرده است؟
آیا این کار از راههای مناسب مرا به چالش میکشد؟
آیا برای اتمام کار مدام ساعت خود را چک میکنم؟
آیا شغل شما چشماندازهای مثبتی را پیش روی شما میگذارد؟
تحقیق در زمینه شغل و صنعت ضروری است چرا که همه صنایع در حال رشد نیستند و همه مشاغل نیز به صنعت مربوط نمیشوند. شما میبایست تحقیق کنید تا شغلی را با نرخ استخدام خوب، با پویایی بالا و ترجیحاً در یک صنعت در حال رشد انتخاب کنید. این موضوع به شما کمک میکند تا با ورود به این حوزه امنیت شغلی و فضای رشدی خوبی داشته باشید.
آیا شغل شما پتانسیل برآورده کردن نیازهای مالیتان را دارد؟
یکی از مشكلات شایع در انتخاب شغل مورد علاقه، امرار معاش با درآمد آن است. شما باید متوسط درآمد آن حرفه را با نوع زندگی که دوست دارید، مقایسه واقعبینانه کنید؛ چرا که با وجودی که دوست داشتن شغل معیار مهم و ضروری است، اما برای انتخاب شغل معیار کافی نیست.
آیا این شغل متناسب با سبک زندگی شما هست؟
در بسیاری از موارد، مشاغلی با درآمد بهتر نسبت به کارهای کم سود به تلاش بیشتری نیاز دارند. این نوع شغلها قسمت بیشتری از زندگی شما را اشغال میکنند و به ناچار باید زمان کمتری را به کارهای دیگر (خانواده، سرگرمیها، تعطیلات و غیره) اختصاص دهید. درمورد آنچه برای حفظ تعادل مناسب کار/ زندگی به آن نیاز دارید با خود صادق باشید و به دنبال کاری باشید که بتواند آن را به شما بدهد.
خط قرمزهای شغل مورد نظر شما چیست؟
بدست آوردن برخی مشاغل راحتتر از برخی دیگر است. یافتن موقعیت به عنوان فروشنده آسانتر از تلاش برای راهاندازی کافی شاپ است و بازیگر مشهور شدن بسیار دشوارتر از کارگر ساختمان بودن است. بنابراین برای شغلی که انتخاب میکنید میزان پشتکار، تلاش و اراده خود را برای چگونه شغل مناسب خود را انتخاب کنیم؟ عبور از موانع شغلی در نظر بگرید.
عوامل موثر در انتخاب شغل چیست؟
نقشهای مختلف زندگی
هر شخصی در زندگی خود نقشهای مختلفی را ایفا میکند. پدر و مادر، فرزند یا همسر از نقشهایی است که افراد در زندگی تجربه میکنند. افراد میبایست تصمیم بگیرند به کدام یک از نقشها اولویت دهند. در نظر گرفتن اولویتها در انتخاب شغل تأثیر زیادی در میزان رضایتمندی از شغل دارد.
همه ما متفاوت هستیم. سلایق، ترجیحات و طبع ما متفاوت است و موفقیت در یک موقعیت شغلی خاص به این موارد بستگی دارد. یک نظریهای به نام مضامین شغلی (Holland) وجود دارد و به این میپردازد که چگونه شخصیت بر انتخاب، جاهطلبیها و تواناییهای کاری تأثیر میگذارد.
اگر افراد تجربه مثبتی در شغلی داشته باشند، قطعاً در انتخاب شغل آیندهشان تأثیر گذار است. تحقیقات نشان داده است که فرد ترجیح میدهد کاری را که در آن موفقتر بوده ادامه دهد تا اینکه کار جدیدی را شروع کند. در واقع، تمرکز روی یک کار، با موفقیت شغلی ارتباط مستقیمی دارد و همانطور که داشتن اعتماد به نفس در هر چیزی باعث موفقیت بیشتر در آن می شود.
چرا توانایی ذهنی برای انتخاب شغل اهمیت دارد؟
ممکن است این سوال را بپرسید که چرا توانایی ذهنی برای انتخاب شغل اهمیت دارد؟ یا آیا به طور کلی توانایی ذهنی برای انتخاب شغل اهمیت دارد یا نه؟ مهارتهای شناختی از جمله میزان توجه، حافظه، پردازش و منطق و استدلال جزو تواناییهای مهم ذهنی هستند که میتوانند به شما در داشتن یک عملکرد قوی در شغل تان کمک کنند.
نقش عوامل اجتماعی در انتخاب شغل
معیارهای انتخاب شغل و سبک زندگیمان همیشه در چارچوب مسائل اقتصادی و نقش عوامل اجتماعی است. گاهی اوقات ما نمیتوانیم جامعهای را که دوست داریم در آن زندگی کنیم انتخاب کنیم، اما میتوانیم تا حد زیادی شیوه زندگیمان را خودمان انتخاب کنیم.
پیشینه فرهنگی و قومی فرد میتواند در انتخاب شغل آینده تأثیرگذار باشد. علاوه بر خانواده، جامعه نیز میتواند عامل مهمی در انتخاب شغل بوده و میتواند در آینده شغلی فرد تاثیرگذار باشد. انتظارات و ارزشهای زندگی فرد تا حدودی مطابق با مسائل فرهنگی جامعهاش شکل میگیرد و با قسمتهای مختلف زندگی او ارتباط دارد. درک ماهیت انتظارات و ارزشها میتواند به فرد کمک کند تا شخصیت خود را درک کند و انتخاب شغلی درستی داشته باشد.
برای بسیاری از ما، پولی که میتوانیم از شغلمان بدست آوریم عامل مهم در انتخاب شغل است. اهمیت مسائل مالی چیز تعجبآوری نیست چرا که هر فردی نیازها و روشهای مختلفی برای زندگی کردن دارد، به همین دلیل هنگام بررسی شغلی افراد نمیتوانند صرفا شغل خود را مطابق میلشان انتخاب کنند.
اهمیت علاقه در انتخاب شغل
"شغلی را که دوست دارید انتخاب کنید آن وقت هرگز در زندگی خود مجبور نیستید یک روز هم کار کنید." (کنفوسیوس)
برای بسیاری از افراد، علاقه عامل انگیزه و شادی در زندگی آنهاست. وقتی کاری را که انجام میدهید دوست داشته باشید، همیشه بهترین عملکرد خود را ارائه داده و برای یادگیری بیشتر تلاش خواهید کرد. در نتیجه، این امر اعتماد به نفس را نیز افزایش میدهد. وقتی رشته مورد علاقه خود را انتخاب میکنید، برای آن سختتر تلاش میکنید و بهترین عملکرد را خواهید داشت. هنگامی که شغل با علاقه فرد همسو است، فرد انگیزه بیشتری برای تلاش در جهت توسعه دانش، مهارتها، اهداف مربوط به شغل و اقدامات لازم برای دستیابی به این اهداف خواهد داشت. همه این رفتارها میتواند به فرد کمک کند تا عملکرد او در شغلش بهبود یابد.
برای دریافت مشاوره شغلی حضوری، تلفنی و آنلاین با مشاوران افرا کلینیک تماس حاصل فرمایید.
6 نکته که در انتخاب شغل اثر می گذارد
شاید تاکنون برای انتخاب شغل آینده خود با سوالاتی نظیر چه شغلی برای من مناسب است؟ چگونه شغل مناسب برای خود انتخاب کنم؟ در آینده چه شغلی انتخاب کنم؟ یا عوامل موثر بر انتخاب شغل چیست؟ مواجهه شده باشید. انتخاب شغل آینده یکی از مهمترین تصمیماتی است که در طول زندگی خود اتخاذ خواهید کرد زیرا بدون شک می توان گفت موفقیت و خوشبختی شما در گرو انتخاب شغل مناسب است. چنانچه در این تصمیم مهم زندگی تان ضعیف عمل کنید، بخوبی تحقیق نکنید و خیلی ساده از آن گذر کنید ممکن است به چشم انداز، روابط و رفاه سالهای آینده تان آسیب جدی وارد کند. در این مقاله می خواهیم به آنان که در تلاش برای یافتن شغل مناسب هستند کمک کرده و معیارهای تاثیرگذار در انتخاب شغل را معرفی کنیم.
عوامل موثر بر انتخاب شغل مناسب عبارتند از:
- مهارت
- ارزش
- محدودیت
- بلندپروازی
- نیاز بازار
- شخصیت
6 نکته که در انتخاب شغل اثر می گذارد
1- نقش مهارت در انتخاب شغل مناسب:
مهارت های فردی هر شخص مبتنی بر استعداد ذاتی اوست، که استعداد ذاتی از طریق تعلیم و تربیت توسعه می یابد. چنانچه ذاتا استعداد انجام کاری داشته باشید و در آن حوزه آموزشهای لازم ببینید، قطعا سرعت یادگیری و کسب مهارت در شما بیشتر خواهد بود و با صرف وقت کمتر، خروجی بهتری خواهید داشت. برای شناخت بهتر استعدادهای خودمان میتوانیم به سراغ مدلهای استعدادیابی و استعداد پروری برویم. البته قصد داریم درباره این مقوله هم مطالبی بنویسیم.
2- تاثیر ارزش ها در انتخاب یک شغل:
همانطور که می دانید ارزش ها برای افراد مختلف متفاوت هستند. بعنوان مثال سبک زندگی شما، اعتقادات و ماهیت اخلاقی تان نسبت به به سایرین قطعا فرق می کند. اینها عواملی هستند که ممکن است بر انتخاب شما موثر باشد و برای کار در یک شرکت یا سازمان آنها را لحاظ کنید.
3- محدودیت ها
هنگام انتخاب شغل ممکن است لازم باشد محدودیت های حاکم بر شرایط زندگی خودتان را در نظر بگیرید. گاهی محدودیت مالی، افراد را مجبور می کند برای امرار معاش و کسب درآمد هرچند ناچیز کارهایی را انجام دهند که یا به آن علاقه ای ندارند و یا مهارت لازم برای انجام آن در وجودشان نیست. برخی اوقات کاری به شما پیشنهاد می شود که مهارت انجامش را دارید و همیشه آرزویش را داشتید اما به لحاظ محدودیت جغرافیایی ، امکان مستقر شدن در محل شغل برایتان فراهم نیست.مسئولیت های خانوادگی، توانایی جسمی یا عدم توانایی و مدرک تحصیلی از جمله موارد دیگری است که بعنوان محدودیت می توان مطرح نمود و در انتخاب شغل مناسب اثرگذار است.
4- بلندپرواز بودن:
این به شخصیت شما برمیگردد که آیا می خواهید یک شغل را تا آخر عمر داشته باشید یا تنوع طلب هستید و نیاز به تغییر مداوم شغل دارید. کسانی که جاه طلب و بلندپرواز هستند بدنبال راه اندازی یک حرفه برای خودشان هستند و هرگز حاضر نمی شوند حقوق بگیر باشند.
یک نکته بسیار مهم که نباید آن را فراموش کنید برنامه ریزی برای بازنشستگی است. انتخاب استراتژی برای بازنشستگی نشان می دهد چقدر با برنامه هستید و تمام مراحل عمر خود را در نظر می گیرید و شغل مناسب خودتان را انتخاب می کنید.
5- نیاز بازار برای شغل چیست؟
ممکن است شغلهای زیادی باشد که به آنها علاقه دارید و مهارت انجامشان را بخوبی در خود می بینید اما در بازار کار متقاضی کمی دارد. توجه به علوم آینده پژوهی و پیش بینی آینده شغلی بر اساس نیاز بازار یکی از اصولی است که کمتر به آن میپردازیم.
6- ارتباط شخصیت و شغل آینده افراد:
شخصیت شما یک عامل بسیار مهم است. شناخت خود، شناخت انگیزه های ناخودآگاه و ترجیحات شخصی چیزهایی هستند که باید آنها را در خودتان کشف کنید و بر اساس آنها تصمیم گیری نمایید.
سخن آخر:
معیارهای مهارت، ارزش، جاه طلبی و غیره از طریق تفکر درونی و گفتگو با مشاور شغلی بدست می آید، اما آنچه که دشوارتر از همه بنظر می رسد تطابق شخصیت شما با شغلتان است. تحقیقات نشان می دهد رضایت شغلی و لذت بردن از حضور در یک شغل اهمیت فراوانی دارد. میزان تفاوت میان شخصیت شما و مشخصات شغل تاثیر مستقیمی بر رضایت شغلی دارد هر چقدر این تفاوت بیشتر باشد، کمتر از کارتان لذت می برید. ماهیت خود کار هم یک عامل موثر دیگر بر رضایت شغلی است. صرف نظر از اینکه شخصیت شما چقدر با شغلتان مطابقت دارد انجام برخی مشاغل ذاتا لذت بیشتری دارد.
چگونه می توان ریسک های انتخاب شغل مناسب را اندازه گیری کرد؟
انتخاب شغل مناسب تا چه حد بر آینده ما تأثیرگذار است؟ آیا تاکنون تحت فشار بدهی دانشجویی و تحت تأثیر انتخابهای شغلیتان قرار گرفتهاید؟ طبیعی است که احساس نگرانی کنید. چنانکه تکنولوژی، ماهیت کار را تغییر میدهد و بعضی مشاغل را نابود میکند، اقتصاد نیز دستخوش تحول اساسی شده است. برای پیچیدهتر کردن امور؛ اکثر صنایع، تحت تأثیر تعداد معدودی از شرکتهای مولد (تولیدکننده) بسیار موفقی قرار دارند که به کارمندان خود بیشترین دستمزد را میدهند. اگر شما در این شرکتها کار میکنید، بیشتر ترقی میکنید، مهارتهای مفید یاد میگیرید و مهر تأیید دریافت میکنید که این خود سبب افزایش اعتبار شغلیتان میشود. اگر این کار را نکنید، شغل و دستمزدتان ممکن است دچار رکود شود.
انتخاب شغل مناسب و مسیر درست هیچگاه برای موفقیت مادامالعمر اهمیت حیاتی نداشته است. اما نگران نباشید، شما میتوانید با استفاده از برخی ابزارهای اصلی مدیریت ریسک، باارزشترین داراییهای خود یعنی؛ سودهای آیندهتان را به طور صحیح انتخاب کنید.
سادهترین و اثربخشترین ابزار مدیریت ریسک، تعیین اهداف واضح است. همچنین این مساله میتواند سختترین بخش باشد زیرا اکثرا افراد نمیدانند که چه میخواهند، اما بدون شک، داشتن چنین اهداف روشنی شانس به دست آوردن آنچه را که میخواهند را افزایش میدهد.
اما اکثر افراد در سن ۲۲ یا حتی ۵۲ سالگی، چنین دید روشنی ندارند و این اشکالی هم ندارد. یکی از راههای یافتن برخی پاسخها این است که به جای نقاط عطف خاص و عناوین شغلی، به صورت طولانی مدت و سخت درباره آنچه از شغلتان میخواهید، فکر کنید.
برخی میگویند علایق خود را دنبال کنید و برخی دیگر میگویند شما باید بزرگ شوید، یک کار معقول به دست آورید و سرگرمیهای مفرح را توسعه دهید. اگر شما با واقعگرایی بسیار بالایی، مایلید به توانایی شور و اشتیاق خود تکیه کنید، برای مثال اگر به داستاننویسی علاقه دارید، راههای زیادی وجود دارد که این خواسته را محقق کنید درحالی که رماننویس نیستید. این جریان در مورد نوشتن است که شما به آن علاقه دارید، آیا این یک روند است؟ آیا خلاقیت است؟ آیا به تنهایی موثر است؟ ممکن است مسیرهایی وجود داشته باشد که بدون در نظر گرفتن شانسهای طولانی برای نوشتن رمان، بازاریابی، روابط عمومی، رسانه یا آموزش، آن گزینهها را ارائه دهد.
ریسکهایی را که پیرامون اهدافتان هست، در نظر داشته باشید. به طور کلی، دو نوع ریسک وجود دارد که نیازمند مدیریت است: ریسکهای فردی ( idiosyncratic risk) (ریسکی که ممکن است برای شما یا شغل خاصی منحصر به فرد باشد) و ریسکهای سیستماتیک (systematic risk) (ریسکی که برای کل اقتصاد اعمال میشود).
نمونهای از ریسک فردی این است که، اگر شما در شرکتی کار میکنید که به دلیل سوء مدیریت، درحال ورشکستگی است یا به خاطر فرهنگ غلط جا افتاده در شرکت، آن شغل را ترک میکنید؛ میتوانید با بسط مهارتها و انتخابشغل مناسب این ریسکها را به همان روشی که افراد سرمایهگذار انجام میدهند، مدیریت کنید.
مثالی از ریسک سیستماتیک این است که اگر اقتصاد دچار رکود شود شما شغلتان (و چک حقوقتان) را از دست بدهید. این نوع از ریسک میتواند مضرتر باشد؛ زیرا ممکن است شغلتان را در بدترین زمان از دست بدهید: وقتی که بازار سهام خراب است، بیکاری بیشتر وجود دارد و پیدا کردن شغل جدید سختتر است.
خبر خوب این است که افرادی تمایل به دریافت حقوق بیشتری دارند که با ریسک سیستماتیک بیشتری مواجه هستند. این یکی از دلایلی است که باعث میشود مشاغل مالی حقوق زیادی بدهند. شرکتهای مالی زمانی که اوضاع خوب است تشویقیهای بزرگی میدهند و زمانی که اوضاع بد است به سرعت افراد را کنار میگذارند.
آیا حقوق بیشتر، ارزش پذیرش ریسک سیستماتیک را دارد؟ این یک سوال شخصی بر مبنای ترجیحات و سبک زندگی شماست. برخی افراد ثبات شغلی را به حقوق بالاتر ترجیح میدهند، روشی که در آن بسیاری از سرمایهگذاران برای رسیدن به دستاوردهای بزرگ از یک پرتفوی کم ریسک چشمپوشی میکنند. در نظر بگیرید که چه میزان ریسکی را میتوانید بپذیرید.
این نوع از ریسکها همیشه وجود داشتهاند، اما ریسک فردی و سیستماتیک در اقتصاد جدید، بعد تازهای به خود گرفتهاند. ریسک سیستماتیکی وجود دارد که شغلتان نابود شود زیرا یک ماشین میتواند این کار را انجام دهد و در ریسک فردی احتمال دارد شما سر از شرکتی درآورید که قادر به رقابت نیست. نحوه برخورد با این ریسکها به استراتژی پیچیدهتری نیاز دارد.
انتخاب شغل مناسب بهعنوان اولین کار خود
نیل ایروین (Neil Irwin)، خبرنگار نیویورک تایمز در کتاب خود «چگونه میتوان مانند یک برنده که کل دنیا را فتح میکند، برنده شد؟» استدلال میکند که این کار برای نوع خاصی از شرکتها، مانند انتخاب نوع سهام است. اینکه چه چیزی برای شما مناسب است به ریسکپذیریتان، نیازهای درآمدیتان و آنچه میتوانید به دست آورید، بستگی دارد. انتخاب یکی از این نوع شرکتها (یا اگر آنها شما را انتخاب کنند) تنها اولین قدم است و مانند هر استراتژی سرمایهگذاری، به برنامهریزی برای مدیریت ریسک هم نیاز دارید.
ایروین معتقد است که شرکتهای بسیار موفق، معادل شغلی رشد سهام هستند، آنها بر صنایعشان مسلط هستند و برای رشد بیشتر در آینده آماده به نظر میرسند. اگر شما به اندازه کافی خوششانس هستید که اولین شغل خود را در شرکتی بسیار موفق شروع کنید میتواند شروعی عالی برای حرفه شما باشد.
اما اشتباه است که فکر کنیم این اتفاق بلیطی طلایی است زیرا این نوع از مشاغل برای همه افراد مناسب نیستند. چرا که احتمال پیشرفت کاری و صعود کمتری وجود دارد، بهترین زمان برای پیوستن به این نوع شرکتها روزهای ابتدایی آن بود که مدتهاست سپری شده است. شرکتهای بسیار موفق قبلاً به شرکتهای بزرگی تبدیل شدهاند و برای موفقیت، شما باید بروکراسی و سیاستهای آنها را کنار بزنید و از ترسیدن از وظایف عملکردی یکسان بپرهیزید.
شرکتهای بسیار موفق بزرگ، اهرمهای زیادی بر کارمندان خود دارند، زیرا آنها غالباً دارای این فرهنگ هستند که شما چون قرار است در آنجا کار کنید باید سپاسگزار باشید. این بدان معناست که به دست آوردن شناخت، کارآفرین بودن و حرکت به جلو در این شرکت میتواند سختتر باشد. همچنین، فقط به دلیل اینکه شرکت بزرگ و موفق است به این معنی نیست که شما با بعضی ریسکهای فردی روبرو نیستید. شرکت بسیار موفق امروز، ممکن است فردا نباشد. پس در انتخاب شغل مناسب باید با احتیاط بیشتری عمل کرد.
گزینه دیگر رفتن به استارتآپ است که اگر شرکت موفقی شود، مزایا و جنبههای مثبت را ارائه میدهد. در یک شرکت کوچکتر شما کمتر به نقش خاصی محدود میشوید، مسئولیت بیشتری دارید و مهارتهای جدیدی میآموزید. جنبههای منفی شامل ریسک فردی فاحش هستند، اگر شانسها رو به کاهش باشند استارتآپ شکست خواهد خورد.
همچنین این احتمال وجود دارد که ضعیف اجرا شود و شما مهارتهای قابل انتقال کمتر و عادتهای بد بیشتری را یاد بگیرید. همچنین ریسک سالها در استارتآپها وجود دارد جایی که بیارزشترین اختیار خرید سهام به شما پرداخت میشود. استارتآپها همچنین ریسک سیستماتیک بیشتری دارند؛ زیرا آنها به تامین مالی خارجی نیاز دارند که وابسته به چرخه تجاری است.
گزینه سوم برای شغل مناسب چیزی است که ایروین آن را به سهامهای ارزشمند تشبیه میکند: شرکتهایی که کم ارزش پنداشته میشوند، شاید روزهای اوجشان گذشته باشد و در وسط راه لنگ بزنند (یا حتی در مسیرشان سقوط کنند). مزیت استخدام در این شرکتها این است که آنها به احتمال زیاد به فرد جوان و جاهطلب شانس کوچکی میدهند. شما همچنین وقتی که شرکتی اشتباه میکند؛ چیزهای زیادی میآموزید، دانستن آنچه موثر نیست میتواند به همان اندازه ارزشمند باشد. اما شانسهایی هستند که شما آنها را در بروکراسی گم میکنید؛ زیرا شرکتهای قدیمیتر میتوانند نسبت به تغییرات، محکمتر و مقاومتر باشند. همچنین احتمال کمتری وجود دارد که شغلتان را از دست بدهید.
اگر شما گوی کریستالی داشتید، کار ایدهآل این است که با استارتآپی که موفق خواهد بود، شروع کنید و به آن تا زمانیکه در اوج است بچسبید. سپس به سراغ دیگری بروید. اما درست مثل سرمایهگذاری در بازار سهام، شما آینده هیچ کدام از شرکتها را نمیدانید، پس باید ریسک کنید. بهترین ریسک این است که سراغ شرکتی بروید که احساس میکنید بهترین تناسب را دارد، جایی که حس میکنید انگیزه کار کردن بالایی دارید، با تقویت یادگیری بیشترین یادگیری را خواهید داشت و مربیان خوبی پیدا خواهید کرد. این یک شانس است که اولین شغل، آخرین شغل شما نخواهد بود و شما در تمام انواع مختلف شرکتها در طول عمر خود کار خواهید کرد.
سخن آخر
انتخاب شغل مناسب و شروع کردن، پایه خوبی برای پذیرش ریسکهای مناسب و مدیریت هر آنچه اقتصاد در حال تغییر به همراه میآورد، ایجاد میکند. دیدیم که انتخاب شغل مناسب بهعنوان اولین تجربه کاری مهم است و میتواند رضایت کاری یا شغلی بهدنبال داشته باشد.
شما چگونه شغل خود را انتخاب کردید؟ آیا شما در انتخاب شغل مناسب موفق بودهاید؟ لطفاً نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.